یکی از وقایع جالبی که در سال ۱۳۳۶ خورشیدی در نیریز رخ داد، برگزاری جشن امام زمان (عج) بود که با ابتکار زندهیاد آیتا... سید محیالدین فالاسیری در مسجد حاج سیدعلی نیریز (مسجدالزهرای کنونی واقع در کوچه جنب حسینیه صولت در خیابان امام خمینی) برگزار شده و حدود ۳۰ نفر از علمای فارس نیز در آن حضور داشتهاند و به مدت ۳ روز میهمان نیریزیها بودهاند.
برگزاری چنین رویدادی با آن حجم و وسعت در نیریزِ ۷۰ سال پیش، کار بزرگی بود که در سالهای اخیر کمتر کسی از آن با خبر بود مگر تعداد انگشتشماری از افراد کهنسال که خاطرات غبارآلودی از آن در ذهن داشتند. سال گذشته محقق فرزانه اهل استهبان جناب محمدرضا فرزانه، عکسی تاریخی از حضور تعداد زیادی از علما در حیاط مسجد تاریخی جامع کبیر نیریز برای چاپ در اختیار ما گذاشتند. در ابتدا ایشان خود نیز نمیدانستند که این عکس مربوط به همان جشن است. تحقیقات ما، اما این فرض را تقویت و نزدیک به یقین کرد.
پس از آن در مصاحبهای (منتشر نشده) با حضرت حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر کشفی مشهور به حجت کشفی اولین نماینده مردم استهبان و نیریز در دوره اول مجلس شورای اسلامی به این جشن اشاره شد. چندی بعد نیز دانستیم که جناب حاج محمد افتخاری که از بازاریان قدیمی نیریز هستند، عضو تیم اجرایی آن جشن در سال ۱۳۳۲ بودهاند که خوشبختانه توانستیم با ایشان گفتگو کنیم.
در زیر ابتدا متن گفتگوی ما با جناب افتخاری و سپس سخنان جناب کشفی را میخوانید.
*****
آقای حاج محمد افتخاری که جزو گروه پذیرایی و تدارکات این همایش بوده میگوید: آیتا... سید محیالدین فال اسیری برای نیمه شعبان و تولد امام زمان (عج) از عدهای علمای فارس دعوت کرده بود. سه روز جلسه بود. جلسات در مسجد حاج سید علی در کوچه میرحیدری، هم صبح برگزار میشد و هم عصر.
علما به ترتیب سخنرانی میکردند. البته برای برگزاری نماز جماعت مغرب و عشا به مسجد ولیعصر در محله امام مهدی میرفتند.
حاج محمد افتخاری در مورد محل اسکان مدعوین میگوید: محل اقامت علمای مهمان در منزل آقای حاج علی آقای فروتن بود و مهمانان مستقیماً به همین منزل وارد میشدند. منزل آقای فروتن در همین کوچه میرحیدری نزدیک عکاسی معصومی کنار منزل آقای حاج حسینعلی حقیقی و حاج محمود صادق قرار داشت.
ایشان ادامه میدهد: برنامهریزی خوبی برای این نشست سه روزه شده بود از جمله این که یک گروه ۳۲ نفری مأمور پذیرایی و تدارکات بودند. من هم یکی از آنها بودم. بقیه اعضای گروه پذیرایی و تدارکات تا آنجایی که به یاد دارم این افراد بودند:
۱- کربلایی فضلاله ملاخواه (مشهور به کربلایی فضلاله مولاخان)
۲- مشهدی الیاس محسنی
۳- مشهدی حبیب خاکساری
۴- کربلایی احمد خاکساری
۵- حاج اسکندر راز
۶- مشهدی حبیب نبیئی
۷- حاج ابراهیم دادور مشهور به سنگدانی
۸- حاج علیاصغر بنایی
۹- حاج آقای نصرتی
۱۰- حاج خلیل مختاری
حاج محمد افتخاری که جزو تیم تدارکات بوده و مسئولیت توزیع چای مهمانان در منزل آقای فروتن و مسجد حاج سیدعلی را به عهده داشته میگوید: علاوه بر منزل آقای فروتن که محل اقامت و صرف ناهار و شام بود، چند نفر دیگر نیز کار میزبانی را به عهده گرفته بودند و بعضی از علما شب در منزل آنها بیتوته میکردند از جمله:
۱- کربلایی فضلاله ملاخواه. ایشان فرزند نداشت. منزلش هم روبروی مدرسه علمیه امام صادق بود. خودش با همسرش آنجا زندگی میکرد. همسر ایشان خواهر مشهدی الیاس محسنی بود.
۲- حاجی محمد ضمیری بزرگ که هم میزبان بود و هم مسئول گروه پذیرایی و بر کار همه ما نظارت میکرد.
۳- حاج محمد مهدوی پدر حاج مصطفی
۴-کربلایی نعمت لاری پدر خانم مرحوم خرشاد در محله کیان
۵- حاج حسینعلی حقیقی
برنامه عموماً سخنرانی بود و علمای دعوت شده به ترتیب منبر میرفتند. آقای فروتن که خودش شاعر خوبی بود و اشعار زیبایی در مدح ائمه و معصومین میسرود ابتدای جلسه اشعاری میخواند. یک شب هم برنامه در مدرسه علمیه امام مهدی برگزار شد.
آقای افتخاری در پاسخ به این سؤال که چرا این جلسه در مسجد جامع مهدی که آن موقع اسمش مسجد «حاجی مهدی» بود برگزار نشد؟ میگوید: آن موقع مسجد حاجی مهدی هنوز بازسازی نشده بود و فضای آن کم بود و گنجایش چنین جلسهای را نداشت.
از ایشان در مورد اسامی علمای مدعو و حاضردر جلسه میپرسیم که میگوید: آنچه به یاد دارم پدر آقای حجت کشفی، آیات مجد و فخر و شمس استهبانی حضور داشتند. البته مرحوم آیت ا... سید محیالدین فالاسیری از آقای شمس به مناسبتهای مختلف مخصوصاً تولد امام زمان عجل ا... تعالی فرجه الشریف دعوت میکرد. آقای شمس منبریِ بسیار خوبی بود که هم صدای خوبی داشت و هم اشعار خوبی میسرود. زمانی که سخنرانیش شروع میشد مجلس کاملاً ساکت و آرام میشد و به سخنان ایشان گوش میدادند. عالمی شوخ طبع و حاضر جواب بود که مورد علاقه مردم بود و از منبرش استقبال میکردند.
*****
حجتالاسلام والمسلمین سید جعفر کشفی نیز درباره این جشن میگوید:
مرحوم آیتا... بروجردی، مرحوم آیتا... سید محیالدین فالاسیری را به نیریز برای تبلیغ دین فرستاده بود. ایشان مرد بسیار خردمندی بود. بسیار حلیم و بردبار بود و من کلاس پنجم یا ششم ابتدایی بودم (سال ۱۳۳۶) که ایشان جشن تولد امام زمان را در نیریز گرفته بود. این عالم یک مدرسه علمیه در همان محلهای که برخی بهاییها ساکن بودند، ساخته بود. ایشان سه روز به مناسبت میلاد امام زمان (عج) در نیریز جشن گرفت و همه علمای فارس را مثل آیتا... شیخ بهاءالدین محلاتی و خیلی از بزرگان استان، حتی از تهران و قم دعوت کرده بود. پدر من هم که روحانی و عالم دینی بود و دیگر علمای استهبان دعوت شده بودند.
من هم به همراه پدرم به نیریز رفتم و یادم هست که مرحوم آیتاله سید هدایتا... فقیه پدر امام جمعه فقید نیریز، زندهیادان آیتا... سیدمحمد فقیه و آیتا... سیدعلی فقیه را که کت و شلواری بودند و هنوز محاسن نداشتند، به آنجا آورده بود و میگفت که من این دو بچه سید را طلبه کرده ام.
یک روز پدر من که میخواست من را تربیت کند و به ادیبالممالک فراهانی [شاعر دوره مشروطه]علاقه داشت گفت: حجت بیا!
او یک شعر را چند بار برای من خواند و گفت یاد گرفتی یا نه؟ از الان تا نیمه شعبان ۵۰ روز باقی مانده و تو باید روزی ۱۰ بار آن را بخوانی.
این شعر با این بیت شروع میشد:ای بر کمر زنار سان زلف چلیپا ریخته
لعل لب جان پرورت خون مسیحا ریخته
این شعر بالا بلندی بود که من با نظارت و جدیت پدر روزی ۱۰ بار میخواندم. این قدر در این مدت تمرین کرده بودم که برایم بسیار آسان شده بود. او به من گفت در نیریز جشنی است که من میخواهم این شعر را در حضور همه علما بلند بخوانی. کاری نداشته باش آنجا چه کسی است؛ فقط بخوان. سپس یک مقاله خواند که من نوشتم و بعد از آن هم یک شعر دیگر که در مجموع این سه برنامه را اجرا کنم.
من بچه کوچکی بودم و در آن جلسه دیدم گوش تا گوش علما نشستهاند. برنامه را به خوبی اجرا کردم. بعد از اجرای برنامه، آیتا... فالاسیری پیشانی من را بوسید و تشویقم کرد. به جز او، آیتاله سیدابراهیم حقشناس از علمای بزرگ جهرم که بسیار بزرگوار بود، من را بسیار تشویق کرد و تشویق او هیچ وقت یادم نمیرود. این رفتار آنها بود که من را تشویق به طلبگی و سخنرانی کرد.
در آن برنامه، چون یک مکان ویژه برای اقامت میهمانان نبود، مردم در خانههایشان پذیرایی بسیار خوبی کردند و بیشتر از ۱۰ خانه بود که صاحبان آن منازل، اتاقهایشان را فرش کرده بودند و با رختخوابهای تمیز از میهمانان پذیرایی میکردند.
بعدها فهمیدم که این مرد بزرگ، مرحوم آیتا... فالاسیری چه عالم مدیر و خردمندی بوده است. او همه موارد، علم، تقوا، خردمندی و مردمدوستی را با هم داشت و هنوز هم خیلی مرید دارد.
شما ببینید برای برگزاری یک سمینار در یک شهر، چقدر نیرو صرف میشود. حال آن زمان در سه شبانهروز و با آن وضعیتِ جادههای خراب، برای همه برنامه گذاشته بود و همه علما از جمله آیتا... محلاتی، بزرگانی از قم، فسا، لار، جهرم و استهبان را به نیریز آورده بود. هتل که نبود؛ اما ۱۰ یا ۲۰ خانه با بهترین حالت پذیرایی میکردند. مثلاً میان وعده صبحانه و ناهار، انار دانه شده بود و برای ما که کودک بودیم جاذبههای زیادی داشت. از صبح منبر بود تا ظهر و دوباره عصر و شب. با چراغهای توری (برق) و دستی شبها برنامه ادامه مییافت و در این سه روز نه کسی آزرده شد، نه خونی از بینی کسی آمد و نه این جاده خراب برای کسی حادثهساز شد. این نشان میدهد که آیتا... فالاسیری چقدر مدیریت و نفوذ کلمه داشت و با همان کارش، تبلیغات دینی زیادی انجام داد.
نفرات:
۱- زندهیاد محمد طبیبزاده آموزگار از اصطهبانات
۲- زندهیاد محمد شمس عالم و شاعر شهیر اصطهباناتی
۳- زندهیاد سید آقامیر حمیدی کارمند اداره اوقاف اصطهبانات (پسر عموی زندهیادحاج محمد حمیدی صاحب داروخانه حمیدی نیریز)
۴- زندهیاد محمد پزشک کارمند بهداری اصطهبانات
۵- زندهیاد سید حسن معزی دبیر آموزش و پرورش اصطهبانات
۶- زندهیاد حاج سید محمد کشفی (پدر حجتالاسلام سید جعفر حجت کشفی اولین نماینده مجلس از حوزه انتخابیه نیریز و استهبان بعد از انقلاب)
۷- زندهیاد آیتا... سید هدایتا... فقیه پدر زندهیاد آیتا... سید محمد فقیه امام جمعه فقید نیریز
۸- احتمالاً حجتالاسلام آقا سید حسن فقیه پدر سید محمدعلی فقیه کاندیدای دور دوم مجلس بعد از انقلاب و برادر زندهیاد سیدهدایتا... فقیه
۹- زندهیاد محمد سجادی دبیر آموزش و پرورش اصطهبانات
۱۰- زندهیاد استاد حاج سید علیاکبر معزی دبیر آموزش و پرورش اصطهبانات که در این مراسم از سخنرانان بوده است.
۱۱- حجتالاسلام سید جعفر حجت کشفی اولین نماینده مجلس از حوزه نیریز و استهبان بعد از انقلاب
نام کوچک مرحوم فروتنی، سلمان بوده است نه علی،
حسینیه صولت درحالحاضر به نام امام خمینی است
بهتر نبود بجای آن همه ادرس مسجدالزهرا عنوان میکردیدحسینیه شهیدان سرپوش