- نباید انتظار داشت با چند برنامه طنز، جامعه شاداب و با نشاط بشود؟! باید بدانیم «جامعه گرسنه» با برنامه طنز شاداب نمیشود؛ گرچه وجود این برنامهها مانعی ندارد، لکن اگر مشکلات اساسی مردم بر طرف شود، قطعاً امید و نشاط به جامعه باز خواهد گشت.
- آیه «لا تبخسواالنّاس اشیاءهم- و به مردم کمفروشی نکنید» (اعراف/۸۵) از جامعترین قواعد قانون اساسی اسلام است و بر همین اساس کمفروشی حتّی به کافر حرام و از مصادیق ظلم است.
- مراقب سگ نفس باش. با هر کسی اختلاف داری، سعی کن «اختلاف» را بر طرف کن، نه «مخالف» را از پا در بیاور! اگر این حرف بود، ما طلاق در جامعه نداشتیم، نهاد خانواده ما اینجور ویران نمیشد! دو نفر که با هم اختلاف دارند، اینها اگر یک بی مهری مختصر شنیدند، با مهر و مهربانی او را به بهترین وجه بر طرف کنند. اگر نهاد خانواده ما میفهمید که اختلاف را باید بر طرف کرد، نه طرف را به طلاق وادار کرد، ما این مشکل را نداشتیم! فرمود: «ادفَع بالَّتِی هِیَ أحسَن فاذا الّذی بینک و بینه عداوه کانّه ولیّ حمیم - همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد» (فصلت/۳۴)، این شرمنده میشود! در نهان و نهاد هر کسی ما آن عاطفه را قرار دادیم؛ یک حرف تندی شنیدی، فوراً جواب نده!
به ما گفتند: اگر یک جایی رفتی، سگ دارد حمله میکند؛ بنشین، چون سگ با نشسته کاری ندارد. دین به ما گفته: اگر یک وقتی عصبانی شدی، ایستادهای بنشین تا سگ تو را نگیرد! این «سگِ نفس» است. این حرفها را کجا پیدا میکنید؟! فرمود: بدی را با بدی جواب دادن، فحش را با فحش جواب دادن که کار سهلی است، این کار حیوان است؛ این کار را نکنید.
- [پیامبر گرامی اسلام]فرمود: «و لکن الله یحبّ عبداً اذا عمل عملاً احکمه- خداوند متعال دوست دارد که هر گاه یکى از شما کارى انجام مىدهد، آن را استوار [و بى عیب]انجام دهد».
این پیام دین است: فرمود: مهندس هستی، معمار هستی، پیمانکار هستی، محکم بساز! اگر نظام، نظام اسلامی است یعنی این. اگر مسئول و مردم این نباشند، این «اسلام مالی» است نه اسلامی؟!
- روزی حسن بن مسعود به حضور امام هادی (ع) شرفیاب شد. عرض کرد: چه روز بدی بود! دستم آسیب دید، به جمعیت برخورد کردم، دوشم آسیب دید، لباسم پاره شد؛ خلاصه امروز از نظر لباس و بدن آسیب دیدم، چه روز مشئومی بود. وجود مبارک امام دهم طبق این نقل فرمود: تو هم این حرف را میزنی، با اینکه به مکتب ما آشنایی و به محضر ما رفت و آمد میکنی! عرض کرد: مگر چه شد؟ فرمود: گناه روز چیست؟ روز ظرف حوادث است، گناهی ندارد. نحس و سعد به کار خود انسان بر میگردد؛ گناه خودت را بر روز نگذار. تو باید آسیبی میدیدی، متنبّه میشدی؛ این نحس روز نیست. حضرت بحث تا حدودی مبسوطی فرمود و این شاگرد متنبّه شد.
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید