من اگر بهترین قضاوت هم انجام میدادم، چون خودم در یکی از دو تیم ذینفع بودم شائبه قضاوت نادرست بالا میگرفت.
این را گفتم تا به ماجرای تلویزیون و ساترا بپردازم.
در همین دو هفته اخیر برنامه «اکنون» به کارگردانی سروش صحت دچار توقیف شد که البته بعد از آن مجدداً پخش شد. گزارش عادل فردوسیپور هم از دو پلتفرم اینترنتی به همین دلیل متوقف شد و اگر کمی به عقبتر برگردیم سریال غربت، آمستردام، شبکه مخفی زنان، قبله عالم و... همه در این مرداب غرق شدند.
اما چرا ساترا نمیتواند داور خوبی باشد؟
ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی)، به عنوان نهاد نظارتی بر محتوای تولید و عرضه شده در شبکه نمایش خانگی ایران، نقش مهمی در کنترل محتوا دارد. اما این نقش گاه با چالشها و انتقادات متعددی همراه بوده است، برخی شامل موارد زیر میشود:
۱. سختگیری در صدور مجوز تولید
۲. تعیین خطوط قرمز نامشخص: قوانین و ضوابط ساترا گاهی مبهم هستند و باعث میشود سازندگان در مواجهه با تفسیرهای مختلف از قوانین دچار سردرگمی شوند. این مسأله بهویژه در زمینههای محتوای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بارز است.
۳. سانسور و بازنگریهای متعدد
۴. مداخله در آزادی خلاقیت
۵. رقابت ناسالم با صدا و سیما: بسیاری معتقدند این سازمان با اعمال فشار بر پلتفرمهای نمایش خانگی و تولیدکنندگان، فضای رقابت را به نفع صدا و سیما محدود میکند.
۶. تأثیر بر رشد صنعت نمایش خانگی
۷. عدم شفافیت در تصمیمگیریها.
اما اینکه چرا ساترا نمیتواند داور خوبی باشد شاید پاسخ در موارد زیر خلاصه شود:
۱. تضاد منافع: صدا و سیما خود بهعنوان تولیدکننده محتوا در بازار رسانه، ذینفع مستقیم است. این موضوع باعث میشود که نقش آن بهعنوان داور بیطرف زیر سؤال برود.
صدا و سیما به دلیل کاهش مخاطبان تلویزیون و افزایش اقبال عمومی به پلتفرمهای نمایش خانگی، ممکن است برای محدود کردن رقیبان خود اعمال نفوذ کند.
۲. کمبود تخصص و تنوع در نگاه:
صدا و سیما بهعنوان نهادی دولتی، بیشتر بر تولیدات ایدئولوژیک و متناسب با سیاستهای رسمی تأکید دارد. این نگاه ممکن است با خلاقیت، تنوع و نیازهای فرهنگی مخاطبان در تعارض باشد.
بسیاری معتقدند که صدا و سیما فاقد تیمهای کارشناسی بیطرف و متنوع است که بتوانند در ارزیابی آثار هنری و محتوای نمایش خانگی تصمیمات عادلانه و تخصصی بگیرند.
۳. کاهش اعتماد عمومی
تجربه سانسور در صدا و سیما، موجب شده است که اعتماد عمومی به این سازمان در داوری بیطرفانه کاهش یابد. مردم و سازندگان آثار نگرانند که داوری صدا و سیما بیش از آنکه بر پایه معیارهای حرفهای باشد، بر اساس ملاحظات سیاسی و ایدئولوژیک صورت گیرد.
کیفیت پایین بسیاری از برنامههای تلویزیون و عدم توجه به سلایق متنوع، توانایی این نهاد در درک و قضاوت آثار هنری را مورد تردید قرار داده است.
۴. تمرکزگرایی و نبود نهادهای مستقل
در کشورهای پیشرفته، ارزیابی و نظارت بر محتوای رسانهای معمولاً بر عهده نهادهای مستقل و تخصصی است. در ایران، تمرکزگرایی در صدا و سیما باعث شده است که هیچ نهاد مستقل و غیروابستهای برای داوری وجود نداشته باشد.
۵. پیامدهای منفی برای صنعت نمایش خانگی
اگر پلتفرمهای نمایش خانگی زیر نظر صدا و سیما کار کنند یا مجبور باشند مجوزهای خود را از این سازمان دریافت کنند، سرمایهگذاران و تولیدکنندگان ممکن است به دلیل عدم اطمینان از آینده، تمایل کمتری به فعالیت در این حوزه نشان دهند. در ادامه محدودیتها و سختگیریهای صدا و سیما ممکن است به مهاجرت هنرمندان و تولیدکنندگان به خارج از کشور یا توقف تولید محتوای بومی منجر شود.
به هر روی صدا و سیما به دلیل تضاد منافع، نگاه سیاسی و کمبود شفافیت، نمیتواند داوری بیطرفانه و مؤثری بر آثار شبکه نمایش خانگی داشته باشد. بهتر است نظارت و داوری بر این آثار به نهادی مستقل، با حضور نمایندگان صنوف هنری، حقوقدانان و کارشناسان فرهنگی سپرده شود تا هم خلاقیت هنری حفظ شود و هم حقوق مخاطبان و تولیدکنندگان تأمین گردد.
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید