مشقدادنم به همه بچههای کلاس یکسان نیست.
مشق شب نوعی یادگیری خارج از مدرسه است که اغلب پس از مدرسه و در خانه انجام میشود.
جای تردید نیست که مشق شب باعث پایدار شدن یادگیری و آموزش کودکان دبستانی میشود؛ ولی نباید فراموش کنیم که کودک دبستانی هنگام نوشتن مشق شب در حال گذراندن زندگی خود نیز هست. پس مشق شب باید با زندگی او تناسب داشته باشد. با این حال، اما هنوز هستند معلمانی که به شیوه سنتی و دهه شصتی و هفتادی عمل میکنند و هر چند رفتار و شخصیت بچههای امروز با دیروز متفاوت است، حاضر نیستند رویه خود را تغییر دهند.
- بعضی بچهها دوست دارند روی تختهوایتبرد مشق بنویسند.
خانم نمازی معلم پایه اول ابتدایی مدرسه شهید غفاری، اما از کسانی است که با مشق زیاد موافق نیست. به عقیده او مشق زیاد بچه را خسته و بیحوصله میکند و هدف دانشآموز فقط این میشود که زود مشق تمام شود.
از نظر خانم نمازی دانشآموزان ابتدایی و خصوصاً پایه اول، مُچ دستشان ضعیف است و مشق کم باعث میشود آنها مشق را با حوصله بنویسند.
جالبتر، اما اینجاست که مشقدادنهای او به همه بچهها یکسان نیست.
میگوید: «بستگی به هر دانشآموز دارد. اگر کسی در سطح خوب باشد کمتر و اگر کسی نیاز داشته باشد، کمی بیشتر به او مشق میدهم. در این مورد برخی دانشآموزان نیاز به تکرار و تمرین بیشتری دارند. همچنین تکلیف باید متنوع باشد و تنها رونویسی نباشد. من حتی روزهای اول به بچهها میگفتم سه خط یا پنج خط بنویسند؛ در حالی که در هر خط چهار کلمه بیشتر نبود. الان آن را شش خط کردهام. حتی داشتن دفتر مشق در کلاس من اجباری نیست. برخی بچهها دوست دارند روی تابلوی وایتبرد تکالیفشان را انجام دهند و با این کار حس میکنند مشق کمتری مینویسند. من از مادرها میخواهم به بچهها اجازه دهند روی وایتبرد تکالیفشان را انجام دهند و بعد برای من عکس بگیرند و بفرستند.»
مریم مکیآبادی ۱۵ سال سابقه کار دارد و معلم پایه چهارم دبستان غفاری است. تکالیف دانشآموزانش را در حد بسیار معمول و کم میداند و میگوید: «خود کلمه مشق، از مشقت و سختی گرفته شده و، چون بار منفی دارد، ما سعی میکنیم آن را جلوی دانشآموزان عنوان نکنیم و به جای آن واژه تکلیف را به کار ببریم.
-بچهها از رونویسی کردن چیزی عایدشان نمیشود.
تکلیف زیاد، بچهها را خسته میکند و آن بازدهی کافی و لازم را نخواهند داشت. بچهها از رونویسی کردن، چیزی عایدشان نمیشود. بهتر است تکالیف بچهها بیشتر هدفمند و مرتبط با زندگی روزمره باشد تا هم برای انجام تکالیف مشتاق باشند و هم ایجاد انگیزه کند. بیش از نود درصد یادگیری دانشآموزان ابتدایی در کلاس انجام میشود و ما نیازی نمیبینیم تکلیف زیادی برای انجام دادن در خانه به آنها بگوییم. فقط در بعضی مطالب برای تثبیت و یادآوری، به آنان تکلیف داده میشود. قبلاً معلمها از بچهها میخواستند از روی درس سه چهار صفحهای، یک بار کامل بنویسند؛ اما ما همین کار را برای بچهها جذاب میکنیم. مثلاً به بچهها میگوییم چهار کلمه در درس پیدا کنید که سه نقطه داشته باشد، چند کلمه بنویسید که اصلاً نقطه نداشته باشد تا بچه جستجو کند و جستجوگری را یاد بگیرد.»
به عقیده مکیآبادی، بچههای نسل جدید اگر چه گیرایی خوبی دارند، اما بچههایی هستند بسیار کمحوصله با پشتکار کم که تابآوری پایینی دارند و تحمل و بردباری بچههای دهه شصت و هفتاد را ندارند؛ به طوریکه اگر یک بار مطلب را متوجه شدند، دوست ندارند دوباره تکرار شود.
او با تکلیف در زمان تعطیلات اصلاً موافق نیست.
میگوید: «اگر لازم شد، به دانشآموز تکالیف عملکردی میدهیم؛ به طوری که کاملاً او را وارد زندگی کنیم. پیش آمده گفتهایم بچهها دو تا تخممرغ هم بزنید، نیمرویی درست کنید، با تعداد اعضای خانواده قسمت کنید و بعد کسر آن را بنویسید. معتقدم بچهها همان قدر که در کلاس یاد میگیرند، یکی سری مهارتها را هم باید در زندگی و در کنار خانواده و با دوستانشان یاد بگیرند. بچه نیازمند بازی است. باید یاد بگیرد کمک کند و مسئولیتپذیر باشد. دانشآموزی که استقلال داشته باشد، در کلاس هم بهتر میشود با او کار کرد.
-بچههای نسل جدید اگر چه گیرایی خوبی دارند، اما بچههایی هستند بسیار کمحوصله با پشتکار کم!
خانم آفتاب ۲۱ سال سابقه تدریس در پایه اول ابتدایی دارد. مشق باکیفیت و مشقی را که با مهارتهای زندگی تلفیق شده باشد، بهتر از مشق بی کیفیت زیاد میداند و در عین حال میگوید: «فعالیت به تنهایی کافی نیست و اگر بچه چهار کلمه ننویسد، دستورزی اش قوی نمیشود. در بعضی درسهای پایه اول حتماً باید بچهها نوشتن را داشته باشند.»
ناصر سلطانی ۳۷ ساله است و کار تدریس انجام میدهد.
وی عقیده دارد والدین اگر میگویند تکالیف بچهها زیاد است، به دلیل این است که بیشتر تکالیف بچهها را خودشان انجام میدهند!
میگوید: «به طور مستند از تکالیفی که والدین برای بچهها انجام دادهاند عکس میگیرم و به خاطر همین هم هست که بچههای امروزی آمادهخورترین بچههای دوران شدهاند.»
او با مشق زیاد به هیچ عنوان موافق نیست.
- بیشتر تکالیف را والدین انجام میدهند!
میگوید: «کتاب فارسی یک کتاب نگارش دارد و باید در مدرسه همه نگارشهایش نوشته شود. بقیه درسها را هم باید به فراخور آن آموزش داد. مثلاً در علوم ذوب شدن کره را کودک باید ببیند یا درسی مثل اجتماعی را بخواند و کنفرانس دهد. بچه باید تکالیف را مفهومی یاد بگیرد. خانوادهها هم که کلاً شاکیاند؛ تکلیف کم میدهی، میگویند کم است و وقتی زیاد میدهی، میگویند زیاد است.»
با وجود این که بیشتر معلمها معتقدند تکلیف زیادی نمیگویند، برخی دانشآموزان با آنها موافق نیستند.
الف در پایه پنجم مدرسه سحاب درس میخواند و میگوید: «معلمها زیاد تکلیف میگویند و خسته میشویم. باید کمتر باشد. همین آخر هفته قبل که دو روز تعطیل بودیم، دو تا املای هشت خطی قرار شد به عنوان تکلیف انجام دهیم و ۱۵ تا هم مسئله ریاضی.»
ن از مدرسه دخترانه سما، اما میگوید: «خیلی مشق نمیدهند. امشب به عنوان کاربرگ هفت هشت تا سؤال بیشتر به ما ندادهاند؛ اما تا دلتان بخواهد امتحان میگیرند. کاش بیشتر مشق میگفتند؛ ولی این قدر امتحان نمیگرفتند!»
ر. از بچههای پایه اول ابتدایی مدرسه شهید قارینیا میگوید: «دو روز تعطیل بودهایم. سه تا کاربرگ در این دو روز به ما دادهاند و تکلیف در دفتر مشق؛ خسته میشویم.»
- دو روز تعطیل بودیم، دو تا املای هشت خطی قرار شد بنویسیم و ۱۵ تا مسئله ریاضی!
کارشناس آموزش ابتدایی آموزش و پرورش، اما معتقد است تکالیف، متناسب با اهداف درسی و نیاز و تواناییهای دانشآموزان متفاوت است؛ بنابراین نه تنها در هر کشور و منطقهای، بلکه از یک کلاس به کلاس دیگر و حتی میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. کما این که در نظام آموزشی نوین، توجه به تنوع تکالیف بر پایه نیازهای آموزشی دانشآموز و اهداف و انتظارات درسی مدنظر است؛ بنابراین این تنوع تکالیف باعث میشود دانشآموز نه تنها از انجام آنها خسته نشود، بلکه با میل و رغبت و بر پایه انگیزه خود به آن بپردازد.
به عقیده او اگر تکلیف درسی خوب طراحی شود، موجب بهبود و توسعه مهارتهای دانشآموزان و تثبیت یادگیری شده و عاملی بسیار مهم برای ارزشیابی و سنجش پیشرفت دانشآموز تلقی میشود. زیرا در ارزشیابی توصیفی، تکالیف درسی با شناخت تجربههای قبلی دانشآموز و پی بردن به ضعفها و قوتهای او طراحی میشود.
توصیه وی به معلمان این است:
- کاش بیشتر مشق میگفتند، ولی اینقدر امتحان نمیگرفتند!
شناسایی ضعفها و قوتهای یادگیری دانشآموزان، طراحی تکلیف به گونهای که منجر به تقویت و گسترش دانش و مهارتهای دانشآموز شود، ارائه تکلیف بر پایه ایجاد فرصت یادگیری مجدد برای دانشآموز، تعیین تکلیف با توجه به توانایی دانشآموز، طراحی تکلیف به گونهای که فرصت بررسی و ارائه بازخورد را به معلم بدهد، استفاده از تکالیف متنوع در طول سال تحصیلی، ارائه تکلیف در راستای اصلاح ضعف یا بهبود و ارتقاء تواناییهای خاص دانشآموز و توجه به این مطلب که تکالیف درسی به هیچ وجه نباید موجب سرخوردگی، خستگی و بیتفاوتی دانشآموز در زمینه درسی شود، از مهمترین مواردی است که معلمان نظام توصیفی باید در زمینه ارائه تکلیف درسی به دانشآموزان در نظر بگیرند.
- جریمه بیشتر از این که باعث یادگیری دانشآموز شود، باعث آزار او خواهد شد.
در شماره آینده نظر جناب آقای ناصر الهیار مشاور آموزشی در این مورد چاپ میشود.