- اگر یک روز بر ما بگذرد که در آن، کاری را که خداوند متعال، راضی نیست، انجام نداده باشیم، شکر دارد!
- ما باید اهل محاسبه باشیم، هرچند اهل توبه نباشیم و تدارک نکنیم، خود محاسبه مطلوب است. اگر بدانیم فلان روز حسینی و فلان روز یزیدی هستیم، بهتر از این است که اصلاً ندانیم یزیدی هستیم یا حسینی. سرانجام ممکن است روزی به خود بیاییم و بخواهیم تدارک (= جبران) کنیم.
- در خلوتمان با خدا، تضرّعاتمان، توبهمان، نمازهایمان، عباداتمان، مخصوصاً [در]دعای شریف «عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ» -اینها را بخوانیم- از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را، با او باشیم. حالا اگر رساند که رساند؛ اگر نرساند، دور نرویم از او؛ از رضای او دور نرویم.
- او میبیند، او میداند؛ حرفهایی که ما به همدیگر میزنیم را او جلوتر [میشنود]. او جلوتر از ما، حرف همدیگر را میشنود. بلکه خودمان که حرف میزنیم، این صدا که از لب به گوش میآید فاصلهای دارد، او جلوتر از این فاصله حرف خودمان را میشنود. [زودتر]از خودمان، کلام خودمان را [میشنود]. آنوقت ما میتوانیم کاری کنیم که او نفهمد؟! میتوانیم کاری کنیم که او نداند؟!
نمیتوانیم اعمال خودمان را از خدا مخفی کنیم. [او]قادر است، ناظر است، علیم است، حکیم است. تا با او نسازیم، کارمان درست نمیشود.
حالا چه کار کنیم؟ خودمان از خودمان بترسیم؛ فضلاً از دیگران (چه رسد به دیگران). خودمان از خودمان در حفاظ باشیم؛ خوب و بهقاعده ملتفت [و متوجه]باشیم که از [طرف]خودمان اغوا نشویم، از خودمان تهدید نشویم، از خودمان تطمیع نشویم! وقتی که همۀ این مطالب احراز شد، بین خودمان و خدا در خلوتها، از تضرعات و از انابه و از توبه و از طلب توفیق به توبه دست برنداریم.
- باید بدانیم که علاج ما اصلاح نفس است در همه مراحل، و از این مستغنی نخواهیم بود، و بدون این، کار ما تمام نخواهد شد.
- ما برای اوقات خواب خود افسوس میخوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمیشویم، در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت میگذرانیم! زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم، توفیق بیداری شب را نیز برای تهجد و خواندن نافله شب و تلاوت قرآن پیدا میکردیم.
- پس باید بدانیم که یک واجب بزرگی بر دوش همه است، معلمین با تعلیم و مادحین (= مداحان) با عمل، به اینها بفهمانند که از محبت نباید دست برداشت. همهچیز توی محبت است. اگر ما خدا را دوست میداشتیم، آیا ممکن بود دوستانش را دوست نداشته باشیم؟ آیا ممکن بود اعمالی را که او دوست میدارد، دوست نداشته باشیم؟ آیا چنین چیزی میشود که کسی دوست خدا باشد، اما دوستِ دوستان خدا نباشد؟ دوست اعمالی که خدا دوست دارد، نباشد؟ دوست اعمالی که خدا دشمن دارد، باشد؟ آیا چنین چیزی میشود؟!
- عدهای توکل را برای خودشان روزی میدانند، و اینها در واقع غنیّ هستند. احراز کردهاند که اگر بر خدا توکل کنند، روزیشان به آنها میرسد، و اگر نرسید، کشف میکنند که لازم نبوده است.
- لازمۀ دوام ذکر، تداوم مراقبت است، و نخستین مرتبۀ لقاءالله، این است که در حال نماز، برای او (نمازگزار) انس و دلگرمی پیدا میشود و بالاترین مرتبۀ لقاءالله، حالتی است که در حدیث «قرب نوافل» (*)، به آن اشاره شده ...
دوام ذکر، انسان را به مرتبۀ یقین میرساند. آیا ممکن است کسی دائمالذکر باشد و موقِن (= اهل یقین) نباشد؟! ابتدا انسان، خیال میکند مشکل است، چو کوهی در برابر او؛ امّا به تدریج میفهمد که نه! چندان هم مشکل نیست. با دیگران حرف میزند؛ ولی دلش پیش خداست.
* حدیث «قرب نوافل»:
رسول اکرم (ص) فرمود: خداوند تعالى مىفرماید: همواره بنده من با خواندن نمازهاى نافله (= مستحب) و مستحبى در صورت اخلاص به من نزدیک مىگردد، تا محبوب من شود، و هر گاه محبوب من گشت من گوش او مىشوم، تا به وسیله من بشنود و چشم او مىگردم تا به وسیله من ببیند، و دست او مىشوم تا به وسیله من کار را انجام دهد، اگر از من بخواهد به او مىدهم و اگر به من پناه آورد، پناهش مىدهم. (ارشاد القلوب / ترجمه سلگى، ج١، ص٢٣٢)
- از جمله شرایط دعا، توبه است. اگر از کرده و ناکرده توبه کنیم، دعایمان مستجاب خواهد شد. هر نقص و عیبی که هست از ناحیۀ خود ماست.
- [خداوند متعال]به اندازهای طالب معرفت و هدایت در رسیدن به مقصد و یافتن او، و به داخل شدن در محضر قرب و معرفتش نزدیک است؛ که گویا به او (کسی که طالب است) میگویند: رسیدی، داخل شو!
- خدا کند یقین برای انسان روزی شود!...
چه قدر خوب است انسان از ناحیۀ امر روزی، راحت باشد؛ زیرا همّ و غمّ روزی، بدتر از زحمت کار است.
کسی که به همّ و غمّ روزی مبتلا است، شب و روز کار میکند، و پیوسته غصّۀ روزی را میخورد!
- پس از نماز صبح این دعا را تکرار کنید و پیش و پس از آن صلوات بفرستید تا انشاءالله فرج حاصل گردد:
اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِکَ، وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ.
خدایا! مرا بهوسیلۀ حلالت از حرامت بینیاز کن، و با فضل خودت، از هرچه غیر خودت بینیاز گردان.
توضیح: یعنی ابتدا یک صلوات بفرستید بعد به هر تعدادی که میخواهید این ذکر را بگویید، سپس در انتها دوباره یک صلوات دیگر بفرستید.