هرکس به نوبه خود، با یار سر به راهی
ما هم که با دل خویش، بردیم سر به چاهی
هرکس رسیده رفته با دلبری کناری
ما این وسط نشسته، با کولهبارِ آهی
دستی به جام باده، دستی به زلف یار است
سهم دو دست ما هم خودکار و برگِ کاهی
هرچند ما سرودیم، خوانندهای ندیدیم
گفتیم جرم ما چیست؟ گفتند بیگناهی
مُردیم بس که با شعر قربان یار رفتیم
اما کجا شنیدیم ... استغفراللهی
ما راه عشق گفتیم، ما خاک راه خوردیم
آخر همه رسیدند، ما هیچ ما نگاهی...
نظر شما