ابتدا مجید رضائیان پاسخگوی ما شد. وی گفت:
بیش از چند ماه از شروع کار هیئت نمیگذرد و در حال حاضر سعی در جذب ورزشکاران معلول و جانباز بیشتری داریم. با وجود این که تعداد ورزشکاران زیاد نیست، اما آقای سید محمدحسین فقیهی توانسته در رشته وزنهبرداری قهرمان این رشته در کشور شود و در اردوی تیم ملی کشور حضور یابد.
/ از خانوادهها میخواهم بچههای معلولشان را در خانه نگه ندارند. آنها حق زندگی کردن دارند.
چند ورزشکار دیگرمان هم در حال تمرین برای مسابقات کشوری در رشته مچاندازی و پرتابوزنه هستند که در اواخر آبان برگزار خواهد شد.
/ چندین بار از اداره بهزیستی تقاضا کردهایم که معلولان را معرفی کنند اما ترتیب اثر داده نشده.
- اگر کسی بخواهد در هیئت جانبازان و معلولین فعالیت کند، باید چکار کند؟
باید به دفتر هیئت که همان باشگاه هدف در سالن شهید طاهری است مراجعه کند. ما پس از مراجعه ورزشکار بررسی میکنیم که او در چه رشته ورزشی استعداد دارد و در چه رشتهای میتواند فعالیت کند. ضمن اینکه علاقهمندان میتوانند به رایگان در باشگاه ورزش کنند.
- سطح ورزشکاران هیئت جانبازان و معلولین را چگونه میبینید؟
/ مادر علیرضا علیپور: فرزندم به خاطر وضعیت جسمی افسردگی شدیدی داشت و حالا با ورزش کردن، شاداب و پرانرژی است.
بچهها واقعاً اگر حمایت شوند میتوانند به مقامهای کشوری و چه بسا فراتر از آن دست پیدا کنند. معلولین باید تواناییهایشان را باور داشته باشند و به خاطر وضعیت جسمیاشان ناامید نشوند. بنده همین آقای فقیهی را که قهرمان کشور است، دو سال پیش در پارک و در سرسره و مشغول بازی دیدم. همانجا از پدرش خواستم ایشان را به باشگاه بیاورد. پدرش گفت: او با این وضعیت جسمیاش چطور میتواند ورزش کند؟ الان همان پدر باورش نمیشود که فرزندش در تیم ملی است. یا آقای علیپور را که سطح معلولیتشان زیاد است، در خیابان دیدم. همانجا دیدم این بچه از لحاظ استعدادی، دست راستش قوی است و میتواند در ورزشهای مچاندازی و پرتاب وزنه موفق باشد. از مادرش خواستم ایشان را به باشگاه بیاورد و الان بسیار خوب در مچاندازی کار میکند. این ورزشکار با وجود اینکه معلولیت زیادی دارد، در کلاسبندی خود با کسانی مسابقه میدهد که در سطح خودش هستند و اگر خانواده اندکی بتوانند او را حمایت کنند، حتماً میتواند حتی در سطح کشور مقام قهرمانی را به دست آورد. مهم این است که آنها را باور داشته باشیم. مانند آقای فقیهی که روز اول هیچکس او را باور نداشت، اما الان تنها نماینده استان در تیم وزنهبرداری است.
- توقعتان از مسئولان چیست؟
کمی جانبازان و معلولان و هیئت ما را دریابند و از ورزشکاران معلول حمایت کنند. افرادی که در جامعه هیچ امیدی ندارند. همین آقای فقیهی برای شرکت در مسابقات باید مدام مکمل مصرف کند، همینطور که رقیبانش مصرف میکنند که خب تهیهی آنها برایشان سخت است و ما حتی برای مسابقات ایشان، بلیط هواپیما را با هزار دردسر تهیه میکنیم. یا همین آقای علیپور که پس از گرفتن تست در شیراز معلوم شد چه استعدادی در پرتابوزنه دارند که برای تهیه امکانات آن با مشکل مواجه هستند. اگر خیرین، شرکتها، فولاد و... به چنین ورزشکارانی بها دهند، هم آنها را از افسردگی نجات دادهاند و هم باعث خیر شدهاند. از مسئولان و خصوصاً سازمان بهزیستی میخواهم این افراد را به ما معرفی کنند تا ما استعداد آنها را در زمینههای ورزشی پرورش دهیم. تا به حال چندین بار هم از اداره بهزیستی تقاضا کردهایم که این کار را انجام دهند، اما ترتیب اثر داده نشده. چه بسیارند معلولانی که دنبال ورزش هستند، اما نمیدانند باید به کجا مراجعه کنند، حتی اگر این افراد خانم باشند به راحتی میتوانند زیر نظر مربی خانم کار کنند و مقام به دست بیاورند.
/ چه بسیارند معلولانی که دنبال ورزش هستند اما نمیدانند باید به کجا مراجعه کنند
*****
علیرضا علیپور ۲۳ ساله از ورزشکاران فعال این هیئت است. کسی که به گفته مادرش به خاطر وضعیت جسمی افسردگی شدیدی داشت و حالا با ورزش کردن، شاداب و پرانرژی است.
علیرضا از ناحیه دو پا و یکی از دستها دچار معلولیت است و با کمک گرفتن از مادرش کلمات را ادا میکند.
مادرش میگوید: ورزش را خیلی دوست دارد. خدا به آقای رضائیان خیر بدهد که او را به سمت ورزش سوق داد و او را از خانه بیرون کشاند و روحیه رفتهاش را به او برگرداند.
میپرسم: تا به حال مچ چه کسانی را خوابانده؟
علیرضا میگوید: محمد نریمان مربی کشتی و آقای رضائیان. با داییها و عموهایم هم مچ میاندازم که مچشان را میخوابانم.
- بهترین خاطره ورزشیات چیست علیرضا؟
رفتن به باشگاه، تشویق بقیه و دیدن مسابقات کشتی که عصرها در هیئت کشتی برگزار میشود.
در پایان مادرش میگوید:
باید جایی و امکاناتی برای معلولین باشد تا خانوادههایشان اینقدر اذیت نشوند. برادر علیرضا مدام در کلاسهای والیبال، شنا و فوتبال شرکت میکرد که علیرضا میگفت من هم میخواهم شرکت کنم. نمیدانستیم چنین جایی وجود دارد. علیرضا شطرنج هم خیلی دوست داشت. چند بار هم او را برای ثبتنام به کلاس شطرنج بردم که به خاطر وضعیت جسمیاش او را قبول نکردند. از خانوادهها میخواهم بچههای معلولشان را در خانه نگه ندارند. آنها حق زندگی کردن دارند. با این کار آرامش خودشان هم بیشتر میشود.