آنچه در ادامه میخوانید بیشتر واگویهای است با خویش و آرزوهایی دور از دسترس؛ ولی چه باک از گفتن و نوشتن، تا ناگفته نماند و جایی بماند به یادگار.
آدم وقتی گذارش به مساجدِ کمرونق میافتد و صحنها را خالی از جوانان و کودکان و به دور از آن شور و شوق و نشاط سالهای پیشین میبیند، به فکر فرو میرود.
در این وضعیت یا باید نظارهگری بیتفاوت بود و شانهها را بالا انداخت، و یا طرحی نو درانداخت.
این که چرا شاهد چنین صحنههایی هستیم دلایل پرشمار دارد که از حوصله و مجال این نوشتار به دور است. اما پیش از آن ذکر چند نکته لازم است.
ایمان از ریشه «أمن» و به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است.
هر فردی آنگاه به ایمانِ واقعی میرسد که اعتقادات دینی به او آرامش و امنیت فکری بدهد و او را از هراسها و بیمها و ناامیدیها برهاند که:
*****
- أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ (یونس/۶۲)
آگاه باشید اولیا (و دوستان) خدا نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند.
- إِنَّ الَّذینَ آمَنوا وَالَّذینَ هادوا وَالنَّصارى، وَالصّابِئینَ مَن آمَنَ بِاللَّهِ وَالیَومِ الآخِرِ وَعَمِلَ صالِحًا فَلَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلا خَوفٌ عَلَیهِم وَلا هُم یَحزَنونَ (بقره/ ۶۲)
کسانی که (به پیامبر اسلام) ایمان آوردهاند، و کسانی که به آئین یهود گرویدند و نصاری و صابئان [= پیروان یحیی]هرگاه به خدا و روز رستاخیز ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچگونه ترس و اندوهی برای آنها نیست.
- بَلى مَن أَسلَمَ وَجهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ أَجرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلا خَوفٌ عَلَیهِم وَلا هُم یَحزَنونَ (بقره/ ۱۱۲)
آری، کسی که روی خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش ثابت است؛ نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.
*****
وقتی جامعه نتواند از دین، آرامش و احساس امنیت خاطر و اطمینان قلبی بگیرد، از آن دور میشود و به ریسمانهای اینجهانی چنگ میزند که خود مصداق شرک است.
بگذریم.
آرزویی که این قلم دارد آن است که مساجد و مراسم مذهبی از حالت تکگویی و مونولوگی خارج شود. این که یک نفر سخن بگوید و یا دیگری دعا بخواند و دیگران گوش دهند، در شنونده خستگی و کسالت میآورد و شوقی نمیآفریند و شوری به پا نمیکند.
کاش حداقل در مراسم مذهبی، طرحی نو در میافتاد و مردم دعاها را با هم زمزمه میکردند. دعاهایی مثل تعقیباتِ نمازها، توسل، کمیل، دعاهای شب قدر و غیره.
نمونه این کار را در قنوت نمازهای عید فطر و قربان و گاه دعای فرج میبینیم و مردم عادت کردهاند این دعاهای زیبا را با هم زمزمه کنند و شور درونی بگیرند.
رواجِ همخوانی در دعاها و مراسم مذهبی چند فایده دارد:
- باعث احساس مشارکت در جمع و دوری از کسالت میشود.
- نشاطِ درونی و آرامش قلبی فردی و جمعی میآورد.
- اثر معنوی دعا و مراسم را بیشتر میکند.
- جوانپسند است.
- باعث وحدت قلوب و نزدیکی دلها میشود.
گاندی در کتاب «نیایش» سه نوع نیایش را برمیشمارد:
ساکت، انفرادی، و جمعی. او عقیده دارد:
«تکرار راماناما (نام خداوند) به هر اندازه که صورت گیرد، اگر از برانگیختن و به جوش آوردن روح ناتوان باشد، ثمری در بر ندارد. نیایشی که در آن دل هست و واژه نیست، بهتر از نیایشی است که در آن واژه هست ولی دل حضور ندارد.
نیایش چیزی نیست جز بر سر مهر آوردن حقیقت و در واقع اظهار شوق است از روی جدیت برای پر شدن روح از حقیقت.»
او در مورد نیایش جمعی میگوید:
«انسانی که در معیت پاکان قرار میگیرد، اندیشههای پاک میآشامد. حتی یک انسان پاک در جمعی حضور داشته باشد، دیگران نیز از پاکی وی اثر میپذیرند. نیایش دسته جمعی میتواند مردم را با یکدیگر متحد سازد و آنان را به جامعهای واقعی تبدیل کند.... کارکردهای اجتماعیِ آن، وحدت جامعه بشری از رهگذر عبادت و نیایش و پیوستن به یک روح و حقیقت و پیامد چنین نگرشی صلح و صفا و دوستی در جهان خواهد بود.»
بدرود