عکس: کیمیا فاتحی
به گفته فروشندگان نیریزی، دست خالی مردم مهمترین علت کاهش خریدهای مهرماه است؛ به طوری که اکثر خانوادهها سعی میکنند بچههایشان را برای استفاده از وسایل سال قبل مانند کیف، کفش و حتی وسایلی ساده و پیشپا افتاده مانند خودکار و دفتر قانع کنند!
در این بین، اما افرادی اجناس ساده ایرانی را میپسندند و عدهای وسایل زرق و برقدارتر چینی را... با این وجود، اما در وسایلی مانند کیف، اکثر افراد باید به همان جنس وطنی رضایت دهند... کیفهای چینی در بازار بسیار محدود است و یا این که بهتر بگوییم اصلاً وجود ندارد.
فروشندگان رسته کیف معتقدند در تولید کیف، جنس کیفهای ایرانی به مراتب بهتر از تولیدات چینی است و اگر حمایت شود، تولیدکنندگان میتوانند حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند.
با این حال میثم غفاری یکی از فروشندگان کیف میگوید: خیلیها توان خرید کیفهای ۳۰۰ هزار تومانی را هم ندارند. کم نبودهاند پدر و مادرهایی که به مغازه آمدهاند و بعد از گرفتن قیمت، به بچههایشان گفتهاند نمیتوانیم بخریم؛ از همان کیف سال قبلت استفاده کن!
یا آقای آموزگاران که تعداد کیفهای باقیمانده از سال گذشته مغازهاش را دو برابر خرید امسال میداند و قیمتهای برخی از کیفهای امسال را حتی مناسبتر و پایینتر از کیفهای سال گذشته.
میگوید:، چون جنسها مدرسهای است، قیمتها را طوری میزنیم که فروش برود و یک سال جنس و سرمایهمان توی انبار نخوابد. با این حال مردم توان خرید ندارند، چه مشتریهایی که آمدهاند و به همان چرخ تک رضایت دادهاند تا از آن برای کیف سال قبلشان استفاده کنند!
مغازههای کفشفروشی، از دیگر مغازههایی هستند که در اول مهرماه بازارشان پررونق است. اما به گفته فروشندهها با وجود این که قیمت کفش نسبت به سال گذشته بیشتر از ۲۰ درصدافزایش نداشته، استقبال مردم آن طور که باید و شاید نیست و اکثر مردم ترجیح میدهند بچههایشان را به پوشیدن کفشهای عید و یا حتی کفشهای سال گذشته قانع کنند.
محسن شاهسوندی یکی از فروشندگان کفش میگوید: قیمت یک کفش متوسط نسبتاً خوب الان ۸۰۰-۷۰۰ هزار تومان است؛ اما اغلب مشتریها برای خرید کفشهای ۴۰۰-۳۰۰ هزار تومانی به مغازه مراجعه میکنند و این نشان از دست خالی مردم است.
هادی بیگی یکی دیگر از فروشندگان کفش، بازار را بسیار کساد و نسبت به دو سال قبل قابلمقایسه نمیداند. میگوید: قیمت خرید سنگین است و هر چند سعی میکنیم جنسمان را با سود کم بفروشیم، ولی باز هم دست مردم خالی است و قدرت خرید ندارند.
در این بین، اما کم نیستند افرادی که با همان کیف و کفش وصلهدار کنار میآیند و گواه آن مغازه آقای رضا سرپوش تعمیرکار کیف و کفش است.
او تعداد کیف و کفشهای تعمیری مغازهاش در این روزها را زیاد میداند؛ کیف و کفشهایی که به گفته او خیلیهایش را به خاطر شلوغی کار و توانایی کم، رد کرده است.
در اوایل مهر، اما لوازمالتحریریها باید شلوغترین مغازهها باشند. وسایلی که به گفته حسین عبدالهی هرچند به دلیل قیمت مناسبتر، از جنس ایرانیِ آن بیشتر استقبال میشود، اما ۹۰ درصد آن را اجناس چینی تشکیل میدهد.
محسن مبرا از دیگر فروشندگان لوازمالتحریر معتقد است گرچه لوازمالتحریر ایرانی کم نیست، اما با این وجود تصاویری که روی آنها کار میشود تصاویری خارجی مانند باب اسفنجی، بچه رئیس و... است؛ چون کودکان این تصاویر را بیشتر میپسندند.
هرچند به عقیده مبرا بیش از ۷۰ درصد مردم اجناس ارزان میخرند و شکل و ظاهر برایشان مهم نیست.
جواد خواجهزاده، اما با وجود این که قیمت برخی از لوازمالتحریر را حتی کمتر از سال گذشته میداند، معتقد است خرید مردم ۴۰-۳۰ درصد نسبت به سال گذشته کاهش داشته است.
میگوید: دفتر ایرانی داشتیم که سال گذشته ۲۵ هزار تومان بوده و الان شده ۱۵ هزار تومان. کلاً به خاطر قیمت مناسب، استقبال از جنس ایرانی بهتر است و اجناس چینی و فانتزی را فقط یک سری از مشتریهای خاص میخرند. البته برخی از مهدکودکها با بعضی از نوشتافزارها قرارداد میبندند که به نظرم اصلاً کار درستی نیست. من فکر میکنم باید مشتری را در این مورد آزاد گذاشت تا از هر جا دوست دارد خرید کند.
در این بین گلایههای مردم هم جای خود دارد. قیمت اجناس را زیاد میدانند و توان خرید خود را کم؛ اجناسی که به گفته آنها نمیشود نخرید.
خانم ر. م دو پسر و یک دختر مدرسهای دارد و به گفته خودش، در اوایل مهرماه لرز تمام وجودش را فرا میگیرد.
میگوید: نمیدانیم چه کنیم. سه تا شهریه مدرسه. سه تا سرویس. سه تا کفش، کیف... لوازمالتحریر هم که دیگر جای خود دارد... هرچند بچههایم به همان خریدهای معمولی هم راضیاند، اما خریدن همانها هم سخت است. باور کنید امسال کیف پسر برادرم را که نمیخواست استفاده کند، از او گرفتم تا پسرم از آن استفاده کند.
مرضیه از مادرانی است که معتقد است پسرها را میتوان به استفاده از وسایل سال گذشتهشان قانع کرد و دخترها را نه! آن طور که میگوید، پسرش به همان کیف و کفش سال گذشته رضایت داده و دخترش نه!
میگوید: باور کنید با قرض و قوله این کیف و کفش را برای دخترم خریدم. قیمتها بالا است و یک کیف و کفش معمولی نزدیک به یک و نیم میلیون تومان میشود.
نسیم ۱۴ ساله از دانشآموزانی است که معتقد است نمیشود جلوی دوستان کیف و کفش و وسایل سال قبل را استفاده کرد؛ هر چند به گفته او بسیاری از همکلاسیهایش این کار را انجام میدهند.
میگوید: دوست دارم از وسایل سال قبلم استفاده کنم؛ اما نمیتوانم خودم را راضی کنم. میدانم گاهی به پدر و مادرم هم فشار میآید، اما یک کیف و کفش معمولی است دیگر، سرویس طلا و جواهر که نیست!