زین قند پارسی
انکسار = شکست
انهدام = نابودی
انیس = همدم، دمخور
اواخر = در پایان
اَوان = آغاز
اواسط = میانه، در میانه
اوامر = دستورها، فرمانها
اوایل = در آغاز
اوج = (از اوگ پارسی) فراز، افراز، بالا، بلندی، بلندا
اوجگیری = بالا رفتن، بلند شدن، برخاستن
اوّل = نخست، یکم
اوّل شخص = گوینده
اهالی = باشندگان، بومیان
اهانت کردن = گستاخی کردن، پرده دری کردن، بیارزش خواندن، خوارشمردن
اهتزاز = افراشتگی، برافراشتن
اهتمام داشتن = گرامی داشتن
اهداء = پیشکش کردن
اهداف = آماج، انگیزهها، خواستهها
اهل = کسان؛ باشنده؛ بستگان، خویشاوندان
اهل و عیال = خانواده
اهلی = رام، رام شده، رام شدنی؛ دام
اهلیت = شایستگی، سزاواری
اَهَمِّ اخبار = برجستهترین خبرها
اهمّ و مهم کردن = ردهبندی کردن
اهمال کردن = کوتاهی کردن، سستی، تنبلی، کمکاری
نظر شما