سرویسهایی که هزینه آنها نه به بعد و مسافت بستگی دارد و نه به تعداد دانشآموزی که سوار میکنند و رانندهها نیز سردرگم نرخ و دادن قیمت سرویس به خانوادهها.
میگویند از نرخی که تعیین شده ناراضیاند و به دنبال تغییر آن هستند.
***
طی کردن مسیر خانه به مدرسه برای دانشآموز ابتدایی سخت است.
خانم الف میگوید: «حقیقت را بخواهم بگویم دوست داشتم برایشان سرویس بگیرم، اما به چه قیمتی؟! دو تا فرزندم مدرسهای هستند و همسرم کارگر.
درست است از خانه تا مدرسه مسیری نیست، اما برای دانشآموز ابتدایی همین هم سخت است، خرج و مخارج بالاست.
ماهی یک میلیون سرویس مدرسه هم برایم زیاد بود بخواهم آن را بپردازم با این حساب بقیه مخارج برای رفتن به مدرسه چه میشود؟»
خانم «ز» خودش فرزندش را آورده میگوید: «خودم در منزل بیکار بودم و ماشین هم داریم. چه کاری است که بخواهم سرویس بگیرم.»
مادری دارای سه فرزند میگوید: «دو دخترم مدرسه عفت درس میخوانند و پسرم مهدکودک است، اگر میخواستم سرویس بگیرم حداقل ماهی ۲/۱ تا ۵/۱ میلیون باید پرداخت میکردم.
پدرشان شغلش آزاد است یک ماه درآمد دارد و یک ماه نه؛ هرچه دو دوتا کردیم دیدیم نمیشود.
خودم میآیم دنبالشان.
وگرنه بچه باید سرویس داشته باشند که راحت بتوانند سرکلاس حاضر شوند.
گرما و سرما را داریم، منزل ما آخر نواب است و برای رد شدن و رسیدن به مدرسه باید این بلوار را طی کنند که خطرناک است.
سرویس مدرسه نیز یک دغدغه است و دولت باید فکری به حال خانوادههای چند فرزندی بکند که نه ماشینی دارند و نه حقوق ثابتی.»
مدارس در خیابانهای نیریز جای پارک درست و حسابی ندارند
خانم الف. س دو سالی است که راننده سرویس است، و از وضعیت نرخگذاری راضی نیست، میگوید: «خودتان وضعیت اینجا را ببینید دوسه تا مدرسه کنار هم، دو تا بانک و یک چهار راه، واقعاً شلوغ است، اصلاً جای پارک نیست، آدم باید اینقدر صبور و مسئول باشد که دست بچهها را بگیرد و دانه دانه سوار ماشین کند.
آخر ماه شاید ۳ میلیون تومان دست ما را بگیرد من که خیلی پشیمانم که چرا امسال سرویس برداشتم.»
علی ... پدربزرگ است و راننده سرویس.
میگوید: «مثل دوران ما نیست دو شیفت مدرسه میرفتیم و از یک روستا به روستای دیگر، بچههای الان را نمیشود تا سر کوچه تنها فرستاد چه برسد که دختر نوجوان هم باشد.
من به دخترم گفتم خودم بیکارم، نوهام را میبرم و در کنار او دو نفر از دوستانش هم، همسفر ما هستند.
هزینه سرویس برای کسی که نانآور خانه است، جوابگو نیست.
من برای درآمدش کار نمیکنم، خواستم خدمتی به دختر و نوهام کرده باشم، وگرنه با این هزینهها و دردسرهای والدین اصلاً جوابگو نیست ۴ دانشآموز میشود ماهی ۲ میلیون؛ حالا شما بنشین حساب کن چقدر ماشین خودش خرج دارد بنزین، لاستیک، قطعات گران و ... چقدر از آن میماند؟»
حمیدرضا بیگی که هرسال برای فرزندش سرویس میگرفته، میگوید: «امسال خودم تصمیم گرفتم او را همراهی کنم.
اما واقعاً سرویس مدرسه برای دانشآموز نیاز است.
بچهها در سرما و گرما اذیت میشوند و هزار مشکل دیگر که پیشبینی نشده، ممکن است به وجود آید.»
دولت باید فکر سهمیهای برای سرویس مدارس باشد
حسین...، ساکن آبادزردشت است، میگوید: اگر خودم سرکار نباشم میآیم دنبالش در غیر این صورت خودش پیاده میآید.
برای راننده سرویس که فرقی نمیکند مسافت چقدر باشد هزینه یکی است.
ما هم، چون مسیر مدرسه و خانه نزدیک بود، سرویس نگرفتیم.»
خانم ز میگوید: «دخترم سال هشتم است و مدرسهاش خیابان بهداشت.
منزل ما بلوار ولیعصر است، مجبورم به خاطر امنیت او هم که شده سرویس بگیرم ولی پسرم مهدکودک است و چندصد متر بیشتر مسیر نیست خودم همراش میآیم.
الان برای دخترم ماهی ۵۰۰ هزارتومان پرداخت میکنم.
به نظر من همین هم زیاد است. باید دولت حداقل نصف هزینه سرویس را پرداخت کند یا به رانندگان سرویس سهمیه کالا یا امتیاری بدهند که هزینه کمتر باشد وگرنه هزینه سرویس با تاکسیهای اینترنتی یکی است.»
آقای الف از وضعیت نرخگذاری سرویس مدارس راضی نیست، میگوید: «سال اولی است که سرویس برداشتم، اما با توجه به استهلاک ماشین و بنزین آزاد مقرون به صرفه نیست، این در حالی است که امسال دانشآموز هم کم است.»
نرخگذاری خوب بود
خانم س ۷ -۸ سال راننده سرویس در بلوار نشاط است و میگوید: «نرخگذاری خوب تعیین شده، فقط لازم است که خانوادهها به موقع بچههای خود را آماده کنند، تا سرویس معطل آنها نشود، چون فقط بچه آنها نیست ما چند مسافر دیگر هم داریم و اینکه به موقع کرایه پرداخت کنند.»
ذوق دوچرخه
خانم ز دو فرزند دارد، میگوید: «اولین سالی است که دخترم به پیشدبستانی میرود و برایش سرویس گرفتهام، اما پسرم نه! خودش مخالف سرویس بود و دوست دارد با دوچرخه بیاید.»
میخندد و ادامه میدهد: «این از ذوق خرید دوچرخه است که تازه خریده و میدانم به ماه نرسیده مجبوریم برای او نیز سرویس بگیریم.
هزینه سرویس زیاد است با یک حساب سرانگشتی برای یکسال باید ۱۰ میلیون هزینه سرویس بدهیم. هرجور حساب میکنم در تأمین مخارج کم میآوریم.»
۱۰ بچه در یک سرویس
خانم ف خودش به دنبال فرزندش آمده، میگوید: «هر سال سرویس میگرفتم، اما چون بچهها همه کوچک اندام هستند هفت تا ده تا بچه با هم سوار میکنند، یعنی بیشتر از ظرفیت، ترسیدم چطور راننده در این خیابانهای تنگ نیریز میخواهد مواظب بچهها باشد؟»
رضا عبدالهی شاغل است، میگوید: «امسال هرجا پیگیر شدیم نتوانستیم سرویس پیدا کنیم یا مسیرشان به ما نمیخورد، یا تکمیل بودند. مجبور شدم خودم فرزندم را برسانم.»
خودم دلم میسوزد
۳۰ سال راننده مینیبوس و این کارش است، میگوید: «اگر بخواهیم از لحاظ قیمت و قطعات ماشین بسنجم نرخگذاری تعیین شده برای این شغل اصلاً مقرون به صرفه نیست، اما خانوادههایی هستند که دو تا سه فرزند دارند و من واقعاً خودم دلم برای آنها میسوزد، اما چه میشود کرد؟
نه من میتوانم قیمت را پایین بیاورم و نه آن بندهخداها میتوانند فرزندانش را با سرویس نفرستند مدرسه.
از طرفی رعایت کردن ما مساوی است با ضرر کردنمان.»
دردسر ساعت تعطیلی مدارس
فریبا ۱۰ سال سرویس مدرسه برمیدارد میگوید: «نرخگذاری که هنوز دقیق تصویب نشده و فعلاً ۵۰۰ میگیریم، اما این ناهماهنگی تعطیلی مدارس برای ما دردسر شده؛ قبلاً تعطیلی مدارس دولتی و غیرانتفاعی در یک ساعت نبود، اما الان مدارس دولتی و غیرانتفاعی یک ساعت مشخص تعطیل میشوند و به علت شلوغی و ترافیک در این زمان تا ما بخواهیم بچهها را به منزل برسانیم زمان زیادی میگذرد، که هم ما ناراضی هستیم و هم خانوادهها.»
خانم ز یک فرزند دارد، میگوید: «۶ سال است که هم دختر خودم را به مدرسه میبرم و هم سرویس مدرسه برداشتهام؛ نرخگذاری عادلانه نیست من هر سال برای شروع مدرسه مجبورم علاوه بر سرویس ماشینم، روکشهای صندلی و قفلهای ماشین را عوض کنم که کلی هزینه برمیدارد؛ و برای کسی که این شغل را به عنوان درآمد درنظر گرفته خیلی سخت است.
من اگر خانواده شوهرم بدانند سرویس مدرسه برمیدارم، مطمئناً مخالفتها و بحثهایی پشتش است، اما کسی نمیتواند درک کند که این شغل برای من یک شغل تفریحی نیست، من به خاطر دخترم و نیازی که به این پول دارم این مسیر را انتخاب کردهام.»
مسئول نرخگذاری، قیمت دستش نیست!
مادر است و دو دختر دمبخت دارد و مجبور است دنبال درآمدی باشد، میگوید: «برای من کاری وجود ندارد و همسرم مخالف کار کردن بیرون است، تنها کاری است که توانستم رضایتش را بگیرم همین بود.
ولی این هم چنگی به دل نمیزند، الان نزدیک ۲۰ تا ۲۵ درصد به قیمت لاستیک اضافه شده است، همکاران ما همه مخالف هستند و توافق کردیم کسی زیر ۵۰۰ نگیرد.
واقعاً کسی که مسئول نرخگذاری است اصلاً قیمت دستش نیست، از یک تعمیرکار پرسیده بودند، بهتر میتوانست نرخ تعیین کند.»
خانم ز خودش دخترش را همراهی میکند، میگوید: «اولاً که سرویسها شلوغ هستند و پیش آمده که بعضی روزها با یک ساعت تأخیر بچه را به منزل میرسانند، بعضی از آنها واقعاً بیتجربهاند و آدم میترسد جگرگوشهاش را به آنها بسپارد، به خاطر همین امسال به پیشنهاد همسرم مجبورم خودم سرویس رفت و برگشتش شوم.»