تعداد بازدید: ۶۵۷
کد خبر: ۱۸۰۹۴
تاریخ انتشار: ۰۱ مهر ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۲ - 2023 23 September
باور نمی‌کنم زنده‌ام از من می‌شنوید، پیاده رفت و آمد کنید
author
روزنامه نگار: عابد نعمتی

حادثه تلخ بود و وحشتناک؛ این بار، برخورد شدید دو موتورسیکلت در بولوار امام رضا، مرگ راننده ۲۳ ساله موتور هزار و ضربه‌مغزی موتورسوار دیگر را در پی داشت.

*****
ساعت ۱۶:۱۰ سه‌شنبه ۲۸ شهریور است که به همراه همسرم از بیمارستان بیرون می‌آیم.

هنوز سوار ماشن نشده‌ام که صدایی نگاهم را به سمت جاده اصلی می‌کشاند. موتور سنگین وزن دو پشته‌ای را می‌بینم که با سرعتی عجیب و باورنکردنی از سمت گردنه به طرف شهر حرکت می‌کند.

رو به همسرم می‌گویم: «خدا به خیر راضی شود.

اگر با این سرعت تعادلشان را از دست دهند و زمین بخورند، چه بر سرشان می‌آید؟»

سوار ماشین می‌شویم و به سمت شهر حرکت می‌کنیم. دلشوره‌ای عجیب مرا در بر گرفته و انگار چیزی به دلم برات شده است.

اما سعی می‌کنم افکار منفی را از خودم دور کنم.

از دور و حوالی پمپ بنزین دلخوش شلوغ است و توجه‌ام را به لاین مخالف جلب می‌کند.

می‌بینم مردم به سمتی می‌دوند و احتمال تصادف برایم جدی‌تر می‌شود.

در بریدگی پایین‌تر دور می‌زنم تا ببینم چه خبر است.

نزدیک که می‌شوم، چهار ستون دلم می‌ریزد پایین؛ همان موتورسیکلت است و صحنه‌ای دلخراش...

در این حادثه، راننده موتور هوندا که او هم ۲۳ سال سن داشت، دچار ضربه‌مغزی و صدمات دست و پا شد و با کاهش هوشیاری به بیمارستان شهدا انتقال یافت.

وی در ادامه، جهت ادامه درمان به مراکز درمانی استان اعزام شد.

این در حالی است که دیگر سرنشین ۲۰ ساله موتور هزار، به طور معجزه‌آسایی نجات یافت و جز چند خراشیدگی در دست و بدن، آسیب چندانی ندید.

همان شب به سراغ رشید ضیغمی می‌روم که در حال مرخص شدن از بیمارستان است.

او می‌گوید: «بعد از این که به ابتدای بولوار امام رضا رسیدیم، دوباره دور زدیم و نرسیده به پمپ بنزین دلخوش، یک موتورسیکلت از بریدگی روبروی سایپا وارد لاین ما شد.

اما نزدیک به ۲۵۰ کیلومتر در ساعت سرعت داشتیم و به هیچ وجه نتوانستیم از برخورد جلوگیری کنیم.»

او با بیان این که دوست مرحومش موتور سی بی آر هزار سی‌سی سوزوکی را همین چند وقت پیش به مبلغ ۴۵۰ میلیون تومان خریده بود، ادامه می‌دهد: «عمری با دانیال رفیق هستم و خیلی ذوق موتورسیکلت جدیدش را داشت.

همیشه کارم این بود که سوار موتورسیکلت‌های این چنینی شوم و بار اولم نبود.»

رشید از لحظه تصادف می‌گوید: «لحظه تصادف به خودم گفتم دیگر جانم را از دست دادم؛ اما زمانی که بلند شدم روی پای خودم ایستادم و گوشی موبایل و دسته کلیدم را پیدا کردم، اصلاً خودم هم باورم نمی‌شد که زنده‌ام.

هنوز هم باور نمی‌کنم؛ درست مثل معجزه می‌ماند.»

ادامه می‌دهد: «توصیه‌ام به جوان‌ها این است که فقط پیاده رفت و آمد کنند و اسنپ بگیرند.

من که از این به بعد دیگر سوار دوچرخه هم نمی‌شوم. چند روز پیش نیز یکی دیگر از رفقایم با سرعت ۱۷۰ کیلومتر در ساعت تک چرخ زد.

با کمر زمین خورد و همه جای بدنش خرد شد. امیدوارم جوان‌ها درس عبرت بگیرند.»

گفتگو با نجات‌یافته تصادف مرگبار موتور 1000

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها