یک فنجان شعر
تقویم ترک خورد و زمان از گذر افتاد
شماطه سنگین زمین از اثر افتاد
لرزید تن حادثه از هیبت خورشید.
روزی که تمامیت حق در خطر افتاد
منظومه هفتاد و دو اختر به مدارش
چرخید و در گوش جهان این خبر افتاد:
تأثیر دعا بود که از مشرق دلها.
در برکهی شب جلوهی قرص قمر افتاد
بغضیست که میسوزدمان حضرت باران
هر خاطره تشنه که از چشمتر افتاد
زد قرعه چو برگی دگر از دفتر تقدیر.
از بخت بد حادثه نوبت به سر افتاد
از بخت بلندش سر نی آیه توحید.
آیینه حق بود که در هر گذر افتاد
از موهبت خاک کف پای حسین است
هر غنچه که در دست نسیم سحر افتاد
با منتظران غم آدینه بخوانید.
خونخواهی این ندبه به صبح ظفر افتاد
نظر شما