امام امیرالمومنین(ع) امام پر افتخار شیعیان دارای یک دوره پنج ساله حُکمرانی است که آن دوران کوتاه شگفتآورترین دوران حکمرانی در تاریخ چهارده قرن اسلام است .
سیاست محوریِ حکمرانیِ آن حضرت، «مدارا» بود و به گفته خویش که فرموده بود: «رأس السیاسة الرفق»، سخت پایبند بود.
واژه مدارا
آیا واژه «مدارا» برای حکمرانان نیاز به توضیح دارد؟ گمان میکنم بسیار واضح و روشن است، اما از نظر گذراندن معنا و بایدهای «رفق و مدارا» خالی از لطف نیست.
جناب دهخدا گوید: «مدارا، رعایت کردن و صلح و آشتی نمودن، ملایمت، آرامی، آهستگی، نرمی، رفق، مماشات، تسامح، بردباری ... مدارا کردن، مهربانی کردن، شفقت و ملایمت نشان دادن، تحمل کردن، بردباری نمودن، سازگاری نشان دادن» (دهخدا، ج۱۲: ۱۸۲۰)
لغت شناسان گویند: مدارا در ریشه لغویش به معنای به دام انداختن صید با زیرکی است. یعنی همچنان که صیاد صیدش را به دام انداخته و تسلیم خود میکند، انسان نیز در رفتار و منش خود باید آنچنان مدارا کند تا دیگران را تسلیم تفکر منطقی خود کند.(لسان العرب ؛ج۱۴، ص۲۵۵)
تأثیر مدارا در گرایشات جامعه
امام علی(ع) توانست همه معنای «مدارا» را که واژهشناسان آورده اند، به چشم دوست و دشمن در آورده و به همه لوازم و ملازمات «مدارا» جامه عمل بپوشاند.
این درس مهم آن حضرت است که راه رسیدن حاکمیت به خواستههای خود در گرو رفق و مدارا است: «کسی که در امور خویش، رفق در پیش گیرد، به آن چه از مردم میخواهد نایل شود.» (کافی؛ج۲ص۱۲۰)
سه عنصر حیاتی مدارا
«مدارا» با توجه به سه اصل مهم تحققپذیر است.
اول: باور و احترام به کرامت انسان
دوم: اجازه سخن گفتن و اظهار نظر که در پرتو آزادی آدمی در برابر حکمرانان معنا میشود.
سوم: توجه به مصالح عمومی -و نه مصالح شخصی و حزبی- و تدبیر امور براساس خواسته افکار عمومی.
این سه مهم که آرزوی هر شهروندی است در حکمرانیِ علوی از آرزو به تحقق رسید و زیباترین سیاستمداری و سیاسترانی به عالَم و آدم عرضه شد.
اصالتِ مدارا در حکومت علوی
آن حضرت نه تنها خود پایبند «مدارا» بود، بلکه به کارگزاران حاکمیتی و حکومتی به جای دستور به «بگیر و ببند»، دستور صریح به «مدارا» میداد و علت آن را «کرامت انسان» معرفی نموده و میفرمود :
«مهربانی و محبت و لطف به رعیت را شعار قلب خود قرار ده، بر رعیت همچون حیوان درنده مباش که خوردن آنان را غنیمت دانی، که رعیت بر دو گروهند: یا برادر دینی تواند، یا انسانهایی مانند تو »(نهجالبلاغه ؛ نامه ۵۳)
اجازه طرح نظر مخالف
دیگر از نشانههای مداراجو بودنِ حکومت، اجازه ارائه نظر و حتی اعتراض به شیوه حاکمیت و حکمرانی است که در واقع از مصادیق آزادی و احترام به حقوق آدمیان بشمار میرود. در حکومت علوی این مهم مورد توجه و احترام بود. مثلاً مالک اشتر از واگذاری مناصب حکومتی به فرزند ابن عباس اعتراض میکند و حضرت میشنود و سپس دلیل آن را بر عدم وجود اشخاص متخصص و متعهد ذکر میکند. (ابن ابی الحدید، ج۱۵ص۹۹)
ضرورت گفتگو
از دیگر نشانههای بارز مداراجو بودن حاکمیت؛ تمکین او نسبت به گفتگو و تعامل است .
رفتار امام علی(ع) در تلاش و پیگیری برای مذاکره و گفتگو شگفتآور است. او با شهروندانی که اعلام دشمنی کردند و سلاح به دست گرفتند، با شجاعت و صداقت مثال زدنیاش [مدارا] و آنان را به گفتگو و مذاکره دعوت نمود. نتیجه این مذاکرات حکومتی و سیاسی، بازگشت حدود هشت هزار نفر به سمت اردوگاه امام(ع) شد.
گذشت و آشتی فراگیر
نمیتوان از «مدارای حکومتی» نوشت ولی از «گذشت و عفو عمومی»، و به تعبیری «آشتی ملی» سخنی نداشت. به صراحت تاریخ، گذشت و عفو عمومی در حکومت دینی علوی، چهرهای متفاوت از حکمرانی ترسیم نموده است. از روشنترین نمونههای آن این است که پس از ورود به شهر بصره در حالیکه اکثر مردم آن دیار به جنگ با حضرت برخاسته بودند، اما امام علی(ع) عفو عمومی اعلام کرد و فرمود: «مجرمانِ شماها را عفو کردم و شمشیر را از فراریهایتان برداشتم و رو آورندگانتان به من را پذیرفتم. » (نهج البلاغه ؛ نامه ۲۹)
مصلحت عمومی در اجرای مناسک دینی
توجه به «مصلحت عمومی» یک ضرورت برای حکمرانی درست به حساب میآید و اقدام بر اساس مصلحت عمومی هیچ گاه معارض با دین و مناسک دینی نیست. در اینکه اصلِ احکام قطعی دین باید مورد توجه و تکریم کارگزاران باشد، جای معطلی نیست. همانطوری که رسول خدا(ص) فرمود: «به خدا قسم در دینم با کسی سازش نمیکنم». (ابن اثیر؛ ج۳ ص۳۶۰) اما به حکم دین و دینداری باید در نحوه اجرای آن صدها نظر کارشناسی و موشکافانه عرضه و سپس بهترین مسیر انتخاب شود. این اولین نقطه مهم «مصلحتاندیشی» در پیاده کردن احکام الهی است. مسائلی مانند حجاب و امر بهمعروف و نهی از منکر و ... از این دسته موارد است.
درست در همین جاست که امیرالمومنین(ع) در تحقق احکام دینی همه جوانب را میسنجد و سپس تصمیم میگیرد.
نمونه شگفتآوری از آن حضرت داریم که فرمود: «من در سرزمین دشمن در صورت دست یافتن به مجرم، اجرای حد شرعی نمیکنم چرا که ممکن است او به خاطر برخی گرایشات متعصابه به دشمن جذب شود.» (وسائل الشیعه ، ج ۱۸ ص ۳۱۸)
الگوی انعطاف رفتاری و مدارا، «حکومت نبوی» است
پیامبر رحمت(ص) در مدینه در ضمن پیمان ۴۸ مادهای اعلام فرمود: «هیچکس حق ندارد به دین دیگری تعرض کند. هیچکس حق ندارد اختلاف خود را با شمشیر حل کند و باید از طریق داوری حل کند.»
و این پیامبر(ص) بعد از فتح مکه «خانه ابوسفیان» را منطقه امن اعلام نمود همانطوری که کعبه محل امن برای پناهندگان قرار داد. (البداء والتاریخ؛ ج۴ص۲۳۴)
پیامبر خدا(ص) در اوج قدرت و اقتدار سخنی را که در قرآن درباره بخشش یوسف نسبت به برادرنش است مطرح نمود: «لا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ. امروز هیچ خجل و متأثر نباشید، که خدا گناه شما ببخشد و او مهربانترین مهربانان است (یوسف/ ۹۲)
شُبهه «دستور قتل ۱۲ نفر» بعد از فتح مکه نمیتواند رفتار مداراجوی حکومتی پیامبر را مخدوش کند. چون این افراد با نام و مشخصات در تاریخ ضبط شده و اکثر آنان با توبه و وساطت مورد عفو رسول الله(ص) قرار گرفتند، و اصلِ دستور قتل آنان یا به جهت اجرای «حق قصاص» و یا «ارتداد» بوده است. و این احتمال عقلائی وجود دارد که این افراد با سوء استفاده از فرصت بوجود آمده اوضاع مکه را ناآرام کنند! پیامبر(ص) توانست با این دستور آنان را فراری داده تا اوضاع مکه تثبیت شده و بعد آنان را مورد عفو و بخشش خود قرار داد.
امام خمینی و مدارای اجتماعی و سیاسی
در پایان بجاست به مبنای امام خمینی درباره مدارا اشاره شود تا شاید به بسیاری از تهمت های ناروا به این بزرگوار پاسخ مناسبی باشد ، ایشان می نویسد:
«بدان که رفق و مدارا را در انجام امور مدخلیت کامل است، چه در باب معاشرت با خَلق و انجام امور دنیاوی، و چه راجع به امور دینی و هدایت و ارشاد خلق و باب امر به معروف و نهی از منکر، و چه راجع به ریاضت نفس و سلوک الی الله تعالی ... در باب انجام امور دنیوی آن طور که با رفق و مدارا ممکن است انسان تصرّف در قلوب مردم کند و آنها را خاضع و رام کند، ممکن نیست با شدَّت و عنف، موفق به امری از امور شود. فرضاً که با شدّت و سلطه، کسی اطاعت از انسان کند؛ چون قلب او همراه نشود، از خیانت، انسان مأمون نخواهد شد. ولی رفق و دوستی، دل را رام کند که با رام شدن آن، تمام قوای ظاهره و باطنه رام شود؛ و فتح قلوب از فتح ممالک بالاتر است. خدمتهای از روی صداقت و جانفشانیها، همه از فتح قلوب است. با فتح قلوب، فتح ممالک نیز شود. فتوحات اسلامیّه در اثر فتح قلوب نظامی اسلامی بود، والاّ با آن عدِهّ و عُدّه، این پیشرفتها غیر ممکن بود. بالجلمه رفق و مدارا در پیشرفت مقاصد، از هر چیز موثّرتر است».(شرح حدیث جنود عقل و جهل/۳۰۵)
مخلص کلام؛ انعطاف رفتاری و مدارای حکومتی با الگوپذیری از حکومت امام علی(ع) میتواند مشکلات امروز ما را حل نموده و جامعه را به ساحل آرامش سوق دهد.