زین قند پارسی
اسرارآمیز = رازآلود
اسراف = ریخت و پاش، بریز و بپاش، دورریز
اسطوره = استوره (پارسی)، افسانه
اِسقاط کردن = تکهپاره کردن، جداسازی، جدا کردن
اِسقاطی = به دردنخور، دورانداختنی، ناکارآمد
اسکان = خانه دادن، جایگیر کردن، جانشین کردن
اسلحه = جنگافزار، رزمه، جنگامه
اسلوب = شیوه، راه، روش، روند، رویه، روال
اسم = نام؛ نامواژه؛ آوازه
اسم با مُسَمّا = نام برازنده/بجا/سزاوار/شایسته
اسم بردن = نام بردن
اسم در کردن = شناخته شدن، بنام شدن
اسمنویسی = نامنویسی
اسم و رسم داشتن = نام و نشان داشتن، شناخته شدگی، نامداری، ناموری، نامی بودن، بنام بودن، پرآوازگی، نام آشنایی
اسماء = نامها (جِ اسم)
نظر شما