تعداد بازدید: ۱۳۴
کد خبر: ۱۶۸۰۶
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۸ - 2023 20 May
ماجراهای من و بی‌بی
گلابتون

بی‌بی که از در آمد تو گفت:

- ووووی، ووووی ننه بَخُدا مردم چیطو بری خودشون پول در مییَرن.

- کیو میگین بی‌بی؟

- کیو میگم؟ هی شوکت، زنِ ته کوچِی؛ چار کیلو نون خونگی میپزه به نظرُت چن میسونه؟

- نمی‌دونم بی‌بی.

- حالا یَی حتسی بزن.

- حتمن کیلو هف هش تومن بی‌بی.

- ینی دختر هر کی نفمه فک می‌کنه تو یکی اَ آدمِی اَصاب کهف بودی... باشه! تو چیشات! کیلو هف هش تومن! خوشال نشی! کیلو هیفده هیژده تومن میسونن می‌پزن.

- جدی بی‌بی؟ چی بگم؟ گیرونم شده همه چی  آخه، کار سختی‌ام هس، حقم دارن اون بنده‌خداها.

کمی سکوت کرد.

- حالا قرار شده مام با اَکی شریکی بپزیم نصف نصف.

- اکی کیه؟ اکرم خانم؟

- پ ن پ، اکبر آقا رِ میگم، خو اکرمه میگم نه دختر.

- خیلی خوبه بی‌بی اتفاقاً. فقط چیزی که هس باید اول سنگاتونو وا بکنین که بعد بحثی پیش نیاد.

- بحث بری چی دختر؟ قرار شده گاز و آرد و مکان و خمیرکردن و چونه گرفتن با اَکی باشه، نون پختنُشم اَ من.

- چی بگم والا، فقط یه کمی غیر منصفانه نیس؟ اکرم خانوم قبول کرد؟

- ها! بری چی‌چی قبول نکنه؟ اَ خداشم باشه. میفمی نون پختن چقد سخته!
*****

روز سوم بود که بی‌بی با چشم و ابرویی در هم آمد تو.

- چیه بی‌بی؟ چی شده؟

- چی شده؟ دیه ماخاسی چیطو بشه؟دیشو تا صب اَ دس‌درد  و کمر درد خو نرفتم، صبی هر چی درم اَ اکی می‌گم نیتونم چن روز کار کنم، ماخام چار روز مُرَقصی بیگیرم، بوگو دَدت چار روز بیا جوی من میگه نیشه، میگه اگرم بِخِی بییِی بویه مُرقصی بی‌حقوق بیگیری، بوگو تف تو روت چیطو روت شد ای حرفه اَ  من بزنی.

- یه چیزی میگم بی‌بی‌جون ناراحت نشین، بی‌حسابم نگفته که. آخه نمیشه که پول آرد و گاز و خمیرکردن و چونه گرفتن و پختن از اون باشه، بعد دستمزدتون نصف بشه، رو چه حسابی آخه بی‌بی؟
- خُبه خُبه، تودیه نیخا بری من لفظ قلم حرف بزنی گلابی. اصن میدونی چی‌چیه گلابی؟ اکی مال شراکت نیس. بویه با یَی نفر دیه شریک بشم؟

- با کی بی‌بی؟

مرموزانه سرتاپایم را ورانداز کرد.

- آرد و گاز اَ من. خمیرکردن و چونه گرفتن و پختن اَ تو. نود من،  دَه تو!!

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها