تعداد بازدید: ۸۴
کد خبر: ۱۵۵۴۰
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ - ۰۶:۴۹ - 2023 01 January
کافه کتاب
نویسنده: جین آستین / برگردان: رضا رضایی / نشر نی / 560 صفحه

اِما (به انگلیسی:  Emma) نام رمانی از جین آستن است که درباره برداشت نادرست از دلباختگی نوشته شده ‌است. برخلاف سایر شخصیت‌ها در دیگر کتاب‌های آستین که افرادی فقیر و با مشکلات زیاد هستند، «اِما» دوشیزه‌ای زیبارو، ثروتمند و باهوش است و در تمام زندگی در رفاه بوده. او با شخصیتی لوس و خودشیفته، جز خودش کسی را قبول ندارد. اِما که مادرش را از دست‌ داده با پدری افسرده و گوشه‌گیر زندگی می‌کند و تنها یک خواهر به نام الیزابت دارد که ازدواج‌ کرده.

در همسایگی خانه‌ی‌ اِما، برادر شوهرخواهر او، جورج نایتلی سی‌وشش‌ساله‌ی زمین‌دار زندگی می‌کند که نزدیک‌ترین دوست و همراه اِما محسوب می‌شود. او تنها کسی است که با وجود صمیمیتی که با اِما دارد، همواره به او خرده می‌گیرد و اشتباهاتش را به او گوشزد می‌کند.

اِما در سیر داستان به‌تدریج پخته‌تر و تبدیل به شخصیتی دوست‌داشتنی برای خواننده می‌شود و این گویای هنر و مهارت بالای آستین است که از قهرمان نه‌چندان دلنشین داستان، قهرمانی به‌شدت دوست‌داشتنی می‌سازد.

داستان از این قرار است که بعد از آنکه اِما به‌طور اتفاقی باعث پیوند خانم تیلور، دایه‌اش با آقای وستون ارباب پولدار و زن مرده همسایه می‌شود، این فکر به سرش می‌زند که گرچه خود قصد ازدواج ندارد اما می‌تواند باعث پیوند دل‌ها و ازدواج افراد بشود. او که از پیامدهای دخالت در روابط عاطفی دیگران ناآگاه است از سر خامی وارد این راه می‌شود و در اولین قدم تلاش می‌کند تا برای دوستش هِریت اسمیت که دختری زیبا اما فقیر است، شوهر مناسبی پیدا کند. 

رمان اِما با وجود موضوعی زنانه، برای هر خواننده‌ای فارغ از زمان و مکان و جنسیت جذاب است و در ذهن‌ها ماندگار می‌شود.

ذکر دقیق جزئیات و توصیفات و همچنین شخصیت‌های متنوعی که آستین خلق کرده، به ما این فرصت را می‌دهد که خود را به‌جای شخصیت‌های کتاب بگذاریم و همین موضوع باعث اشتیاق ما به ادامه داستان می‌شود.

این رمان همچون دیگر آثار کلاسیک با وجود روایت‌های ساده داستانی و قلمی به‌دور از تکلف دارای آن‌چنان ژرفای عمیقی است که با هر بار خواندنش نکته و مفهوم تازه‌ای برایمان به ارمغان می‌آورد.

چند جمله از متن کتاب:
- سبک زندگی یک مرد نباید قانون یکی دیگر شود.

- خیلی سخت است که از اوج موفقیت به سرازیری سقوط کنید. 

- غرور یک مغز تهی، مسبب و علت همیشگی شرارت است.

- اگر کمتر دوستت داشتم، شاید بهتر می توانستم در موردش صحبت کنم.

  • کارهای احمقانه، اگر توسط افرادی عاقل و با پررویی انجام شوند، دیگر احمقانه نیستند.

اِما، رمان  عشق و شیفتگی

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها