وحیدِ دستگِردی / سلطانالشعرا...
زادهی ۱۲۵۸ خورشیدی در روستای دستگرد اصفهان. تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش فراگرفت. در پانزده سالگی به اصفهان رفت و در مدرسه میرزا حسین، علوم ادبی و دینی را آموخت.
در آغاز نهضت مشروطیت به جرگه آزادیخواهان پیوست و شعرها و مقالههایی در این زمینه در روزنامههای اصفهان منتشر میکرد.
در آغاز جنگ بینالملل اول، روزنامهی درفش کاویان را در اصفهان منتشر کرد. او همچنین با روزنامههای پروانه، زایندهرود و مفتش ایران نیز همکاری داشت. در سال ۱۲۹۸ خورشیدی مجله ادبی ارمغان را در تهران تأسیس کرد که مدت بیست و دو سال (با فواصل) منتشر میشد. در همین دوران جلسات درس و بحث دایر کرد و کتابهای بسیاری تصحیح و تحشیه و چاپ نمود. وحید در اوایل ورود خود به تهران در حلقهی مریدان صفی علیشاه درآمد. وی مدتی در ادارهی «انطباعات وزارت معارف» مشغول کار شد.
وی علاوه بر چند کتاب مستقل و نگارش مقالات متعدد، در زمینه تصحیح کتب گذشتگان به ویژه کتب ادبی و شعر، فعالیت فراوانی داشت.
او که از احمد شاه قاجار لقب سلطانالشعرا دریافت کرده بود، در ۶۴ سالگی در تهران درگذشت.
******
سپید بخت در این روزگار دانی کیست؟
کسی که رو سیه از جهل زاد و نادان مُرد
رسید هر که به دانشوری ز نادانی
به چار موجهی (*) غم رخت جان ز ساحل برد
به باغ بگذر و بگشای چشم هوش و بین
که غنچه تا به چمن بود گوش بسته و خرد
چگونه خرم و خندان به مهد آسایش
غنوده بود و کسی خاطرش نمیآزرد.
ولی چو باز شدش چشم و گوش عالم بین
به تیغ ناخن گلچین گلوی خویش سپرد
کسی که گوش خرد همچو گل گشود به دهر
به شکل اشک، گلاب روان ز چشم افشرد
وگرچه خار زبان تیزکرد و گوش ببست
نه در بهاران پژمرد و نز خزان افسرد
*- موجه= موج