این روزها نام «مسی» و «کریستیانو رونالدو» دو اسطوره جامجهانی بر سر زبان است اما قدیمیها به خوبی میدانند که «پله» و «مارادونا» چه جادوها که نکردند و چه خاطراتی که نیافریدند؛ از دروازههایی که تاب تحمل شوتهای پله را نداشت تا بازیکنانی که مبهوت دریبلهای مارادونا میشدند و ... دست خدا!
پله وقتی در بیست و پنجم نوامبر 2020 خبر فوت مارادونا را شنید، نوشت: «مارادونای عزیزم؛ یکروز در آسمانها من و تو در یکتیم، کنار هم خواهیم بود و آن روز من برای اولینبار بدون آن که گل زده باشم، مشتم را به آسمان میبرم چون دوباره توانستهام تو را در آغوش بگیرم.»
در پرونده ماه این شماره به زندگی پله مروارید سیاه فوتبال میپردازیم؛ کسی که به خاطر برقی که به شهرش آمد نام ادیسون گرفت، از اسم پله بدش میآمد و از توپی که از جوراب و روزنامهباطله ساخته شده بود به 3 جام جهانی رسید...
این شما و این پله افسانهای...
ادسون آرانتس دو ناسیمنتو (پله)
پله از «بیله» نام دروازهبان تیم واسکو دوگاما گرفته شده و ریشه عبری دارد و در این زبان به معنای «معجزه» است.
پله در سال ۱۹۶۲
او در آن زمان به عنوان بهترین بازیکن جهان شناخته میشد
ادسون آرانتس دو ناسیمنتو در ۲۳ اکتبر ۱۹۴۰ در برزیل متولد شد و سرانجام در ۲۹ دسامبر ۲۰۲۲ بعد از تحمل یکدوره بیماری سرطان، از دنیا رفت و احتمالاً به آرزویش در قبال مارادونا خواهد رسید. او تنها فوتبالیستی بود که سه قهرمانی جامجهانی را تجربه کرد و در تعداد گلزنی، هیچ بازیکنی در تاریخ به گردِ پای او نمیرسد. زندگی پله سرشار از شگفتیهاست؛ از قولی که به پدرش برای قهرمانی تیمملی کشورش داده، دلخوری مردم برزیل بابت حضورش در آمریکا، تا ادای احترام رئیسجمهور آمریکا به او.
اشکهای پدر و آغاز افسانه پله
پس از شکست برزیل از اروگوئه در جامجهانی ۱۹۵۰، پله که آن زمان 9 ساله بود، به پدرش که شدیداً از این باخت ناراحت بود و اشک میریخت، قولی داد. پله در مصاحبهای که با سایت فیفا در سال ۲۰۱۴ داشت، توضیح میدهد: «یادم میآید که بهشوخی به او گفتم: گریه نکن بابا، من جامجهانی را برای تو میگیرم.» هشتسال بعد در سال ۱۹۵۸، شوخی پله رنگ واقعیت گرفت و اولین قهرمانی جهان و در ادامه رکورد سه قهرمانی جهانی پشتسرهمِ خود را بهدست آورد. به این ترتیب افسانه پله آغاز شد و تا زمان آخرین بازیاش در سال ۱۹۷۷، بیش از ۱۲۸۰ گل بهنام خودش ثبت کرد. پله تا پایان دوران حرفهایاش سهقهرمانی جهان با برزیل در سالهای ۱۹۵۸، ۱۹۶۲، ۱۹۷۰ بهدست آورد که بیشترین تعداد قهرمانی است که یک بازیکن تاکنون موفق به کسب آن شده. البته این تنها یکی از رکوردهایی است که پله بهدست آورده است. چهارگلی که او در اولین بازی حرفهایاش در سال ۱۹۵۶ بهثمر رساند، پیشزمینه تعداد ۱۲۸۳ گلی است که در طول سالها بهنام خودش ثبت کرد و در جهان با این تعداد گل، پادشاهی میکند. با این حال بحثهایی در مورد این تعداد گلی که گینس ثبت کرده وجود دارد، چون چندین رسانه گزارش دادهاند که بیش از ۵۰۰ گل پله در مسابقات دوستانه و غیررسمی بهثمر رسیده، نه در رقابتهای حرفهای.
دلخوری برزیلیها از الماس سیاه
در سال 1964 کودتای نظامیای در برزیل رخ داد. بسیاری از مردم این کشور توقع داشتند ستارگانی چون «پله» در حمایت از مردم صحبت کنند، اما این اتفاق رخ نداد. مردم برزیل عقیده داشتند دخالتهای دولت آمریکا، کشورشان را نابود خواهد کرد. پله نهتنها واکنشی دراینباره نداشت، بلکه یکدهه بعد به تیمی در لیگ آمریکا رفت تا این دلخوریها بار دیگر سر باز کند. هرچند در میانه این کدورتها، پله توانست با قهرمان کردن برزیل در جامجهانی 1970، بار دیگر دل مردم را بهدست بیاورد. پس از بازنشستگی پله از تیمملی برزیل و سانتوس در سال ۱۹۷۴، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا «هنری کیسینجر»، به سائوپائولو رفت تا پله را برای بازی در نیویورک کاسموس متقاعد کند. پله که از فوتبال خداحافظی کرده بود، نتوانست پیشنهاد وسوسهانگیز آمریکاییها را رد کند؛ او در این رابطه گفت: «او من را به کافه دعوت کرد و گفت گوش کن، تو میدانی من آمریکایی هستم و سیاستمدارم. فوتبال به آنجا هم آمده و الان در مدارس، بچهها فوتبال بازی میکنند. مایلی به ما کمک کنی تا فوتبال را در آمریکا ارتقاء بدهیم؟ من هم گفتم: خدای من!» کیسینجر قبل از متقاعد کردن پله برای امضای قرارداد سهساله هفتمیلیون دلاری، در تلگرافی که برایش ارسال کرده بود، نوشت: «اگر تصمیم به امضای قرارداد بگیرید، مطمئن هستم که اقامت شما در آمریکا به روابط نزدیکتر برزیل و ایالاتمتحده در زمینه ورزش کمک خواهد کرد.» اشاره کیسینجر به کودتای کشور برزیل است که با حمایت دولت ایالات متحده آمریکا رخ داد و تا سال 1985 ادامه یافت. هرچند روابط برزیل و آمریکا و همینطور این کشور با پله کاملاً به سمت سفید شدن رفت. این موضوع را میتوان از جملات رونالد ریگان، رئیسجمهور وقت آمریکاییها دریافت که در وصف پله بعد از دیدارشان در آمریکا گفت: «اسم من رونالد ریگان است. رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا. اما شما نیازی نیست خودت را معرفی کنی، چون همه میدانند پله چه کسی است.»
توقف جنگ داخلی بهدلیل«شماره 10»
خاطرات کیسینجر در مورد پله اما مختص به پیشنهادش برای حضور در لیگ آمریکا نبود. جنگ داخلی کشور نیجریه که مربوط به چهاردهه پیش است، متوقف نمیشد؛ مگر وقتی اسم «پله» به میان آمد. کیسینجر در مقالهای در سال ۱۹۹۹ در مجله «تایم» خاطرنشان کرد، هر دو طرف در جنگ داخلی نیجریه در سال ۱۹۶۷، بهمدت ۴۸ساعت آتشبس اعلام کردند تا پله بتواند در پایتخت لاگوس در مسابقهای نمایشی بازی کند. وبسایت سانتوس نوشته: «ساموئل اوگبمودیا»، فرماندار نظامی منطقه، موقعیتی بهوجود آورد تا هر دو طرف بتوانند پیروزی ۲-۱ پله مقابل نیجریه را تماشا کنند. پله در سال ۲۰۲۰ در توئیتی نوشت: «از ما خواسته شد تا در بحبوحه جنگداخلی در شهر بنین، یکبازی دوستانه انجام دهیم، اما سانتوس آنقدر محبوب بود که آنها با آتشبس روز مسابقه موافقت کردند. این روز را روزی میدانند که جنگ بهخاطر سانتوس متوقف شد.»
من میبینم
عملکرد فوتبالی پله با حضور دلچسب و موفقیتآمیزش در فینال جامجهانی 1970 مقابل ایتالیا توأم شده است. بازیکنی که تا یکماه پیش از شروع این تورنمنت حضورش در تیمملی برزیل قطعی نبود. «ژائو سالدانیا»، خبرنگار مطرح برزیلی که در آن روزها با حفظ سمت، سرمربی تیمملی کشورش شده بود، اعتقادی به پله نداشت. او در مصاحبهای عجیب عنوان کرده بود، پله بیان خوبی ندارد و باتوجه به مصدومیت طولانیمدتی که داشته، بهتر است دیگر به تیمملی دعوت نشود. او پیش از اینکه تصمیم بگیرد پله را از لیستنهایی تیمملی خط بزند، شماره10 را از او گرفت و شماره13 را به او داد. از سوی دیگر اما پله حمایت سرسخت دیکتاتور برزیل، «ایمیلیو گاراستوزو» را داشت و دستور داد پله باید به تیمملی دعوت شود. «ژائو سالدانیا» که با فشار رئیسجمهور کشورش روبرو شده بود در یک مصاحبه تاریخی اعلام کرد، او و رئیسجمهور هر دو برزیلی و اهل جنوب این کشور هستند، اما هر زمان او به درخواست من نخستوزیر کشور را عوض کرد، من نیز به دستور رئیسجمهور، بازیکنی سفارشی را به تیمملی دعوت خواهم کرد. همین مصاحبه کافی بود تا «ماریو زاگالو» در فاصله کمتر از 40روز تا شروع مسابقات، جانشین سرمربی مغضوب رئیسجمهور برزیل شود تا پله نیز بدون دردسر راهی جامجهانی مکزیک شود. پله در فینال جهانی، درخشان ظاهر شد و بعد از بالا بردن جامقهرمانی فریاد زد: «من میبینم».
پله ۱۷ ساله بعد از قهرمانی برزیل در فینال جام جهانی ۱۹۵۸ روی شانه گیلمار دروازهبان
گریه میکند.
کوتاه از پله
- پله در سال ۲۰۰۰ از سوی فدراسیون بینالمللی تاریخ و آمار فوتبال (IFFHS) به عنوان بازیکن برتر جهان انتخاب شد و یکی از دو برنده مشترک بازیکن قرن فیفا بود.
- پدرش «داندینهو» فوتبالیست آماتور و مادرش خانه دار بود.
- پله فوتبال را از سال ۱۹۵۰ در سن ۱۰ سالگی شروع کرد.
در سال ۱۹۵۸ با اینکه ۱۸ سال بیشتر نداشت در جام جهانی سوئد جوانترین بازیکن برزیلی شناخته شد.
- هنگامی که متولد شد برق به تازگی به شهر او در برزیل رسیده بود و او در اینباره گفت: از اینکه نامم از توماس ادیسون گرفته شده خوشحال بودم. «پله» به نظرم وحشتناک و مزخرف بود. ادیسون خیلی جدیتر و بااهمیتتر نشان داده میشد.»
او از پله بدش میآمد و در این رابطه گفته بود: وقتی کسی به من میگفت، سلام پله، عصبانی میشدم و فریاد میزدم. یک بار حتی با مشت به صورت یکی از همکلاسیهایم زدم و دو روز تنبیه شدم. اما الان عاشق اسم مستعارم هستم.
- پله در فقر بزرگ شد و از آنجا که خانواده نمیتوانستند برای او توپ فوتبال بخرند از گلولههای جوراب به جای توپ استفاده میکرد.
- در ۶ سالگی به همراه خانواده به شهر بزرگتری در جنوب برزیل رفتند. در آنجا کفش مردم را برق میانداخت و بیرون سالنهای سینما بادام زمینی بوداده میفروخت تا پول خرید توپ فوتبال را به دست بیاورد.
- اولین توپ چرمی که دید، توپ کهنهای بود که پدرش از تیم بائورو آورده بود که خیلی درب و داغان بود.
- به خاطر وضعیت خانواده مدتی به عنوان شاگرد در چای فروشی کار میکرد تا اینکه در ۱۱ سالگی وارد تیم فوتسال رادیوم شد و بازی کرد.
- پله ۱۰ ماه پس از امضای قرارداد حرفهای با تیم سانتوس، به تیم ملی برزیل دعوت شد.
- پله بعد از درخشش در جام جهانی، با تیم «اینتر میلان» قرارداد داخلی بست اما پس از شورش هواداران تیم سانتوس، به درخواست این تیم، قرارداد پاره شد و پله در تیم سانتوس ماند.
- پله با قرارداد افسانهای ۷ میلیون دلار به آمریکا رفت و در نخستین حضور عمومی در شهر بوستون توسط فشار هواداران زیادی که وی را احاطه کرده بودند از هوش رفت.
- پله در ۱۵ سالگی و در سال ۱۹۵۶ اولین قراردادش را با تیم سانتوس امضاء کرد و تنها ۱۰ دلار در ماه درآمد داشت.
- پله درباره رفتنش به سربازی گفته است: زمانی که جام جهانی ۱۹۵۸ قهرمان جهان شدیم و برگشتم، پیش خود گفتم پس من دیگر از سربازی معاف هستم ولی یکی از دوستانم گفت نه باید الگویی برای جوانترها باشی و مجبوری به سربازی بروی. من هم همین کار را کردم، واقعاً چیزهای زیادی در سربازی یاد گرفتم که مهمترینش نظم و انضباط بود.
- پله با ۱۷ سال و ۲۳۹ روز جوانترین بازیکن در تاریخ جامهای جهانی است.
- یکی از گلهای پله در جام جهانی، جزو برترین گلهای تاریخ جام جهانی به شمار میآید.
- پله و دوستی با نلسون ماندلا: پله قید تعطیلات خانوادگی را زد تا در مسابقهای برای خیریه به افتخار هشتاد و نهمین سال تولد رئیسجمهور آفریقای جنوبی با عنوان (۹۰ دقیقه برای ماندلا) بازی کند. در طول یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک، پله پیراهن امضاء شده خودش را به ماندلا هدیه کرد و ماندلا آن را گرانبهاترین هدیهاش تا پایان عمر میدانست.
- پله با وجود اینکه اصالت بریتانیایی ندارد، ملکه الیزابت دوم در سال ۱۹۹۷ به خاطر تمام فعالیتهای بشردوستانهاش، وی را به عنوان افتخاری شوالیه امپراتوری بریتانیا (KBE) انتخاب کرده و این نشان را به پله اعطا کرد.
- پله وزیر ورزش برزیل: وی در سه سال وزارت خود، قانون کاهش فساد در فوتبال برزیل را اجرایی کرد که به «قانون پله» معروف شد و در نهایت با حذف پست وزیر ورزش از فعالیت دولتی کنار رفت.
- هزارمین گل پله: خبرنگار معروف برزیلی نوشت «خدا به مردم دنیا گفت بایستید و این گل را ببینید، به همین خاطر آن گل، یک ضربه پنالتی بود»، دوست دارم بگویم آن گل حاصل تصمیم خداوند بود.
- پله در تمام دورانی که فوتبال بازی میکرد موفق به بردن توپ طلا نشد چرا که توپ طلا آن موقع تنها به بازیکنان اروپایی داده میشد.
- پله چندین کتاب زندگینامه نوشته و فیلمی درباره زندگی وی ساخته شده است.
- وی همچنین در ۱۲ فیلم و مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کرده است.
پله و 3 ازدواج
ازدواج اول پله: پله برای اولین بار در ۲۱ فوریه ۱۹۶۶ وقتی ۲۶ ساله بود با خانم «رزماری چولبی» ازدواج کرد که ثمرهی این ازدواج دو دختر و یک پسر بود. پله به صورت پنهانی از همسر اولش در سال ۱۹۸۱ وارد یک رابطه عاشقانه با مجری زن به نام Xuxa شد و به مدت پنج سال با وی زندگی کرد.
این زوج بعد از ۱۶ سال زندگی مشترک در سال ۱۹۸۲ از هم جدا شدند. پسرش ادینهو در سال ۲۰۱۴ بخاطر قاچاق مواد مخدر به ۱۲ سال زندان محکوم شد.
ازدواج دوم پله: پله در دومین ازدواج رسمی خود در سال ۱۹۹۴ با خانم «آسیریا» روانشناس مذهبی ازدواج کرد که ثمرهاش تولد دوقلوهای «جاشوا» و «سلست» در سال ۱۹۹۶ بودند. این زندگی هم ۱۲ سال بعد در سال ۲۰۰۸ به جدایی ختم شد.
ازدواج سوم پله: پله در سومین ازدواج رسمی خود از سال ۲۰۱۰ با خانم «مارسیا آوکی» وارد کننده تجهیزات پزشکی ورزشی اهل ژاپن وارد رابطه عاشقانه شد و در نهایت سال ۲۰۱۶ وقتی پله ۷۶ ساله و خانم مارسیا ۴۴ ساله بودند با هم ازدواج کردند.
پله در ایران
پله در سال ۱۹۷۲ (خورشیدی ۱۳۵۱) برای برگزاری بازی دوستانه بین تیم سانتوس و منتخب وارد تهران شد و روز ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۱ در ورزشگاه آزادی بازی کرد. در این بازی ۶۰ هزار تماشاگر نظارهگر بازی بودند که در آخر تیم سانتوس برزیل با نتیجه ۵ بر یک تیم منتخب ایران را برد و پله هم سه گل به ثمر رساند.
سفته به جای کاغذ امضاء
«بعضی از ایرانیها که برای گرفتن امضای یادگاری از پله در فرودگاه مهرآباد او را دوره کرده بودند بهجای کاغذ، سفتههای سفیدی را برای امضاء به پله میدادند! ستاره افسانهای هم که از این ماجرا بیخبر بود بعد از امضای چند سفته کمی شک میکند و با خنده و زبان بیزبانی به آنها میگوید: کاغذ سفید برای امضاء بدهید!»
این روایتی است از استقبال ایرانیان از پله که کیهان ورزشی چاپ کرده:
اردیبهشت ۱۳۵۱ تیمسار خسروانی رئیس باشگاه تاج از تیم سانتوز، تیم همیشگی پله که آن روزها در ترکیه اردو داشت، دعوت کرد تا چند روزی سفر را طولانی کند و به ایران بیاید. ۵۰ سال قبل روزی که پله به تهران آمد، وارد فرودگاه مهرآباد شد و جمعیت قابل توجهی از ایرانیان به استقبال او رفتند.
تیم برزیلی با ۲۴۰ هزار تومان که از تیمسار خسروانی گرفت، برای بازی به تهران آمد.
تیم ملی در پیونگ یانگ بود برای بازی با کرهشمالی. از آنجا هم قرار بود به کشور تایلند برود تا در جام ملتهای آسیا حضور یابد. به همین دلیل پیشنهاد شد به جای تیم تاج، تیم منتخب تهران به مصاف تیم سانتوز برود.
در نیمه اول پله گل زد و پرویز میرزاحسن بازی را به تساوی کشاند. بازی تا دقیقه ۸۲ یک - یک بود. داورِ بازی ۳ گل سانتوز را مردود اعلام کرد. ۲ گل را پله زده بود! اما در ۸ دقیقه پایانی، سانتوز ۴ گل دیگر زد و ۵ - یک برنده شد. تماشاگران شروع به هو کردن تیم منتخب کردند. سوت پایان نواخته شد اما بازیکنان همگی در پی گرفتن عکس یادگاری با پله بودند!
جو حضور پله در ایران آنقدر بود که نام باشگاه دیهیم، یکی از تیم های زیر مجموعه تاج در نارمک، به «پله» تغییر یافت. باشگاه دیهیم هم استادیوم پله نام گرفت.
مرحوم پرویز ابوطالب، بازیکن سابق تاج و دیهیم و مدرس فوتبال و مربی تیم ملی جوانان، پله را بر بالین پسر تازه به دنیا آمدهاش در بیمارستان آسیا برد و نام فرزند نورسیدهاش را پله گذاشت. پله ابوطالب بعدها مهندس مکانیک شد نه فوتبالیست.
افتخارات پله
- برترین ورزشکار قرن بیستم به انتخاب کمیته بینالمللی المپیک
بهترین بازیکن جام جهانی ۱۹۷۰
- مرد سال فوتبال آمریکای جنوبی ۱۹۷۳
- قهرمان جامهای جهانی ۱۹۵۸، ۱۹۶۲ و ۱۹۷۰
- قهرمان جام بین قارهای با سانتوس ۱۹۶۲ و ۱۹۶۳
- رکورددار گلزنی در بازیهای رسمی با ۱۲۸۱ گل
- ۹۲ بازی ملی، ۷۷ گل
- حضور در جام جهانی: ۴ دوره (۱۹۵۸، ۱۹۶۲، ۱۹۶۶ و ۱۹۷۰) - ۱۴ بازی، ۱۲ گل
ویژگیهای منحصر به فرد پله
بازی با هر دوپا
دریبل زنی بی نظیر
پاسوری به یاد ماندنی
سرعت، دقت و قدرت شوت بینظیر
القاب پله
پله در دوران درخشش خود توانسته بود لقبهای زیادی را کسب کند. لقبهای شاه سلطان و مروارید سیاه معروفترین لقبهای پله است. پله در خانوادهاش به Dico شهرت داشت.
درواقع شهرت اصلی او Pele نبوده بلکه به دلیل اینکه وی به دروازهبان تیم واسکوداگاما که نام وی Bilé بوده علاقه خاصی داشته لقب او را هم پله یا Pilé مینامند.
پله و سرطان کلیه و روده
پله در سال ۱۹۷۷ به خاطر عفونت، کلیه راستش را برداشت و بعد از سالها زندگی سالم در سال ۲۰۱۹ وقتی ۷۹ ساله بود به عفونت ادراری مبتلا شد. وی در سال ۲۰۲۰ دیگر توان راه رفتن را از دست داد و سپتامبر ۲۰۲۱ هم در یک عمل جراحی غده سرطان روده بزرگ برداشته شد.
پله سعی کرد بعد از پایان فوتبالش هر آنچه را آرزو داشت، محقق کند. در سال 1981 در فیلم «فرار به سوی پیروزی»، با بازی «سیلوستر استالونه» حضور یافت. قرار بود پله در این فیلم درون دروازه بایستد و استالونه ضربهنهایی قیچیبرگردان را بزند. استالونه حتی نتوانست یک شوت بهسمت دروازه بزند تا تصمیم کارگردان عوض شد و این سکانس را بدون حتی یک توقف، پله، بهخوبی ایفا کرد. در سال 1990 پله گفت، بدش نمیآید برای ریاستجمهوری برزیل کاندیدا شود. این اتفاق هیچوقت رخ نداد اما بهنوعی توانست با حضور در کابینه رئیسجمهور بهعنوان وزیر ورزش از سال 1995 تا 1998 در سیاست حضور داشته باشد. با رفتن پله بسیاری از صفتها نیز با او خاک شدند؛ همانطور که فرانس پوشکاش در وصف او گفته بود: « از دید من آلفردو دیاستفانه بهترین بازیکن تاریخ فوتبال است. شاید تعجب کنید چرا از پله نمیگویم؛ چون پله فراتر از یک فوتبالیست بود و در تعاریف من نمیگنجد.»