/ یک قصهای ایجاد کنید که هزاران هزار نفر آن را بخوانند. زندگیتان را تبدیل به یک قصه کنید. فکر نکنید که من چند تا نمایشنامه خواندم. اگر همه نمایشنامههای دنیا را بخوانید به این نمیارزد که خودت یک قصه بشوی. قصه خودتان را ثبت کنید در عالم و وجود الهی خودتان را در عالم متجلی کنید. بی سر و صدا نیایید در عالم و بی سر و صدا هم بروید.
/ هیچ جهنمی بدتر از این نیست که آدم به خودش نگاه کند و از خودش خوشش نیاید. منتها ما از این واقعه غفلت داریم و گاهی در خواب چشممان باز میشود و خوک و سگ میبینیم.
/ خانهتکانی یعنی که دیوهای حسد و خشم و انواع دیوها را که در وجودمان هست بیرون کنیم و در مقابل فرشتگانی را به در و دیوار وجودمان دعوت کنیم.
/ عشق، دارو و نوشداروی همه دردهاست. چون همه دردها را در خودش حل میکند.
/ اگر انسان در درون حرارت و شعلهای داشته باشد، همه سرماهای بیرون را گرم میکند و این سرماهای بیرون به یک جامهای و به یک مختصر گرمایی گرم میشود. ولی سرماهایی در دل انسانهاست که جز به نور عشق گرم نمیشود.
/ در روز قیامت از نعمتها میپرسند که این نعمت جمال و زیبایی و اینها را به تو دادیم. تو اینها را چه کار کردی؟
و آن روز خداوند از انسان میپرسد که تو در فراق من چه میکردی؟ انسان باید یک گزارش آبرومندی داشته باشد. بدهد که لااقل اگر عذری هم میخواهد بیاورد، بتواند آن عذر را بیان کند. در قیامت نمیشود درجواب این که چرافلان جا دروغ گفتی و جمال زیبایی و خوبی را پایمال کردی، از نشناختن خوبی وبدی صحبت کرد. چون روز الست خداوند به همه ما تجلی جمال خودش را نشان داده است تا ما هیچ عذری برای پایمال کردن خوبی و زیبایی نداشته باشیم.
/ جمال به آدم اجازه فرمان صادر کردن میدهد و بزرگترین فرمانده در عالم جمال است. ولی همانطور که سکه تقلبی هست، جمالهای تقلبی و ظاهری هم هست. ولی باز هم باید آن جمال تقلبی خودش را شبیه آن جمال حقیقی در بیاورد تا بتواند تحکم کند.
- ادبیات دل آلوده نشده و دل گرد و غبار نگرفته ماست.
/ دوستان خوب انتخاب کنید تا آنهایی که خوب نیستند متوجه بشوند که دارند کنار گذاشته میشوند تا بروند و یک چیز خوبی یاد بگیرند و خودشان را اصلاح کنند.