
متولد ۳۰ شهریور ۱۳۶۶، فرزند سوم خانواده، متأهل و دارای یک فرزند پسر بهنا «ارشان» است.
خودش لیسانس کامپیوتر خوانده و همسرش کارشناسی ارشد زیست محیطی دارد.
در حال حاضر به غیر از تئاتر دفتر چاپ، تایپ و تکثیر دارد و روزگار میگذراند.
صبوری زمانی که با محمد جواد علیمردانی در دبیرستان همکلاس بود رو به تئاتر میآورد و از آن روز، صحنه میشود بخشی از زندگی او...
در پاسخ به اینکه میپرسیم چرا تئاتر را انتخاب کرده میگوید: میخواستم شخصیتهای مختلف در ژانرهای گوناگون را تجربه کنم. آخر وقتی شما نقشی را بازی میکنید در واقع دقایقی از زندگی او را روی صحنه به نمایش میگذارید و بر این باورم که تئاتر پیامآور است و میتواند بر زندگی تماشاگران اثر بگذارد.
«شطحیات اشباح»، «ترانهای برای آیدا»، «سیاه و غزال» به کارگردانی محمد جواد علیمردانی، «ولشدگان» به کارگردانی سمیه تواضع، «وُل» به کارگردانی سیداشرف طباطبایی و «دیگ و دلبر» به کارگردانی سعید صالح از مهمترین اجراهایی میباشد که او از آنها یاد میکند.
این بازیگر نیریزی معتقد است تئاتر نیریز روند خوبی داشت، اما کرونا آن را با وقفه روبرو کرد.
میگوید: در سال ۱۳۹۳ با کار «ترانهای برای آیدا» اکثر جوائز جشنواره کازرون را کسب کردیم. برایمان باورکردنی نبود که توانسته بودیم اینگونه در این جشنواره خوش بدرخشیم و تمام گروه خرسند و شاد بودند.
در جشنواره اندیشمک هم خوب ظاهر شدیم و مقام آوردیم.
او معتقد است هنری که برای مخاطب و مردمی باشد تنها با حمایت مردم ادامه مییابد و در واقع این مخاطبان هستند که خوب و بد را تشخیص میدهند و به کار فاخر احترام میگذارند و صد البته انتظار آن است تا مسئولان نیز حمایت کنند.
وی از اینکه مردم برای پرداخت بلیت جهت تماشای تئاتری که ماهها روی آن زحمت کشیده شده سرسختی میکنند ابراز تعجب میکند و در ادامه با خنده میگوید: همان فرد وقتی وارد سالن نمایش میشود چند برابرِ هزینهی بلیت با خود پفک و تنقلات آورده است!
صبوری به چالش دستمزد هم اشاره میکند و میگوید: برخی کارگردانان برای اینکه نخواهند بابت یک یا چند نقش هزینهای بپردازند از کسانی استفاده میکنند که برای اولین بار روی صحنه میروند بدون گذراندن دورههای آموزشی خاص که البته باعث ضربه به کار خواهد شد، اما از آن بدتر اینکه وقتی به همان بازیگر جوان پول کرایه تاکسی را هم ندهیم قطعاً دلسرد خواهد شد.
این هنرمند نیریزی به همراه تیم شطحیات اشباح خود را برای حضور در جشنوارههای استانی و کشوری آماده میکند و از مسئولان مرتبط میخواهد تا یک یا چند بیلبورد را برای ارائه کار به تئاتریها اختصاص دهند تا وقتی مردم میخواهند بدانند چه نمایشی در حال اجراست بدانند باید کی و به کجا مراجعه کنند.
او به کمبودهای سالن آمفی تئاتر اشاره میکند و میگوید: به دلیل نبود اعتبارات هر چیزی که در این سالن خراب شده دیگر درست نشده؛ نور، صوت، سیستمهای گرمایشی و سرمایشی و...