اعلامیه جهانی حقوق بشر یک پیمان بینالمللی است که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ در پاریس به تصویب رسیده است. این اعلامیه نتیجه مستقیم جنگ جهانی دوم بوده و برای اولین بار حقوقی را که تمام انسانها مستحق آن هستند بهصورت جهانی بیان میدارد، در نتیجه حقوق بشر به حقوقی گفته میشود که همگان در همه زمانها و مکانها از آن برخوردارند. متن کامل این بیانیه بر روی وبگاه سازمان ملل متحد منتشر شدهاست.
اعلامیه حقوق بشر را ایران نیز امضا کرده است؛ از این رو، بندهای این اعلامیه، از نظر حقوقی جزو قوانین ایران نیز به شما میروند و همه (دستگاههای حکومتی مانند پلیس، دادگاهها، دولت، مجلس، مسئولان و مردم) ملزم به رعایت آن هستند؛ بنابراین رواست که از مفاد آن که حقوق اساسی ما را به عنوان «انسان» به رسمیت میشناسد آگاه باشیم.
حقوق سیاسی (آزادی بیان، اشاعه اندیشهها، اعتراض)، خانواده، تعلیم و تربیت، شغل، مهاجرت، فرهنگ و هنر و ... از جمله مواردی هستند که در این اعلامیه بدانها پرداخته شده است.
مفاد این اعلامیه از نظر بسیاری از پژوهشگران الزامآور بوده و از اعتبار حقوق بینالملل برخوردارست، زیرا به صورت گستردهای پذیرفته شده و برای سنجش رفتار کشورها به کار میرود. کشورهای تازه استقلال یافتهٔ زیادی به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر استناد کرده و آن را در قوانین بنیادی یا قانون اساسی خود گنجاندهاند.
بیگمان، تضمین صلح و امنیت در جهان - چه در داخل کشورها و چه در سطح بینالمللی - با اجرای کامل این اعلامیه که به نوعی آرمان مشترک بشری است، میسر میشود.
ریشهها
پس از فاجعه تاریخی ناسیونال سوسیالیسم در آلمان نازی و جنایات آدولف هیتلر، مخالفان و مردم کشورهای دیگر، اتحادی جهانی برای تشکیل یک نظم نوین جهانی به وجود آمد، که قرار شد بر پایه ارزشهای مدرن حقوق بشر مقرر شود. فعالان و اندیشمندان حقوق بشر به این امر واقف بودند، که پیروزی بر دیکتاتوری نازیها و دولتهایی که متحدین آلمان نازی بودند، به تنهایی نمیتواند به صلح سیاسی در جهان منجر شود.
پیش از ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی دوم، رئیسجمهوری آمریکا، فرانکلین روزولت، و نخستوزیر انگلستان، وینستون چرچیل، در اوت ۱۹۴۱ وقتیکه در یک کشتی جنگی انگلیسی به نام «پرینس آف ویلس» حضور داشتند، «منشور آتلانتیک» را به جهان اعلام کردند. هدف «منشور آتلانتیک» بنیانگذاری صلح نوین جهانی بود که قرار است در آن «همه انسانها در همه کشورهای جهان یک زندگی آزاد و بدون فقر داشته باشند.»
در ژانویه ۱۹۴۲ بیست و پنج کشور عضو «ائتلاف ضد هیتلری» بیانیه سازمان ملل را امضاء کردند. همه این رویدادهای تاریخی پلههایی بودند که به تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر منتهی شدند. اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوبه ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ میلادی دستاوردی است که به دنبال جنگ جهانی دوم شکل گرفت. آزادیهایی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر مطرح هستند توسط رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، فرانکلین روزولت، در ژانویه ۱۹۴۱، یعنی هفت سال قبل از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، در کنگره آمریکا مطرح شده بودند. روزولت به شهروندان آمریکایی و به شهروندان تمام جهان پیام و نوید چهار آزادی را برای آینده جهان بشری داده بود: آزادی بیان، آزادی عقیده و رهایی از هر نوع ترس و فقر. این چهار آزادی از یک سو هدف اول مورد حمله از سوی حاکمان هر دیکتاتوری و از سوی دیگر میزان ابتدایی نوع آزادی در یک کشور هستند. در جامعهای که انسانها نتوانند به صورت آزاد افکار خود را بیان کنند و در آن مورد بنویسند، در جامعهای که انسانها اجازه ندارند آزادانه به دین، یا فلسفه و جهانبینی یا به یک هدف سیاسی اعتقاد داشته باشند، در جامعهای که مقامات کشور با هدف به وجود آوردن رعب و وحشت و ترس مردم را سرکوب میکنند و امنیت مردم را نابود میکنند و در جامعهای که مقامات کشور نتوانند حداقل رفاه زندگی را برای همه شهروندان فراهم کنند، ابتداییترین شرایط یک زندگی آزاد از بین برده شدهاست. به این خاطر بود که روزولت بر این چهار مورد آزادی پافشاری میکرد.
در مقدمه این اعلامیه آمده که هدف این حقوق جدید بشری، تبلور آرمان مشترکی است که برای همه ملل این جهان است.
البته خواستهای آزادی دین و بیان هم در دهه هفتم سده هجدهم در انقلاب آمریکا و هم در دهه هشتم سده هجدهم در انقلاب فرانسه مطرح شده بودند. ایده آزادی و رهایی از ترس و فقر تصوراتی بدعتآور بودند که آرمانهای حقوق بشری را برای شهروندان همه کشورها در سطح جهانی منقلب کردند. این خواست نیز قبلاً در برنامه «نیو دیل» توسط رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا فرانکلین روزولت مطرح شده بود و تجلی سیاست اجتماعی او در جواب به بحران اقتصاد جهانی سالهای نخست دهه سوم سده بیستم بود. روزولت به این نتیجه رسیده بود که سیاست کشور باید در بازار آزاد دخالت کند تا حق اقتصادی و اجتماعی فقرا پایمال نشود. هدف رئیسجمهور آمریکا بهبودی وضع اقتصادی و اجتماعی ناتوانترین و فقیرترین قشرها جامعه بود. او با پیش بردن برنامه اقتصادی سیاسی «نیو دیل» که به گمان خودش یک نوع «سند حقوقی دوم» بود، امکانات حقوقی، اجتماعی و اقتصادی جدیدی را برای بهبود وضع تودههای فقیر در آمریکا به وجود آورد. در ماه آوریل ۱۹۴۵ ایالات متحده آمریکا همراه با چندین کشور دیگر، باقی دولتهای جهان را برای تأسیس سازمان ملل متحد به سانفرانسیسکو دعوت کردند. یک سال پیش از آن، یعنی در سال ۱۹۴۴ در واشینگتن، طرحی توسط کشورهای بزرگ غربی برای تأسیس یک سازمان بینالمللی ریخته شده بود. قرار بر این بود که سازمان جدیدی به نام سازمان ملل متحد جایگزین اتحادیه ملل شود که در دهم ژانویه ۱۹۲۰ تأسیس شده بود. متعاقباً سازمان ملل متحد در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ تأسیس شد. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ قطعنامه ۲۱۷، یعنی اعلامیه جهانی حقوق بشر را در پاریس به تصویب رساند.
آنا الینر روزولت، یکی از مهمترین مؤلفین اعلامیه جهانی حقوق بشر، و رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد بود. او همسر سی و دومین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، فرانکلین روزولت، نیز بود.
در روز ۱۰ دسامبر سال ۱۹۴۸ میلادی اعلامیه جهانی با ۴۸ رأی موافق، بدون رأی مخالف و ۸ رای ممتنع به تصویب رسید.
متن کامل این اعلامیه که شامل یک مقدمه و ۳۰ ماده است، در زیر میآید.
مقدمه
از آن جا که شناسایی حیثیت و کرامت ذاتی تمام اعضای خانواده بشری و حقوق برابر و سلب ناپذیر آنان اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.
از آن جا که نادیده گرفتن و تحقیر حقوق بشر به اقدامات وحشیانهای انجامیده که وجدان بشر را برآشفتهاند و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند، عالیترین آرزوی بشر اعلا م شده است.
از آن جا که ضروری است که از حقوق بشر با حاکمیت قانون حمایت شود تا انسان به عنوان آخرین چاره به طغیان بر ضد بیداد و ستم مجبور نگردد.
از آن جا که گسترش روابط دوستانه میان ملتها باید تشویق شود.
از آن جا که مردمان ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و حیثیت و کرامت و ارزش فرد انسان و برابری حقوق مردان و زنان، دوباره در منشور ملل متحد اعلام و عزم خود را جزم کردهاند که به پیشرفت اجتماعی یاری رسانند و بهترین اوضاع زندگی را در پرتو آزادی فزاینده به وجود آورند.
از آن جا که دولتهای عضو متحد شدهاند که رعایت جهانی و مؤثر حقوق بشر و آزادیهای اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تضمین کنند.
از آن جا که برداشت مشترک در مورد این حقوق و آزادیها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد؛ مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترک تمام مردمان و ملتها اعلام میکند تا همه افراد و تمام نهادهای جامعه این اعلامیه را همواره در نظر داشته باشند و بکوشند که به یاری آموزش و پرورش، رعایت این حقوق و آزادیها را گسترش دهند و با تدابیر فزاینده ملی و بینالمللی، شناسایی و اجرای جهانی و مؤثر آنها را چه در میان مردمان کشورهای عضو و چه در میان مردم سرزمینهایی که در قلمرو آنها هستند، تأمین کنند.
• ماده ۱- همه افراد بشر آزاد و با حیثیت و حقوق یکسان زاییده میشوند و دارای موهبت خرد و وجدان هستند و با یکدیگر با روحیه برادری رفتار کنند.
• ماده ۲- هرکس میتواند از کلیه آزادیها که در اعلامیه حاضر به آن تصریح شده، بی هیچگونه برتری، منجمله برتری از نظر نژاد و رنگ و جنس و زبان و دین یا هر عقیده دیگر، و از نظر زاد و بوم یا موقعیت اجتماعی، و از نظر توانگری یا نسب یا هر وضع دیگر بهرهمند گردد.
نیز هیچ امتیازی بر اساس نظام سیاسی یا قانونی یا بینالمللی مربوط به کشور یا سرزمینی که شخص از تبعه آن محسوب است وجود نخواهد داشت، خواه سرزمین مزبور مستقل باشد یا زیر سرپرستی خواه فاقد خود مختاری باشد یا سرزمینی که حاکمیت آن به شرطی از شروط محدود شده باشند.
• ماده ۳- هر کس حق دارد از زندگی و آزادی و امنیت شخصی خویش برخوردار باشد.
• ماده ۴- هیچ کس را نمیتوان به بندگی یا بردگی گرفت. بندگی و سوداگری بنده در هر شکل که باشد ممنوع است.
• ماده ۵- هیچ کس را نمیتوان شکنجه کرد یا مورد عقوبت با روش وحشیانه و غیر انسانی یا اهانت آمیز قرار داد.
• ماده ۶- هر کس دارای این حق است که شخصیت حقوقی او در همه جا مراعات گردد.
• ماده ۷- همه افراد در پیشگاه قانون یکسان هستند و حق دارند که بی هیچ تفاوت از پشتیبانی قانون به طور برابر استفاده کنند. هر کس حق دارد در مقابل هرگونه تبعیض که ناقض این اعلامیه باشد ودر مقابل هرگونه عملی که چنین تبعیضی را تشویق کند، از حمایت یکسان قانون برخوردار گردد.
• ماده ۸- هرکس میتواند از تعدی به حقوق اصلی که به موجب قانون اساسی یا قانونهای دیگر برای او شناخته شده است به دادگاههای صلاحیت دار ملی متوسل گردد تا حقش استیفا شود.
•ماده ۹- هیچ کس را نمیتوان خودسرانه بازداشت کرد یا زندانی ساخت یا تبعید نمود.
• ماده ۱۰- هرکس حق دارد با استفاده کامل از تساوی حقوق با دیگران، دعوای او در یک دادگاه مستقل و بی طرف عادلانه و علنی رسیدگی شود و آن دادگاه در باره حقوق و تعهدات او، یا صحت هرگونه اتهام کیفری که به او متوجه باشد حکم دهد.
• ماده ۱۱- هرکس متهم به ارتکاب جرمی باشد، تا وقتی تقصیر او طی محاکمه علنی که در آن هرگونه تضمین ضروری برای دفاع تأمین شده باشد قانوناً به ثبوت نرسد، بی گناه محسوب میشود.
همچنین هیچکس به علت ارتکاب عملی یا خودداری از عملی محکوم نخواهد شد مگر وقتی که آن کار بموجب قوانین ملی یا بینالمللی در هنگام ارتکاب، جرم محسوب باشد. نیز هیچکس به مجازاتی بیش از مجازات مقرر در هنگام ارتکاب جرم محکوم نخواهد شد.
•ماده ۱۲- زندگانی خصوصی یا امور خانوادگی یا محل سکونت، یا مراسلات کسی نباید در معرض دخالت خودسرانه واقع شود. نیز به حیثیت و حسن شهرت هیچکس نمیتوان حمله کرد. هرکس حق دارد در اینگونه دخالتها یا این گونه تجاوزها، از پشتیبانی قانون برخوردار باشد.
• ماده ۱۳-هرکس حق دارد در داخل هر کشور آزادانه نقل مکان کند و هر کجا بخواهد اقامت گزیند. هرکس میتواند هر کشوری را که بخواهد، من جمله کشور خود را، ترک کند و میتواند به کشور خود باز گردد.
• ماده ۱۴- هرکس حق دارد برای گریز از هر گونه شکنجه و فشار به جایی پناهنده شود. نیز میتواند در سایر کشورها از پناهندگی استفاده کند.
در جرایم غیر سیاسی یا اموری که مخالف با اصول و هدفهای ملل متحد باشد نمیتوان از حق پناهندگی استفاده کرد.
• ماده ۱۵- هرکس میتواند هر ملیتی را بخواهد بپذیرد. هیچ کس را نمیتوان خودسرانه از ملیت او محروم ساخت یا حق تغییر ملیت از او را سلب نمود.
• ماده ۱۶- زن و مرد وقتی به سن ازدواج برسند میتوانند بدون هیچ قید نژادی و ملی و دینی ازدواج کنند، و خانواده بنیاد گذارند. آنان به هنگام زناشویی و در اثنا و هنگام انحلال آن، دارای حقوق متساوی میباشند. عقد ازدواج جز با رضای آزادانه همسران آینده، قانونی نیست.
خانواده عنصر طبیعی و اساسی اجتماع است و باید از پشتیبانی جامعه برخوردار باشد.
• ماده ۱۷- هرکس به تنهایی یا با شراکت دیگری دارای حق مالکیت است. مالکیت هیچ کس را نمیتوان بر خلاف قانون از وی سلب کرد.
• ماده ۱۸- هرکس دارای حق آزادی فکر و ضمیر و دین است. لازمه این حق آن است که هر کس خواه به تنهایی یا با دیگران علنی یا خصوصی از راه تعلیم و پیگیری و ممارست، یا از طریق شعائر و انجام مراسم دینی، بتواند آزادانه، دین و یقینیات خود را ابراز کند.
• ماده ۱۹- هر کس آزاد است هر عقیدهای را بپذیرد و آن را به زبان بیاورد و این حق شامل پذیرفتن هرگونه رأی بدون مداخله اشخاص میباشد و میتواند به هر وسیله که بخواهد بدون هیچ قید و محدودیت به حدود جغرافیایی، اخبار و افکار را تحقیق نماید و دریافت کند و انتشار دهد.
ماده ۲۰- هر کس حق دارد آزادانه در احزاب و جماعتهای مسالمتآمیز شرکت جوید. هیچ کس را نمیتوان وادار ساخت به حزبی بپیوندد.
• ماده ۲۱- هرکس حق دارد مستقیماً یا به وسیله نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند در اداره امور عمومی کشور خود شرکت جوید. اراده ملت اساس قدرت اختیارات ملی است، این اراده به وسیله انتخابات شرافتمندانه صورت میگیرد که دوره به دوره از طریق انتخابات عمومی یکسان، با رأی مخفی یا بنا به روشی مشابه با آن که آزادی رأی را تأمین کند، انجام مییابد.
• ماده ۲۲- هر کس از حیث اینکه عضو جامعه محسوب است حق دارد از تأمین اجتماعی برخوردار گردد و میتواند به کمک کوشش ملی و یاری بینالمللی با توجه به سازمان و امکانات هر کشور از حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که با حیثیت و تکامل آزاد شخصیت انسانی ملازمه داشته باشد بهره مندشود.
• ماده ۲۳- هر کس حق کار و حق برگزیدن آزادانه کار با شرایط عادلانه و ارضا کننده دارد، نیز حق دارد که در مقابل بیکاری حمایت شود.
هر کس در مقابل کار مساوی، بدون هیچ گونه رعایت امتیاز، حق دستمزد مساوی دارد. هر کس در مقابل کار، حق دارد دستمزدی منصفانه و ارضا کننده دریافت کند که برای او و خانواده اش وجه معیشتی فراهم آورد که شایسته حیثیت کمال یافته انسانی باشد و در صورت مقتضی حق دارد از کلیه وسایل حمایت اجتماعی استفاده نماید. هر کس حق دارد برای پشتیبانی از منافع خود، با دیگران تشکیل سندیکا بدهد و عضو سندیکایی شود.
• ماده ۲۴- هر کس حق استراحت و استفاده از ایام فراغت دارد، از جمله حق دارد ساعات کارش به طور معقول محدود باشد و از مرخصی نوبتی با دریافت حقوق استفاده کند.
• ماده ۲۵- هرکس حق دارد از سطح یک زندگانی برخوردار باشد که سلامت و رفاه او و خانوادهاش، منجمله خوراک و لباس و مسکن و رسیدگیهای پزشکی آنان را تأمین کند. همچنین حق دارد از خدمات ضروری اجتماعی در هنگام بیکاری و بیماری و درماندگی و بیوگی و پیری یا در سایر مواردی که بنا به اوضاع و احوالی بیرون از اراده او وسایل معاش وی مختل گردد استفاده کند. مادر بودن و فرزند بودن، استفاده از کمک و مساعدت مخصوص را ایجاب میکند.
هر کودک خواه حاصل زناشویی قانونی باشد یا غیر قانونی، از حمایت اجتماعی برابر برخوردار میگردد.
• ماده ۲۶- هر کس حق دارد از تعلیم و تربیت استفاده کند. تعلیم و تربیت باید دست کم در مورد آموزش ابتدایی و اساسی رایگان باشد. تعلیمات فنی و حرفهای باید برای همه ممکن باشد. دسترسی به تعلیمات عالیه باید برای همه و بنا به شایستگی هر کس امکانپذیر باشد. هدف تعلیم و تربیت باید شکوفایی کامل شخصیت بشری و تقویت احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد. تعلیم و تربیت باید حسن تفاهم و گذشت و دوستی بین همه ملتها و همه گروهها از هر نژاد یا هر دین، همچنین گسترش فعالیتهای ملل متحد را برای حفظ صلح تسهیل کند. پدر و مادر برای تعیین نوع تعلیم و تربیت فرزند خود حق اولویت دارند.
• ماده ۲۷- هر کس حق دارد آزادانه در زندگانی فرهنگی اجتماع شرکت جوید و از اقسام هنرها استفاده کند و در پیشرفت علمی و برکات حاصل از آن سهیم باشد. هر کس حق دارد از منافع اخلاقی و مادی ناشی از هرگونه دستاورد علمی و ادبی یا هنری که بوجود آورده باشد حمایت شود.
• ماده ۲۸- هرکس حق دارد بکوشد تا در سطح اجتماعی و جهانی چنان سامان و نظمی حکمفرما شود که حقوق و آزادیهایی که در این اعلامیه اعلام شده است در آن سطح به نتیجه کامل برسد.
• ماده ۲۹- هرکس نسبت به اجتماعی که فقط در آن اجتماع رشد آزاد و کامل شخصیت او امکانپذیر است تکالیفی بر عهده دارد. هرکس در اجرای حقوق و در مقام برخورداری از آزادیهای خویش، تنها از محدودیتهایی پیروی میکند که قانون منحصراً به منظور تأمین شناسایی و حرمت به حقوق و آزادیهای دیگران، بالجمله برای تحقق بخشیدن به مقتضیات عادله اخلاق و نظام اجتماعی و مصلحت عمومی، در یک جامعه دموکرات وضع کرده باشد. در هیچ حال نمیتوان حقوق و آزادیهای مذکور را به نحوی بکار برد که با هدفها و اصول ملل متحد منافی باشد.
• ماده ۳۰- هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر را نمیتوان به نحوی تفسیر کرد که برای دولتی یا گروهی یا فردی متضمن حقی شود که بنا بر آن، بتواند به فعالیتی دست زند یا کاری انجام دهد که هدف آن از بین بردن حقی از حقوق و آزادیهای مذکور در این اعلامیه باشد.
عکس: حامد راستی