محرم امسال سلسله سخنرانیهایی توسط حجتالاسلام دکتر حسین سروش در محل حسینیه ثاراله ایراد شد که قرار است در چند شماره چاپ شود. پیش از این دو بخش به چاپ رسیده و اکنون بخش سوم تقدیم دلهای پاکتان میشود.
*****
تا کنون دو یادداشت درباره اسلام فراموش شده به محضر خوانندگان گرامی هفتهنامه ارائه و در آن یادآور شده است که نخست فضیلت «الگوپذیری» از سیره قولی و عملی معصومین علیهم السلام به دست فراموشی سپرده شده و در نتیجه، جامعه اسلامی با توجه به عدم الگوگیری از پیشوایان دینی هیچ شباهتی به جامعه ایدهآل قرآنی ندارد. و همانطور که بیان شد به فرموده امیرالمؤمنین(ع) تنها اسم و رسم قرآن و ایمان را به یدک میکشد و از اسلام واقعی خبری نیست.(نهج البلاغه، خطبه 192). همچنین از «امانتداری» به عنوان فضیلت فراموش شده دیگر سخن به میان آمد و با بررسی اجمالی آن مشخص شد که متأسفانه جامعه کنونی در بحث امانتداری آنگونه که شایسته است عمل نکرده و در سطوح مختلف اجتماع از عموم مردم گرفته تا مسئولان مملکتی توجه در خوری به این فضیلت ندارند.
اما سومین فراموش شده اسلام که قابل تذکر است موضوع «وفای به عهد» میباشد. درباره اهمیت وفاداری نسبت به عهد و پیمان میتوان به دستور صریح قرآن اشاره نمود که فرموده است «و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سؤال میشود! (اسراء /34)» همچنین خداوند وقتی از شخصیت حضرت اسماعیل به عنوان پیامبر خود تعریف و تمجید میکند، حضرت اسماعیل را با شاخصه وفای به عهد معرفی میکند «و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل (نیز) یاد کن، که او در وعدههایش صادق، و رسول و پیامبری (بزرگ) بود! (مریم/54)» با توجه به این آیه حتی میتوان اینطور ادعا کرد که اگر کسی به این فضیلت اخلاق پایبند باشد جایگاهش در نزد خدا، تا مرز نبوت و پیامبری بالا میرود.
از آنجا که وقتی کسی به دیگران دستوری میدهد و یا دیگران را تشویق به انجام کاری میکند، بهترین روش تشویق افراد برای انجام آن کار این است که شخص فرمانده خودش اولین مجری و عامل آن کار باشد، خداوند نیز در خصوص فضیلت وفای به عهد، ابتدا خودش را وفادارترین به عهد و پیمان معرفی میکند «و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! (توبه /111)» و در ادامه تأکید میکند که خداوند هرگز خلف وعده نکرده و در عهد و پیمان تخلف نمیکند «و خداوند هرگز از پیمانش تخلف نمیورزد (بقره/ 80)». ملاحظه میشود که وفای به عهد یک اخلاق الهی بوده و انسانها موظف هستند تا این فضیلت اخلاقی را در خود پرورش دهند و در قدم اول به مهمترین عهد و پیمان خود که همان بندگی و عبودیت خداوند و عدم پیروی از وسوسههای شیطان است، پایبند باشند. «آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟! (یس/ 60)»
در قدم بعد نیز باید نسبت به عهد و پیمان بین خودمان پایبند باشیم و بدانیم که وقتی به قول و قراری ملتزم شدیم به فرموده امیرالمؤمنین(ع) در واقع خود را از آزادی دور کرده و دربند پیمان نمودهایم. «آن كه از او چيزى درخواست شده تا وعده نداده آزاد است. (نهجالبلاغه، حکمت 336)»
اما سؤال مهمی که در این خصوص مطرح میشود این است که حد و مرز وفاداری به عهد چه اندازه است؟ و انسان تا کجا باید به عهد و پیمان خود وفادار باشد؟ به نظر میرسد کلام مولا امیرالمؤمنین(ع) حق مطلب را در این باره ادا نموده و بهترین شاخص را برای ما تعیین نموده باشد. ایشان در نامه معروف خود به مالک اشتر اینطور فرمودهاند «اگر بين خود و دشمنت قراردادى بستى، يا از جانب خود به او لباس امان پوشاندى، به قراردادت وفا كن، و امان دادنت را به امانت رعايت نما، و خود را سپر تعهدات خود قرار ده، زيرا مردم بر چيزى از واجبات الهى مانند بزرگ شمردن وفاى به پيمان- با همه هواهاى گوناگون و اختلاف آرايى كه دارند- اتفاق ندارند. مشركين هم علاوه بر مسلمين وفاى بر عهد را بر خود لازم مىدانستند، چرا كه عواقب زشت پيمان شكنى را آزموده بودند. پس در آنچه به عهده گرفتهاى خيانت نورز، و پيمان خود را مشكن، و دشمنت را گول مزن، كه بر خداوند جز نادان بدبخت گستاخى نكند، خداوند عهد و پيمانش را امان قرار داده و رعايت آن را از باب رحمتش بر عهده همه بندگان گذاشته، عهد و پيمان حريم امنى است تا در استوارى آن بياسايند، و همگان به پناه آن روند. بنابراين در عهد و پيمان خيانت و فريب و مكر روا نيست. (نهج البلاغه، نامه 53)» وقتی حضرت نسبت به دشمن میفرماید کمترین چیزی که پای عهد و پیمان خود میدهی جانت باشد! تکلیف وفاداری به عهد و پیمان نسبت به دوستان و نزدیکان به طریق اولی معلوم میشود.
به امید روزی که جامعه سرشار از وفاداری باشد.
ادامه دارد