تعداد بازدید: ۱۶۲
کد خبر: ۱۴۱۴۳
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۶:۵۱ - 2022 24 July
نویسنده : ماجراهای تبعه موجاز

همان طَور که قبلاً هم گفتَه کردم، بی نظرم مردمان دره پنجشیر وقتی در موحاصره طالیبان بودند و مَی‌خواستند از گردنه آن فرار کونند، این قدر ترسان نبودند که مردمان این وَلایت مَی‌خواهند از گردنَه لای‌رز  رد شوند.

امکان ندارد روزی بَخواهم برای کندَه‌کاری بی قطرویه روان شوم و یَک تصادف یا کلَه شدن موتِر (ماشین) را نَظاره نکونم.

وقت رفتن طَوری با موحَبَّت بی چَشمان «زولَیخا» نَظاره مَی‌کونم که انگار سفر آخَرم است و معلوم نیست دیگر او، «نظیرنجیب» و «نظیر زولَیخا» را بَبینم. 

اما همیشه بی جایَ این که جیواب نَگاه موحبت‌آمیزم را بَدهد، گفتَه مَی‌کوند: «چته؟ چَرا این گونه مرا نَظاره مَی‌کونی؟ معلوم نیست چَه غلطی مَی‌خواهی انجام دهی و چَکار دستت است که لب و لَوچه‌ات تا بناگوش گشاد مَی‌شود.»

خولاصَه، بَ خاطر ندارم چند دهه است که مَی‌خواهند این گردنه صاحیب مرده را بَسازند و افتتاح کونند. بَ قول یَکی از اربابانم، هر کدام از اربابان این وُلسوالی مَی‌خواهند ساختَه شدنش را بَ نام خود تیمام کونند و هر کدامَشان آن را بَ سمت خود کَشیده مَی‌کوند. آخَرش هم تَرسانم طنابش پارَه شود و بَ هیچ کودامَشان رَسیده نکوند.

حالا در اخبار خواندَه کردم اربابان تصمیم بَگرفته‌اند بالاخره آن را در این ماه افتتاح کونند. یَکی نیست بَ آنها گفتَه کوند: حالا چَه عجلَه‌ای است؟ بَگوذارید چند تا تَریلی دیگر چپَه کوند و چند تا جیوان دیگر تلف شوند؛ آن وقت. عجلَه کار شَیطان است...
نجیب

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها