اشاره
یکی از کاربردهایِ نابجایِ ویرگول استفاده از آن بهعنوانِ علامتِ مکث یا نشانهیِ درنگ است؛ اما ویرگول، به شرحی که در زیر خواهد آمد، درنگنما نیست، بلکه مرزنمایِ نحویِ کلمهها و گروههایِ همپایه و بندهاست.
دو قاعدهیِ سلبیِ ویرگولگذاری
قاعدهیِ ۱: بینِ نهاد و گزاره نباید ویرگول گذاشت.
وظیفهیِ ویرگول جدا کردنِ نهاد از گزاره نیست، حتی اگر بینِ آنها مکثی کوتاه باشد، حتی اگر نهاد یا گزاره طولانی باشد. بنابراین در جملهیِ زیر نباید ویرگول گذاشت:
خیام ریاضیدان بود.
کوتاهی یا بلندیِ جمله ملاکی برایِ ویرگولگذاری نیست.
قاعدهیِ ۲: در جملهیِ ساده نباید بینِ فعل و اعضایِ جمله و نیز بینِ اعضایِ ناهمپایهیِ آن ویرگول گذاشت.
اگر دو عضوِ کنارِ هم ازنظرِ نحوی گوناگون باشند، یعنی بهعنوانِمثال یکی فاعل و دیگری متممِ مستقیم باشد، نباید میانشان ویرگول گذاشت. بنابراین در جملهیِ «کتابِ خوب بهترین دوستِ انسان است» نباید ویرگول گذاشت.
مهمترین قاعدهیِ ویرگولگذاری
بهطورِکلی ویرگول را میتوان مرزنمایِ نحوی تعریف کرد.
مرزنمایِ واژههایِ همپایه: پرویز، داریوش، علی، پروین، مهدی و بهار آمدند.
مرزنمایِ گروههایِ همپایه: پرویزِ داریوش، علیِ پروین و مهدیِ بهار آمدند.
مرزنمایِ بندهایِ جملهیِ مرکب: پیرمرد نشست، سیگاری آتش زد و در فکر فرورفت. میخواستم بیایم، اما مریض شدم.
مهمترین قاعدهیِ ویرگولگذاری را میتوان چنین نوشت:
اعضایِ همپایهیِ جمله را باید با ویرگول از هم جدا کرد، مشروط بر اینکه حروفی مانندِ «و»، «یا»، «هم … هم»، «یا … یا» و «نه … نه» بینِ آنها نباشد.
قاعدهیِ بالا دشوار است، اما مادرِ تمامِ قواعدِ ویرگولگذاری است. اگر در جملهای چند عضوِ همپایه، یعنی از نظرِ نقشِ دستوریِ یکسان، کنارِ هم باشند، بینِ آنها باید ویرگول گذاشت. مثالهایِ زیر همپایگیِ اعضایِ جمله را نشان میدهند:
چند فاعل یا مسندالیه در کنارِ هم:
فردوسی، حافظ، سعدی، خیام و مولوی پنج شاعرِ بزرگِ ایران هستند.
چند متممِ مستقیم در کنارِ هم:
این خانه سه اتاق، یک دستشویی، یک آشپزخانه و یک حمام دارد.
چند افزودهیِ زمان در کنارِ هم:
دفترِ ما روزهایِ شنبه، دوشنبه و چهارشنبه از ساعتِ ۸ تا ۱۶ برایِ مراجعهکنندگان باز است.
چند صفت در کنارِ هم:
این هوایِ گرم، دمکرده و سنگین برایِ سلامتیِ من مضر است.