تعداد بازدید: ۱۵۴
کد خبر: ۱۴۰۷۷
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۴۰۱ - ۰۶:۳۵ - 2022 17 July
نویسنده : ماجراهای تبعه موجاز

- خَیلی حس بدی است، بیسیار ناراحت مَی‌شوم...

- چَه حسی نجیب؟ از چَه ناراحت مَی‌شوی؟

- این که از آدم سوء ایستَفادَه مَی‌کونند.

- مگر از تو سوء ایستفادَه کرده‌اند؟

- بلی دیگر، مگر نَمی‌دانی ارباب از من سوء ایستفادَه مَی‌کوند؟

- خاک بر سرت کونند؛ خب تو چَرا اَجازه مَی‌دهی؟

- چَکار کونم خب؟ نان در آوردن سخت است دیگر. پس فِکِر بَکردی چَطور خرجی تو و بچی‌ها را مَی‌دهم؟

- خاک بر سرم کونند. تو چَکار بَکردی؟

- من که جز کندَه‌کاری کاری بلد نیستم. اما همین اربابان ایرانی ما که بدترین کندَه‌کاری‌ها را برایَشان انجام مَی‌دهیم، کمترین دستیمزد را پرداخت مَی‌کونند، بیمَه نَمی‌کونند و اگر بلایی سرَمان آمد، چون افغانی هستیم، هیچ کس گردن نَمی‌گیرد. سوء استفاده بدتر از این؟

فِکِر کون! نه کسی بَ فِکِر  سلامت ما هست و نه تحصیل بچی‌هایَمان. نه راه شَکایت دستیمزد داریم و نه بیمه. بدترین کندَه‌کاری‌ها را هم برایَشان انجام مَی‌دهیم.

اینها را که بَگفتم، کولنگم را با عصبیت برداشتم و از خانَه بَ بیرون روان شدم. در حال بستن در گفتَه کردم: انگار کولنگ ما خار دارد...

زولَیخا اما در را پشت سرم باز بَکرد و بَگفت: خاک بر سر بی ادبت کونند. باید مَثال شَیخ شیرین سخن این وَلایت، با ادب گَلایه کونی؛ شاید اثر بَگوذارد:

چَشم رَضا و مرحمت بر همَه باز مَی‌کونی

چون که بَ بخت ما رَسد این همَه ناز مَی‌کونی؟
نجیب

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها