در قدیم، کورههای سفالپزی نیریز در امام مهدی (پهلوی سابق) در قسمت شرقی و بالاتر از قلعه محمود خان قرار داشت و اقتصاد بسیاری از مردم به آن وابسته بود.
پنجاه شصت سال پیش که همه کارها دستی و سنتی بود سوخت کورهها از کاه یا پهن (فضولات حیوانی) و بیشتر از بوتههای خار به نام «جاز» و «درمنه» (به زبان محلی دِرم) و شاخههای تر و خشک درخت بادام کوهی یا همان درخت اَلوک (به زبان محلی بارشیک) تشکیل میشد. معمولاً این سوخت از دامنه کوه قبله و بیابانهای پایین دست تهیه و توسط الاغ به پای کورهها آورده میشد.
بعدها برای سوخت کوره از نفت کوره (مازوت یا نفت سیاه) و گازوئیل استفاده کردند و امروزه نیز به گاز روی آوردهاند.
تولیدات سفال کورهها
الف) مصالح ساختمانی
در قدیم برای ساخت بنا از چهار نوع مصالح شامل آجر، آهک، گچ و خاکستر استفاده میکردند. خاکستر معمولاً در کارهای ساختمانی جهت تهیه ساروج (پدر سیمان فعلی) مصرف میشد.
گچ از پختن سنگ گچ در کوره به دست میآید که 2 نوع است: اولی گچ زبره که در قدیم برای ساخت ملات «گل و گچ» و در آجر چینی دیوار منزل یا آستر دیوار اطاقها برای سفیدکاری بعدی کاربرد داشت. نوع دوم گچ مرغوب نرمه بود که منحصراً در سفیدکاری دیوار و سقف اطاق و اماکن سر پوشیده استفاده میشد .
آهک هم از پختن سنگ آهک در کوره به دست میآید. برای کارهای ساختمانی روی سنگهای آهک پخته شده آب میریختند که باعث پودر شدن آن میشد. این آهک پودر شده بصورت ملات «گِل آهک» مخصوصاً در پیچینی کاربرد داشت.
مصرف دیگر آهک، در تهیه ساروج جهت جلوگیری از نشت آب دیواره و کف حوض و آب انبارها بود که مخلوط با خاکستر و گچ و گاهی سفیده تخم مرغ کار سیمان امروزی را حتی بهتر انجام میداد.
از دیگر فرآوردههای حرفه سفالگری، آجر بود که در سه نوع تهیه میشد:
1- آجر نیمه که شبیه آجرهای امروزی بود و با پیشرفت تکنولوژی روز به روز متنوعتر و زیباتر تولید شد.
2- آجر فرش که در ابعاد 25×25 یا حداکثر30×30 سانتیمتر جهت فرش کردن کف اطاقها یا منازل اعیانی و سالنهای مدارس و شبستانهای مساجد استفاده میشد و امروز تقریباً دیگر ساخته نمیشود و به جای آن موزائیک، کاشی و سرامیک کاربرد دارد.
3- آجر شَرَفه که معمولاً به سفارش افراد متمول پخته میشد و در خانههای اعیانی و اماکن عمومی بر سر لبه بام و لبه دیوارها به عنوان «آبچُک» به کار میرفت به طول 60 تا 70 و عرض 25 تا 30 سانتیمتر.
این آجر به شکلی روی لبه بام یا دیوار قرار میگرفت که دو سوم آن روی بام یا دیوار و یک سوم به سمت بیرون بود. این آجر را روی لبه بام و دیوار به صورت شیبدار کار میگذاشتند و کار آب چُک را هنگام بارندگی انجام میداد و از تخریب پوشش دیوار که معمولاً کاهگل و به صورت اندود بود جلوگیری میکرد. این نوع آجر هم به مرور منسوخ شد.
آبچُک خانههای معمولی و دیوار باغها از چوب و خار کنه بود و اِشکَزه نام داشت.
ب) ظروف سفالی
(از بزرگترین تا کوچکترین)
1-خُمره:
خمره سفالی کاربردهای مختلفی داشت. از جمله جهت ذخیره آب که به آن خمره آبی میگفتند و هم لعابی و هم بدون لعاب بود. گاهی در پایین و نزدیک به کف خمره سوراخی جهت نصب شیر آب فلزی تعبیه شده بود.
این خمرهها حکم آبسردکنهای امروزی را داشت و بیشتر در مدارس و مکانهای عمومی چون مسجد، حسینیه و حمام عمومی قرار میگرفت.
از خمرههای آبی جهت عملآوری سرکه و نگهداری سایر مایعات خوراکی هم استفاده میشد.
کاربرد دیگر خمره ذخیره مواد غذایی خشک بود از جمله: گندم و سایر غلات و خشکبار مانند انجیر و مویز و بادام.
خمرهها جهت جلوگیری از فساد و ورود حشرات و موش به داخل آن دری جدا و سنگین از جنس سفال داشتند.
2- تُغار یا تُغارزه
تغار به اندازه دو سوم تا سه چهارم خمره بود و با دهان بزرگ به اندازه قطر خمره، در منازل کنار چاه آب قرار میگرفت و همیشه جهت مصارف شست و شو و پر کردن آفتابه و لولهنگ پر از آب بود.
3- خمره نان
از بالا تا پایین دارای قطر مساوی بود و جهت نگهداری نان تیری (خشک یا سهتایی) کاربرد داشت. برای خمرههای نان دری از ترکه بارشیک (الوک) می بافتند.
4- بِینی
بر وزن عِینی ظرف سفالی بزرگ با دهنه گشاد و بدون دسته جهت نگهداری آب شرب بود که معمولاً در دالان خانه بطور ثابت قرار داشت.
5- کوزه دستهدار:
کوزه دستهدار انواعی داشت از جمله
الف) سَبو (زبان محلی سَوُود) جهت حمل آب از آب انبار یا آب قنات یا چاه که حدود 10 تا 12 لیتر آب گنجایش داشت.
ب) نیم سوود که کوچکتر از سوود بود.
ج)کوزه که 3 تا 4 لیتر آب میگرفت.
د)کوزه قلیان
ه) کوزه گندم سبز کردن عید که نزدیک دهانه دارای تزئینات خاصی بود.
و) قُلک سفالی که برای ذخیره سکه بچهها بود و وقتی پر میشد آن را میشکستند.
6- لولههنگ یا ابریق (زبان محلی لولین) آفتابه سفالی بود مخصوص وضو و طهارت
7- ظروف سفالی شکسته
در قدیم ظروف سفالی شکسته را دور نمیانداختند و مصارف خود را داشت. سبوی دهان یا دسته شکسته را «بوکَل» مینامیدند و جایی ثابت داشت برای ذخیره آب و هر چیز دیگری.
از کوزه سر تا نیمه شکسته برای ظرف آب سگ منزل استفاده میشد و به آن «کَل آبِ سگ» میگفتند.
«کَل مرغی» کوچکتر و آبخوری مرغها بود.
از تکههای شکسته سفال برای پاک کردن گِل و لای از بیل و سایر وسایل بنائی و کشاورزی استفاده میشد و در آخر دایره گود ته کوزهها هم بازیچه کودکان در کوچهها میشد.