طرف میگه خدایا فلانی رفیق چندین ساله من بود. ما با هم ندار بودیم، سر یه سفره بودیم، دستمون توی یه کاسه بود، دائم با هم رفت و آمد داشتیم، رفیق گرمابه و گلستان بودیم، ولی کلاه سرم گذاشت.
اصلاً باورم نمیشه، دارم دیوانه میشم. نه، دیوانه نشو، چرا دیوانه بشی؟ یه روزی یه جایی بی تقوایی کردی. اگه آلوده شدی، تو مخمصه میمانی. به هر دری میزنی باز نمیشه. هر چی دست و پا بزنی نمیشه. تمام راهها بسته است. این چوبشه. شما به یک کلبه تاریک برسی چه میکنی؟ با کلبه برخورد میکنی؟ کلبه را میکوبی؟ یا با تاریکی برخورد میکنی؟ میری یه شمعی، فانوسی، چراغی میاری اون تاریکی را از بین میبری؟ کدام؟ پریروز سر سفره بچه شما یه خطایی کرد چرا کشیدی زیر گوشش؟ بچه شما، کلبه. خطای او، تاریکی. شما کلبه رو زدی، با تاریکی کاری نداشتی! حالا قرآن همینو میگه. میگه ببین، کلبه رو نزن، تاریکی رو ببر «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ، ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ» و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد.(فصلت/34)
*****
ای که دستت می رسد کاری بکن
پیش ازآن کز تو نیاید هیچ کار
در این عالم همه بیکارند مگر آن کسی که برای خدا کار میکند. کار را خالصانه باید برای خدا انجام داد. خدا چون خودش خالص است، کارهای خالص را قبول میکند. هر چیزی خالصش ارزش دارد.
*****
اگر تقوا بنیاد اخلاق و هنجارهای اجتماعی است بیگمان ریشه همه ناهنجاریها نیز در بیتقوایی انسان میباشد.
درحقیقت بیتقوایی انسان را به سوی رفتارهای خلاف عقل و فاسد میکشاند و زمینه را برای رفتارهای پرخطر اجتماعی فراهم میآورد.
*****
دست من سیب را از درخت میچیند و قاچ زده و آنگاه در دهان میگذارد. یعنی به عضو دیگری میدهد اما خود انرژی یافته و تقویت میشود.
انسانها نیز اعضای یکدیگرند. پس هر کس میخواهد قوت و قدرت پیدا کند باید خادم خوبی برای دیگران باشد.
*****
با چسب چوب نمیشود دو شیشه را به هم چسباند. البته ممکن است مقطعی و موقت این اتفاق بیفتد اما دیر یا زود این دو تکه از هم جدا و دور خواهند شد.
دروغ مثل چسب چوب است و آدمها مثل شیشه.
هیچگاه یک زن وشوهر، دو همکار، دو همسایه و یا دو دوست به وسیله دروغ با یکدیگر گره نمیخورند و پیوندشان پایدار نمیماند. اگر هم چند روزی با هم جوش خورده و نزدیک شده و با هم باشند بالاخره به جدایی خواهد انجامید. آنچه آدمها را با یکدیگر جوش میدهد صداقت است.