گنجینههای ادب
الهه سلطانی زاده 1361، ساکن یزد، کارشناس ارشد اقتصاد، و دانشجوی مقطع دکترا. مادرش از کودکی با خواندن اشعار حافظ او را با شعر آشنا کرد. پدرش هم طبع شعر داشت. اولین شعرش را با یاری پدر نوشت و پس از آن نوشتن را آغاز کرد. او گهگاهی متن ادبی هم مینویسد و رمانی در دست نوشتن دارد.
نمونه اشعار: تقدیم به همسرانِ چشم انتظارِ شهدا:
هرکجا که میروم پیراهنت را میبَرم
مثل گنجشکی میان خانههایش میپرم
پیرُهَن آری اگرچه ظاهراً مردانه است
بوی یک زن میدهد از بس گرفتم در برم
شب به شب پیراهنت شد آشیان شعر من
سایبانی از خیالت مانده اینجا بر سرم
از سرم هرگز نمیافتد _خیالت تختِ تخت_
خاطرت را بافتم با تارو پود چادرم
راستی! دلتنگیام در سنگرت جا میشود؟
من که اینجا با خیالت دائماً همسنگرم…
*******
زاده فَصلِ بهارم، دُخترِ اردیبهشت
غنچهای نو وا شده در مَحضرِ اردیبهشت
شادیام را با طبیعت میکنم تقسیم باز
تاجی از گل میگُذارم بر سَرِ اردیبهشت
آسمان موی مَرا آهسته میبافد به مِهر
شعرِ نابی میشوم در دفترِ اردیبهشت
آرزو دارد که بنشیند کنارم قُرصِ ماه
بُرده دل را از قَمَر این اخترِ اردیبهشت
آنقدر حالِ زمین خوباست انگاری که باز
عیدِ نوروز آمده در آخرِ اردیبهشت
مطمئناً بُرده در بازیِ زیباترشدن
شرطبندی کرده هرکس بر سرِ اردیبهشت
******
ای کاش که دکتر بشناسد مرضم را
یک «تو» وسط این همه دارو بنویسد!
نظر شما