یکی از ویژگیهای آموزش مجازی در دوره کرونا، رواج تقلب در بین دانشآموزان بود و آنها از راههای گوناگون به این کار دست میزدند.
البته دانشآموزانی هم بودند که تقلب را غیراخلاقی میدانستند و هزینهاش را هم میدادند و نمرات پایینتری نسبت به دیگر همکلاسی های متقلب میگرفتند. هرچند در طولانیمدت ضرر اصلی را همان متقلبها میکنند.
اما به نظر شما آیا معلمها چیزی نمیفهمیدند؟
اگر اینگونه فکر میکنید، متن را بخوانید. نویسنده: ناشناس
*****
دانش آموزان عزیز!
از اکنون که دیگر سال به پایان رسیده، تا هر زمان که خواستید، از خاطرات این سال عجیب و غریب برای دوستان و آشنایان و حتی انشاءالله برای فرزندان خود تعریف کنید.
هر چه میخواهید بگویید و هر چه خواستید تعریف کنید، اما در انتهای کلامتان این جمله را اضافه کنید که: معلم متوجه میشد ولی بزرگوارانه و کریمانه چشمپوشی میکرد.
بگویید وقتی در زمان پاسخ به سؤالات معلم، به نادرستی میگفتیم نِت ضعیف است، صدا واضح نیست، سیستم مشکل دارد، تصویر باز نمیشود و ... و با بهانههای مختلف از جواب دادن طفره میرفتیم، معلم متوجه میشد ولی بزرگوارانه گذشت میکرد تا آرامش ما و کلاس به هم نخورد.
بگویید در امتحانات که باید از کتاب و دفتر و جزوه و امکانات دیگر استفاده کنیم، به جای اینکه به خودمان کمی زحمت بدهیم و برای یادگیری تلاش کنیم، از دیگری میخواستیم به جای ما امتحان بدهد و همان جوابها را برای معلم ارسال میکردیم. معلم متوجه میشد ولی به روی خودش نمیآورد و میکوشید به نوعی دیگر مطلب را به ما بیاموزد.
بگویید وقتی که راهحل سؤالات را کسی دیگر با روشهای قدیمی که دیگر در کتابها نیست برایمان مینوشت و یا جواب امتحاناتمان را کسی دیگر با روشهای دانشگاهی و فراتر از کتاب (که در سالهای بالاتر خواهیم خواند) برایمان مینوشت، معلم میدید و متوجه میشد ولی به روی خودش نمیآورد و تلاش میکرد ما روش درست را بیاموزیم.
والدین عزیز!
بعدها در خاطرهگوییهایتان اشاره کنید که وقتی به جای فرزندمان در کلاس حاضری میزدیم و به جای او به سؤالات پاسخ میدادیم و تمرینها را به جای او ارسال میکردیم، باز هم معلم متوجه میشد ولی چیزی نمیگفت.
اینها از بزرگواری معلمان دلسوز و خستگیناپذیر ماست که این بیمهریها را میدیدند و متوجه میشدند و با متانت و آرامش برخورد میکردند.
تعریف کنید از درس و کلاس و مدرسه و هرچه میخواهید بگویید، ولی این جمله را هم اضافه کنید که معلم میفهمید و خوب هم میفهمید، ولی به خاطر شرایط ویژه این سال، با وقار و بلندنظری مینگریست.
تعریف کنید که فرزندمان یا خودمان با تشکیل گروههای همکلاسی، پاسخ سؤالات امتحانی را به اشتراک میگذاشتیم و گاهی با اندک تغییری یا جابهجایی یک گزینه برای معلم میفرستادیم. معلم میفهمید اما مراعات میکرد و مشوق ما برای انجام کارها توسط خودمان بود.
اینها را بگویید تا ارزش و قداست معلم و درس و مدرسه و کلاس حفظ شود و شنوندگان این ارزش و احترام را پاس بدارند.
به امید اینکه با از بین رفتن این بیماری در سال آینده، بطور حضوری در مدرسه و کلاس درس در خدمت دانشآموزان عزیز، این آیندهسازان ایران عزیزمان باشیم.
نظر شما