گزارشی تکاندهنده از مشتریان جدید دخانیات در نیریز
فاطمه زردشتی نیریزی، نیریزان فارس:
- «دو نخ وینستون لطفاً...»
پسر نوزده - بیست سال بیشتر ندارد. خوشقیافه است و امروزی... دو نخ سیگارش را میگیرد وآن را درون جیبش میگذارد...
او یکی از خیلِ زیاد جوانان نیریزی است که به دور از چشم خانواده سیگار میکشد. به قول خودش محض بیکاری است و اینکه این کار به او فاز میدهد...
بدون اینکه حاضر به ادامه گفتگو شود، از مغازه میزند بیرون...
احسان مظفری فروشنده میگوید:
«میشناسمش، از این موردها زیاد داریم. جوانهایی که اکثراً برای این که خانوادههایشان متوجه نشوند، سیگار را نخی میگیرند.»
باعث تأسف است... یک زمانی سیگارکشیدن وجهه خوبی در میان مردم نداشت؛ اما این روزها کشیدن سیگار به نوعی باکلاس بودن است و روز به روز در بین جوانان بیشتر رواج پیدا میکند.
بر اساس آمار، در ایران بالغ بر 12 تا 15 میلیون نفر سیگاری هستند و بنا به گفته کارشناسان، سن مصرف سیگار در ایران به مرز 11 سالگی رسیده است. مطمئناً در این بین، نیریز هم از این قاعده مستثنی نیست.
مظفری میگوید:
«روزانه بین 50 تا 70 پاکت سیگار میفروشم. مشتریهایم از جوانان 18- 17 ساله هستند تا پیرمردهای 70-60 ساله.»
فروش بالای سیگارهای ایرانی
میلاد درستی از دیگر فروشندگانی است که روزانه تا صد پاکت سیگار هم میفروشد. آن هم بیشتر سیگارهای ایرانی که قیمت مناسبتری دارند. معتقد است جوانها فکر میکنند با سیگارکشیدن، غم و غصههایشان فراموش میشود و دغدغههایشان کم.
او میگوید:
«در کنار اینها حدود 150- 100 نخ سیگار هم فروش داریم و تعداد مشتریهای خانم هم کم نیست.»
پرفسور حسین باهر جامعهشناس، استاد دانشگاه و عضو جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات در خصوص عوامل ایجاد انگیزه و رواج سیگار کشیدن دختران معتقد است:
از دلایلی که جوانان به طور کلی و دختران به طور اخص به سیگار روی میآورند، بیکاری، تنهایی، تظاهر به خودبرتربینی و فرافکنی است. اکثر دختران تحصیلات دانشگاهی دارند؛ ولی کاری درخور ندارند و بالطبع به دنبال پر کردن اوقات فراغت خود به گونهای هستند که متأسفانه اوقات فراغت خود را با کافه نشینی و سیگار کشیدن فراهم میکنند.
باهر معتقد است چون زن خیلی مورد اعتنای خانواده و جامعه نیست، بهنوعی احساس کمبود و کاستی هویت میکند و بهجای آنکه کمبودهای خود را با چیزهایی همچون یادگیری هنر، تحصیل و... جبران کند، در تلاش است خود را با تابوشکنیهایی همچون سیگار راضی کند.
تبلیغ سیگار در سریالها و فیلمها
«از دلایل اصلی سیگار کشیدن جوانان، تبلیغ آن در فیلمها و سریالهاست.»
این را محمد هاشمیزاده میگوید. فروشندهای که حدود 140 تا 150 پاکت سیگار در روز میفروشد.
میگوید: «سن مصرف سیگار در بین جوانان خیلی پایین آمده. مشتری 12 ساله داشتهایم که برای خرید سیگار آمده و قلیانش هم زیر بغلش بوده! این در حالی است که مشتری خانم هم برای خرید سیگار زیاد داریم و روز به روز تعدادشان در حال افزایش است.»
از قیمت سیگارها که میپرسم میگوید:
«از 4500 تومان که سیگار 57 است شروع میشود، تا سیگار 150 هزار تومانی که مارک مارلبرو است. مشتری خانم و خصوصاً دختر هم خیلی زیاد داریم.»
خانم پردلی معروف به جباری، از فروشندگانی است که یکی از عوامل مهم سیگاری شدن بچهها را خودِ خانواده میداند... خانوادههایی که با ندانمکاری، بچهها را از 8-7 سالگی برای خرید سیگار به مغازه میفرستند و همین باعث میشود بچهها از سنین کم با سیگار آشنا شوند.
میگوید: «در طول روز بین 60 تا 70 پاکت سیگار میفروشیم؛ اما فروش سیگارهای نخیامان خیلی بالاست، به طوری که یک چیزی حدود 18-17 پاکت سیگار را در طول روز به صورت نخی میفروشیم که اکثر آن را جوانان بین 15 تا 20 سال میخرند.»
به پسر 15 ساله خود که کنار دستش ایستاده اشاره میکند:
«باور کنید خیلی از مشتریهایمان از پسر من کمسن و سالترند. مشتری خانم و خصوصاً دختر هم خیلی زیاد داریم. کسانی که مرتب به مغازه میآیند و سیگار، تنباکو، زغال، فندک و کبریت میخرند.»
سری تکان میدهد...
«گاهی پیش خودم میگویم کاش تمام سیگارها را در سطح کشور جمع میکردند. از یک طرف میگویم سیگار نیاوریم، دوباره میگویم از ما نخرند، از یک مغازه دیگر میخرند. به این چیزها نیست؛ باید فکر اساسی در این مورد شود.»
پسرش میگوید:
«مادرم بعد از فروش هر پاکت سیگار، جوش میزند و حرص میخورد که چرا جوان این سن و سالی باید سیگار بکشد!»
خانم جباری میگوید: «به بعضی جوانهای کم سن و سال که برای خرید سیگار به مغازه میآیند، میگویم نخرید این چیزها را؛ بیشترشان با خنده میگویند: برای خودمان نیست! من هم میگویم شما گفتید و من هم باور کردم!»
فکر میکنند با کشیدن سیگار آرام میشوند
احمدرضا لایقمند در فروشگاهش روزانه بین دو تا دو میلیون و صد هزار تومان فقط سیگار میفروشد؛ یعنی میانگین بین 100 تا 150 پاکت سیگار. قیمت سیگارهای مغازهاش هم بین 4 تا 20 هزار تومان است.
میگوید:
بیشتر پاکتی میفروشیم؛ اما فروش نخی هم خوب است. 8-7 پاکتی در روز را نخی میفروشیم و بیشتر جوانها هستند که نخی میخرند. جوانهایی که اکثراً بین 20 تا 22 ساله هستند و از بس مشغله فکری دارند، فکر میکنند با کشیدن سیگار آرام میشوند. البته بچههای سن پایینتر هم داریم. شاید باورتان نشود؛ اما همین چند وقت پیش، پسری یازده دوازده ساله به مغازهام آمد و مقداری خوراکی خرید. وقتی همه را حساب کرد، از من خواست یک نخ سیگار هم به او بدهم. من سیگار را به او دادم و فکر کردم آن را برای کسی میخواهد. اما در کمال تعجب دیدم او سیگار را با فندکی که کنار مغازهام آویزان است روشن کرد، آن را گذاشت زیر لبش و رفت بیرون!»
در مورد مشتری خانم که میپرسم میگوید:
«من تابه حال نداشتهام. البته این را هم بگویم که خانمها ترجیح میهند بیشتر از مغازههای پَرت خرید کنند و فروشندههایی که زیاد سابقه کاری نداشته باشند.»
در ادامه بد ندیدیم با چند جوان سیگاری هم گفتگویی انجام دهیم.
هرکس نکشد، بچه ننه است
علیرضا 33 ساله 8-7 سال بیشتر نداشته که یک روز از روی کنجکاوی سیگار را با دوستانش امتحان میکند. بعدها هر از گاهی با دوستانش پکی به سیگار میزدند. اما آنطور که خودش میگوید، از 18-17 سالگی سیگارکشیدن را به طور حرفهای شروع کرده، به طوری که گاهی حتی در طول یک روز، دو بسته میکشیده؛ یعنی 40 نخ سیگار!
او که به تازگی سیگار را کم کرده، میگوید:
«حدود نصف دوستانم سیگاریاند و هرچند خیلی سخت بود، اما به دلیل تنگی نفس، الان سیگار را خیلی کم کردهام و بیشتر از ده نخ در روز نمیکشم.»
او نبود اطلاعات کافی در بین جوانان را از دلایل اصلی سیگارکشیدن آنها میداند و میگوید: «الان سیگارکشیدن یک نوع کلاس در بین قشر جوان و خصوصاً دانشجو محسوب میشود؛ به طوری که اگر به کسی سیگار تعارف کنند و طرف بگوید نه، او را مسخره میکنند و به او لقب بچه ننه میدهند!»
سیگار خلاف سبکشان است
فاطمه 18 ساله از کسانی است که تابه حال سیگار را امتحان نکرده، اما در جمع خانوادهاش قلیان میکشد.
میگوید: «الان سیگار بین دخترها خیلی باب شده و چند تا از دوستان خودم سیگاریاند. به طوری که خودم هم بارها در جمعشان بودهام. تازه سیگار خلاف سبکشان است؛ قلیان، و ... را خیلی راحت مصرف میکنند. کلاً این کارها را یک طوری کلاس میدانند، یک طوری جلب توجه و خودبزرگبینی.»
از واکنش خانواده که میپرسم میگوید: «خب آنها که نمیدانند، بدانند که برایشان خیلی بد میشود.»
اگر خانوادهام بفهمند، تکه بزرگهام گوشم است
خانواده سینا 21 ساله به شدت با دود و سیگار مخالفاند. با این حال، او به دور از چشم خانواده روزی 4-3 نخ سیگار میکشد. از نظر او سیگار کشیدن یک صفای خاصی دارد و با وجود این که نماد بزرگی نیست، اما یک طوری مسکن است.
سینا میگوید: «پیپ را تا به حال امتحان نکردهام؛ اما در بین دوستانم که باشم، مرتب قلیان میکشیم. چیزی درون سیگار نمیریزیم.»
میپرسم: به نظرت اگر خانوادهات بدانند چه واکنشی نشان میدهند؟
میخندد:
«تشویقم میکنند و پدرم روزی یک بسته سیگار برایم میخرد... خب معلوم است، با توجه به این که خانوادهام به شدت با دود مخالفاند، تکه بزرگهام گوشم است!»
خانمهایی را میشناسم که روزی یک بسته سیگار میکشند
خانم ز، از کسانی است که سه چهار باری سیگار را امتحان کرده.
میگوید: «سه چهار بار با شوهرم کشیدم؛ اما خوشم نیامد. در عوض تا دلتان بخواهد با دوستانم قلیان میکشیدیم که البته آن را هم برای همیشه کنار گذاشتم.»
ادامه میدهد: «خانمهایی را میشناسم که روزی یک بسته سیگار میکشند و حتماً خانوادههایشان هم در جریانند. چون به هر حال سیگار بو میدهد و نمیشود آن را کتمان کرد. متأسفانه الان سر ادعا و ادعا بازی رده سنی سیگارکشیدن در بین جوانان خیلی پایین آمده و علاوه بر سیگار، خیلی چیزهای دیگر هم مصرف میکنند.»
با بچه مثبتها حال نمیکنیم
امیر 25 ساله و فوقلیسانس از کسانی است که حدوداً روزی یک پاکت سیگار میکشد و در ماه 700-600 هزار تومان بابت سیگار میپردازد. سیگار کشیدنی که با یکی دو نخ در روز و در جمع دوستان شروع شد و به یک پاکت رسید.
اکثر دوستانش سیگاریاند و گاهی هم تفریحی قلیان میکشد. میگوید:
«نیست! دوست سالم نیست. اگر هم باشد، به تیپ ما نمیخورد. کلاً با بچه مثبتها حال نمیکنم. »
در مورد واکنش خانوادهاش میگوید: «خیلی سعی میکنم نفهمند؛ اما به هر حال دو سه باری پدرم و چند باری هم مادرم مچم را گرفتهاند که مسلماً خیلی ناراحت شدهاند و من هم خیلی شرمنده شدم. البته آن بندهخداها فکر میکنند سیگار کشیدنم بیشتر تفریحی است و نمیدانند این قدر مصرفم زیاد است.»
در مورد ترک سیگار میگوید: «والا تا به حال که تصمیمی برای ترک آن نگرفتهام؛ تا بعداً چه پیش بیاید.»
در جمع دوستان راحتتر میکشیم
فریبا 38 ساله از خانمهای دیگری است که علاوه بر این که چایخور و قهوهخور حرفهای است، روزی دوسه نخ سیگار میکشد.
میگوید: «همسرم در جریان است؛ اما به خاطر وجود دو تا بچهام، کشیدنش خیلی سخت است. چون یا باید آنها خواب باشند، یا بیرون. اما خب در جمع دوستان که باشیم، راحتتر سیگار میکشیم.»
او که حدوداً ماهی 100 هزار تومان بابت سیگار میپردازد و قصدی برای ترک سیگار ندارد، میگوید: «مثلاً برای آرامش میکشیم. به نظرم با سیگارکشیدن، هم فرد از استرس تخلیه میشود و هم این کار، کمکم به صورت عادت درمیآید.»
نظر شما