برای موفقیت و ایجاد شغل حتماً نباید کارمند بود یا اینکه تحصیلات بالا داشت یک مکانیک خلاق میتواند کاری کند کارستان...
به گفته خودش تعمیر خودرو را از کودکی در کنار پدر آموخته با خریدن یک جیپ قدیمی غیرقابل استفاده آن را با خلاقیت و ابتکار خود بازسازی و به روز کرده است.
سید محمد مهدی طباطبایی متولد ۱۳۶۵، مجرد و دارای مدرک تحصیلی دیپلم است. او میگوید:، چون پدرم معلم هنرستان و رشته مکانیک بود و کار تعمیر خودرو را انجام میداد از بچگی در کنار پدر، همراه با بازی کردن، قطعات را میشستم و به او کمک میکردم و کار را یاد میگرفتم.
از بچگی به تعمیرات خودرو علاقهمند بودم و از همان زمان علاقه زیادی به ماشین و سیستم کار آن داشتم و لذت میبردم که چگونه یک ماشین خراب را درست کنم.
وی در مورد استقلال شغلی خود گفت: از نوزده سالگی در کنار پدر، اما برای خودم کار کردم و استاد کار شدم، پدر کارگاه و محل کار داشت و دغدغه گرفتن جایی برای کار نداشتم.
او حالا جیپی را نوسازی کرده که به قول معروف از روز اولش هم بهتر شده. این مکانیک جوان گفت: از بچگی یکی از ماشینهای مود علاقه من جیپ بود. سال ۱۳۹۵ وقتی که این ماشین را به صورت خراب و کاملاً غیرقابل استفاده خریدم صاحب قبلی جیپ فکر میکرد من ماشین نمیشناسم و چیزی از آن نمیدانم. وقتی به آن نگاه کردم با اینکه میدانستم خیلی خرج دارد، اما خواستم آنطور که دوست دارم ماشین را بسازم.
در مرحله اول در حدی که بشود سوار شد تعمیرش کردم و بعد از یکی دو سال تصمیم به بازسازی آن گرفتم که این کار حدود سه سال طول کشید.
در این مدت در کنار شغل تعمیراتی خودم وقتهای آزادم را برای بازسازی جیپ میگذاشتم و ساختن جیپ به قسمتی از زندگی من تبدیل شده بود.
ترمز جیپ را عوض کردم
سید مهدی ادامه داد: تعمیر خودرو در کشور ما اشتغال زیادی ایجاد کرده و به تبع آن در شهر ما نیز همینطور. مکانیکی، برقکاری، صافکاری و نقاشی از مشاغل جانبی تعمیرات خودرو هستند و هر کدام تخصص خاص خود را میخواهد که من کارهای مکانیکی ماشین را خودم انجام دادم. چرخهای این ماشین از نوع کاسهای است و سیستم ترمز آن ضعیف و شما از هر کسی در مورد جیپ بپرسید اولین عیبی که از آن نام میبرد ترمز ضعیف آن است. من در یکی از اقداماتم چرخهای ماشین را از کاسهای به دیسک بوستردار تغییر دادم، که کار طراحی سیستم ترمز با خودم بود.
قطعات اتاق را جداگانه خریدم و به صافکار دادم تا آنها را آماده کند و بعد از آن نقاشی، سیستم برق ماشین توسط استادکاران این فن انجام شد.
الگوی بعضی از قطعات را بعد از طراحی به تراشکار میدادم تا با توجه به الگو برای من بسازد البته در بعضی از موارد از پدرم کمک و مشورت میگرفتم، اما اصل کار را خودم انجام دادم.
وی ادامه داد: الان که این ماشین را سوار میشوم هم افراد پیر و مسن و هم جوانان نسبت به این ماشین ابراز علاقه میکنند، افراد مسن دیدن این ماشین با سبک قدیمی و ظاهر نو برایشان خاطرات قدیم را زنده میکند و از آن لذت میبرند و جوانان آفرود پسند هم از این ماشین خوششان میآید و امروز اگر چنین ماشینی را بخواهی بخری بالغ بر ۲۰۰ میلیون تومان باید پول بدهی هرچند ماشینی به این تمیزی نخواهد بود.
اگر بخواهی امروز با این قیمتها چنین ماشینی را بازسازی کنی بالغ بر یک میلیارد تومان هزینه دارد. من اندازه دوپژو پارس نو بابت این ماشین هزینه کردهام.
وی در مورد توجیهپذیر بودن این هزینه گفت:هزینهاش برای کسی که عاشق این کار است توجیه دارد و الان هر قیمتی از من بخرند آن را نمیفروشم و اگر کسی خیلی اصرار کند نهایتاً میتوانم او را سوار ماشین کنم تا از آن لذت ببرد. (با خنده)
خودروی ارزان با قیمت بالا!
از طباطبایی به عنوان یک تعمیرکار در مورد عیب کار خودروسازان در کشورمان پرسیدم و او گفت: چیزی که من در کنار کارم میبینم و به یقین رسیدهام خودروسازان ما به فکر کیفیت کار نیستند و دنبال این هستند که خودرو با قیمت تمام شده پایین و با قیمت بالا دست مردم بدهند!
از وی پرسیدم اگر مدیرعامل شرکتهای خودروساز بودی برای موفقیت در کار و بالا رفتن کیفیت چکار میکردید؟
اگر به چنین جایگاهی میرسیدم با توجه به سابقه خودروسازان به دنبال یک شرکت معتبر و باکیفیت میرفتم، چون اینها کاری کردند که مردم حتی ماشین صفر را به چشم یک ماشین کارکرده میبینند.
مردم یک پژو پارس ۸۵ تمیز را به یک پارس مدل ۴۰۲ صفر کیلومتر ترجیح میدهند، چون واقعاً کیفیت قطعات استفاده شده پایین آمده و وقتی یک قطعه را تعویض میکنیم اگر همان قطعه قدیمی را بتوان سرویس کرد و دوباره استفاده نمود از قطعه نو بهتر میشود!
فکر میکنند باید رئیس باشند و دستور بدهند!
در ادامه از وی در مورد عمده دلایل بیکاری جوانان پرسیدم او گفت: یکی از دلایل اصلی این است که دانشگاهها زیاد شده و همه مدرک گرفتهاند و فکر میکنند، چون مدرک لیسانس دارند، باید پشت میز بنشینند یا جایی رئیس یا مدیر باشند و دستور بدهند! به نظر من کسی میتواند مدیریت کند که از صفر کار کرده باشد نه اینکه با یک مدرک توقع مدیریت داشته باشد.
به دنبال آموزش باشید
سید مهدی در مورد اینکه بین کار اداری با حقوق خوب یا مکانیکی کدام را انتخاب میکند گفت: من از بچگی اصلاً نسبت به اینکه نتوانم کارم را خودم با اختیارات کامل انجام دهم مشکل داشتم و بخاطر همین سراغ شغل آزاد رفتم. همیشه از دستور گرفتن بیزار بودم و الان هم خدا را شکر راضی هستم که این کار را انتخاب کردم.
وی میگوید: به عنوان کسی که از بچگی مستقل بوده به جوانان توصیه میکنم از همان دوران دبیرستان در رشتهای که به آن علاقهمند هستند به دنبال آموزش باشند، چون ذهن آمادگی کامل برای یادگیری دارد نه اینکه بخواهند بعد از دانشگاه و تحصیل که سن به بیست و چند سالگی رسیده و غرور انسان نیز اجازه شاگردی را نمیدهد دنبال یادگیری مهارت باشند که همین موضوع یکی از عمده دلایل بیکاری جوانان است، چون برای موفقیت و ایجاد شغل حتماً نباید کارمند بود یا اینکه تحصیلات بالا داشت؛ باید از نوجوانی دنبال آموزش و یادگیری بود، به تجربه دیدم تمام کسانی که از بچگی دنبال کار و مهارت بودهاند موفقتر هستند چه با مدرک، چه بدون مدرک!
پدر مادرها از همان کودکی به این فکر میکنند که بچه ما یا باید دکتر شود یا مهندس و هیچ وقت به این فکر نمیکنند که استعداد بچه چیست و اگر او را به دنبال علاقهاش بفرستند درست است که شاید دکتر یا مهندس نشود، اما از یک پزشک کمتر نخواهد بود. باید بچهها آزاد باشند و به دنبال علاقه خود بروند.
قطعات دست دوم بازیابی شده!
سید محمد مهدی طباطبایی بعضی از مشکلات تعمیرکاران خودرو در نیریز را به این صورت عنوان کرد: به تازگی بسیاری از قطعاتی که به عنوان نو از مغازه خریده میشود اکثراً قطعه دست دوم بازیابی شده است و اگر کسی دقت کند کاملاً متوجه خواهد شد. مثلاً یک خودرو را تعمیر کردم و بعد از استارت متوجه شدم اویل پمپی که نو خریدهایم روغن بالا نمیآورد و موارد این چنینی زیاد است یا قطعه تعمیری است یا تقلبی؟!
متأسفانه دستمزد تعمیرکار کم است. اگر یک تعمیرکار بخواهد برای تعمیر کامل موتور یک سواری وقت بگذارد حداقل باید هفت روز روی آن کار کند که با توجه به اجرت پایین کار باید سرعت را بیشتر کند تا به ماشینهای بیشتری برسد؛ بنابراین کیفیت کار پایین میآید.
بازسازی خودرو از ساختن یک ساختمان سختتر است
وی در پایان صحبتهای خود گفت: اگر کسی بخواهد یک خودرو را بازسازی کند باید بداند این کار از ساختن یک ساختمان سختتر است.
مثلاً من برای تأمین قطعات این ماشین به استانهایی همچون آذربایجان، قزوین، کرمان، شیراز و بسیاری شهرهای دیگر رفتم، چون با توجه به مدل و قدیمی بودن، قطعاتش نبود و دردسرهای زیادی داشت، اما عشق به این کار سبب شد که ماشین جمع شود.