در ادامه گفتگوی جماران با جواد امام را بخوانید:
ارزیابی شما از دور اول چهاردهمین انتخابات رئیس جمهوری چیست؟ نظر شما در خصوص اینکه آقای پزشکیان نفر اول شد ولی نتوانست اکثریت را به دست بیاورد، چیست؟
نتایج دور اول نشان داد که «جبهه اصلاحات» دست برتر را بر جبههای که آقایان به نام «جبهه ساختگی انقلاب» تعریف کردهاند، دارد. با وجود اینکه جبهه اصلاحات از هیچ امکانی برای تبلیغات و فرصتهای تبلیغاتی خودش برخوردار نبود، اخلاق را کاملا رعایت و سعی کرد هیچ حرکت تخریبی نسبت به نامزدها و رؤسای جمهور سابق نداشته باشد، با وجود تمام بیاخلاقیهایی که متأسفانه در مناظرات شاهد آن بودیم، حضور مردم نشان داد که جریان اصلاحات در برابر تمام جریاناتی که با اسمهای ساختگی تلاش میکردند القا کنند جریان اصلاحات دیگر فعال نیست، حضور ندارد و تمام شده، هنوز در کشور زنده است و دست برتر را دارد.
رأی پزشکیان امیدوارکننده بود
این بزرگترین دستاوردی بود که ما امروز شاهدش بودیم و ان شاء الله به نظر میرسد آن بخش از آراء خاموش که در مرحله اول شرکت نکردند، با پیروزی آقای پزشکیان انگیزه پیدا خواهند کرد و در مرحله دوم کار را به اتمام خواهند رساند؛ چون رأی آقای پزشکیان امیدوارکننده بود. با وجود هزینهای که نظام ۲۰ سال برای آقای قالیباف متحمل شده بود و از تمام امکانات ریز و درشت و منابع مالی کشور در این ستادها برخوردار بودند، جریان اصلاحات موفق شد آقای قالیباف را بعد از ۲۰ سال تلاش به قبل برگرداند.
امیدواریم دیگر شاهد حضور نامزدهای پوششی با مأموریت تخریب نامزدهای دیگر نباشیم
امیدواریم با بحثهایی که در مناظرات مطرح شد و آن جایگاه واقعی که باید برنامه، احزاب و انتخابات پیدا کند، دیگر شاهد اینگونه حضور نامزدهای پوششی با مأموریت تخریب نامزدهای دیگر نباشیم؛ اینکه معاون اجرایی رئیس جمهور رئیس ستاد یک نامزد شود و اتفاقاتی که متأسفانه شاهد بودیم. اگر واقعا ما در یک نظام جمهوری به صورت تمام و کمال قرار داشتیم و جایگاه تحزب تعریف داشت، هیچ مشکلی نبود که این آقایان به عنوان یک برنامه و یک جریان رسمی یا یک حزب رسمی کادرشان را وارد عرصه رقابت کنند. ولی میگوییم بسیج به معنای حزب است یا مساجد به معنای حزب است. امروز هیچ کسی پاسخگویی نسبت به ملت یا جریانات سیاسی احساس نمیکند، فقط رأی میگیرند و در مدار خودشان حرکت میکنند.
از آن مهم تر از طرفی در کشور برنامه مصوبی وجود دارد که با مشارکت همه ارکان نظام صورت گرفته و از طرف دیگر آقای پزشکیان اعلام می کند که برنامه من سند چشم انداز ۲۰ ساله و سیاستهای کلی نظام است که اجرا نشده و باید بازگشت به برنامه داشته باشیم، آن وقت می گویند ایشان برنامه ندارد. اگر از راه و روش میگویند، ایشان گفته من از تمام ظرفیتهایی که در کشور وجود دارد، مستقل از نوع نگاه سیاسی، استفاده خواهم کرد و میخواهم با اولویت دادن به امر کارشناسی و خبرگان این کشور را اداره کنم؛ آقایان مدعی میشوند که ایشان برنامه ندارد. آنانی که این ادعا را دارند با عملکردشان نشان دادند که اساسا ضد برنامه و قانون هستند و احتمالا آنها در راستای برنامههای اتاقهای در بسته خودشان سعی کردهاند کشور را به انحراف بکشانند و این فاصله را بین ملت و دولت و حکومت ایجاد کنند. من فکر میکنم کسی که برنامه دارد فقط آقای پزشکیان است.
ملت به قالیباف تفهیم کردند که جایگاه او ریاست جمهوری نیست
خوشبختانه بعد از ۲۰ سال انتخابات ریاست جمهوری باعث شد که آقای قالیباف بیش از این هزینههایی که تحمیل میکرده را دیگر نتواند تحمیل کند و تکلیفش برای همه ادوار آینده روشن شود و جایگاهی که ایشان برای خود متصور و فقط هزینه بود، ملت به ایشان تفهیم کردند که جایگاه ایشان ریاست جمهوری نیست. ضمن اینکه جریانی که از ادامه راه آقای رئیسی صحبت میکردند در واقع از ادامه وضع موجود که باعث فلاکت کشور شده، باید پاسخ بدهد که ۱۷ میلیون رأی آقای رئیسی کجا است؟ مشخص شد که آن مسیر موفق نبوده و مردم هم به دولت راستگویانی که این همه وعده دروغین به ملت داد، اقبال ندارند. طی سه سال آراء آنها ریزش داشته و اقبال گذشته را شاهد نبودیم. جریان پایداری یا فرقه مصباحیه هم باید بدانند با توجه به بسیج امکانات و هزینهها و تخریبها، باز هم نسبت به آراء دولت کنونی کلی با ناامیدی و عدم اقبال مردم نسبت به ادامه این جریان مواجه شدند.
حمایت آقای قالیباف از آقای جلیلی را چطور ارزیابی میکنید؟
گرچه این جریان در مجلس هم پایگاه رأی دارد ـ اگرچه اقلیت هستند ـ آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس، برای اینکه بتواند جایگاهش را حفظ کند، مجبور است از این مجموعه حمایت کند که دچار آسیب بیش از این نشود.
پیشتاز بودن پزشکیان در مرحله دوم تقویت خواهد شد
با آمدن آقای پزشکیان امیدی در نسل جوان به وجود آمد که تندرویهای موجود در زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از بین برود. به نظر شما این موضوع در کنار «آراء خاکستری» میتوانند برگ برنده آقای پزشکیان باشند؟ آیا این دو مؤلفه در دور دوم انتخابات به کمک آقای پزشکیان میآید؟
به طور حتم پیشتاز بودن آقای پزشکیان در مرحله دوم تقویت خواهد شد و انگیزه ایجاد خواهد کرد تا کسانی که به هر دلیلی در دور اول حضور پیدا نکردند، با حضورشان در مرحله دوم جلوی حاکم شدن جریان اقتدارگرا را بگیرند. متأسفانه در بعضی صحبتها «تندروهای دو طرف» میگویند، در حالی که ما دو طرف تندرو نداریم و تندرو در یک طرف آن هم جریان پایداری و اقتدارگرایان قرار دارد که سعی کرده با اتکاء به قدرت، زور، پول، تزویر، ریا و وعدههای سر خرمن به جایگاه برسد.
اگر قرار بود این وعدهها به نتیجه برسد، در سه سال گذشته این وعدهها داده شد و باید شاهد رشد آراء در این دوره میشدیم. خوشبختانه شاهد بودیم که وعدههای داده شده دروغین بود و مردم هم به جای تحقق برنامهها، مشکلات عدیده معیشتی و اقتصادی و حتی کرامت و عزت انسان، به خصوص در بخش جوانان و زنان، شاهد بودیم. در بحث اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه، نخبگان، دانشگاهیان و معلمان هم این همه نارضایتیها حاکی از عدم تحقق آن وعدههای دروغین بود. در این دوره با وجود اینکه میگفتند منابع ما محدود است، متأسفانه روز آخر قبل از انتخابات، مبالغی را در حساب بازنشستگان واریز کردند.
نتایج دور اول نشان داد چیزی که مردم میخواهند، جایگاه و شخصیت والای انسانی است
ملت رشید و آگاه ایران هم نشان داد که باوجود همه مشکلات اقتصادی، با وعدههای دروغینی که یکی میگفت گوشت را جلوی خانهها میآورم، یکی میگفت طلا میدهم، یکی میگفت یک میلیارد وام ازدواج میدهم، یکی میگفت زمین مجانی میدهم و مسکن میسازم و یکی میگفت بسته گردشگری میدهم. آشنا هستند. مردم باوجود همه مشکلات اقتصادی و تنگناهایی که در آن قرار گرفته و کمرشان شکسته، کرامت، عزت و آگاهیشان باعث شد که هیچ وقعی به این وعدههای دروغین ندهند. اگر قرار بود مردم عزب، کرامت انسانی که خدا برای انسان قائل شده و اعتماد به نفسی که ملت ایران داشته را بخواهند نادیده بگیرند، باید به اینها رأی میدادند. در حالی که نتایج دور اول نشان داد چیزی که مردم میخواهند، جایگاه و شخصیت والای انسانی است که ارزش آن بیش از همه این وعدهها است که متأسفانه نامزدها به این بخش نپرداختند.
پزشکیان تنها نامزدی بود که گفت من پای مردم میایستم
تنها نامزدی که گفت من پای مردم میایستم، دنبال حق و عدالت هستم و هیچ وعدهای به مردم نداد، آقای پزشکیان بود. مردم نشان دادند که مردم آگاه و رشیدی هستند و برای ایران، آینده ایران و سربلندی فرزندانشان راه درست را تشخیص دادند و انتخاب کردند و آقای دکتر پزشکیان رأی اول شد. فکر میکنم تندروی که متعلق به جریان حاکم و واضع وضع موجود است، کاملا روشن و مشخص شد که اصلاحات برای حفظ ارزش انسانی و جایگاه عزتمندانه ایران حاضر است از خودش هزینه کند. جریان گام به گام و معتدل است و اساسا تندروی جایگاهی در جریان اصلاحات نداشته و نخواهد داشت و برای رسیدن به اهدافش قرار نیست که متوسل به هر وسیلهای شود.
کسانی که دم از انقلابی بودن میزنند، بر خلاف مسیر انقلاب و شعارهای انقلاب، که همان «استقلال» و «آزادی» است، حرکت کردند و امروز با سلب آسایش از جوانان و زنان سعی میکنند به هر قیمتی بر مسند قدرت سوار شوند و هر وسیلهای برای حذف جریان رقیب را هم مباح میدانند؛ این دیگر نه اخلاق سیاسی و نه اخلاق اسلامی است. امیدواریم که با حضور چشمگیر مردم و همه آگاهان و دغدغهمندان، این مسیر را متوقف کنیم و انحرافی که ایجاد شده که هم از مسیر جمهوریت منحرف شدهایم، هم مردم را نادیده گرفتهایم و هم لطمات جبران ناپذیری را به دین تحمیل کردهایم، بتوانیم گام مثبتی را برداریم.
اشاره داشتید که عملکرد سه ساله دولت شهید رئیسی باعث ریزش رأی اصولگرایان شد و احتمالا نظر شما در مورد مشارکت هم همین است. یعنی حتی دورهای که مردم قهر کرده بودند مشارکت ۴۸ درصد بوده و در این انتخابات مشارکت ۴۰ درصدی را شاهد بودیم. یعنی جدای از اینکه رأی اصولگرایان ریزش کرده، مشارکت هم پایین آمده است. نظر شما در این خصوص چیست؟
درباره مشارکت باید بعد از انتخابات بیشتر صحبت کنیم. چیزی که شاهد بودیم، مردم دیدند و تصاویر گویا هست، این انتخابات در مقایسه با سه انتخابات گذشته حضور معناداری را به ذهنها متبادر میکرد. آمارهای این دوره باید درست باشد ولی به نظرم میرسد شائبههایی که در مورد آمارهای گذشته مطرح بود را تثبیت میکند. چون تصاویری که این دوره از شلوغی صندوقهای رأی در تمام استانها داشتیم و تمدید مهلت رأیگیری با گذشته کاملا متفاوت است. ولی متعجبیم که چطور این دوره ۴۰ درصد شده و در گذشته ۴۸ درصد شده بود. به هر حال این علامت سؤالی است که امیدواریم وزارت کشور و شورای نگهبان بتوانند دلایل قانعکنندهای برای آن اعلام کنند.
باید پیام روشنتری را برای اقوام و مذاهب داشته باشیم
در استانهایی که هیچکدام از کاندیدها به آنجا سفر نکردند، مثل سیستان و بلوچستان، کمترین میزان مشارکت را شاهد بودیم و فکر میکنم در این استان مشارکت حدود ۳۰ درصد بود. اگر آقای پزشکیان به این استانها هم سفر کند، چقدر میتواند در شور و شوق انتخاباتی این مردم تأثیر داشته باشد؟
در این فرصت کوتاه امکان سفر نبود. و اینکه حضور آقای پزشکیان در استانهای کشور میتواند مؤثر باشد، قطعا درست است. ولی مهمتر از همه اینها، «مطالبات مردم» است. به هر حال ما نسبت به خیلی از استانها کوتاهیهایی داشتهایم و باید پیام روشنی را نسبت به این استانها داشته باشیم. یعنی اگر هم نمیتوانیم در این زمان کوتاه به استانی سفری داشته باشیم، باید پیام روشنتری را به هر وسیلهای هست، چه در سخنرانیها، چه در اعزام گروههایی به آن استانها و چه در مناظرات، به خصوص برای اقوام و مذاهب داشته باشیم. به هر حال جریان اهل سنت در چند استان مرزی و حتی مرکز خواستههای منطقی و مطالبات قانونی در چهارچوب قانون اساسی دارند که متأسفانه به آنها پرداخته نشده است. فصل سوم قانون اساسی به حقوق شهروندی و حتی حقوق خدادادی که در عرصه انتخاب و تعیین سرنوشت برای مردم قائل شده، اشاره شده است اما یک جاهایی تضییع حق کردهایم.
باید حکومت و نامزدها پیام روشنی میدادند؛ زیرا در درجه اول حکومت است که باید در راستای قانون اساسی گام بردارد، حقوق ملت را محترم بشناسد و تمام تلاشش بر این باشد که این حقوق استیفا شود. متأسفانه صداوسیمای ما به بهانه تجلیل از مقام آقای رئیسی رپرتاژ آگهی میرفت و تمام تلاش این بود که وضع موجود باید حفظ شود. امام جمعهها از تریبونهای رسمی هشدار میدادند و در واقع همین را تبلیغ میکردند. من فکر میکنم این یک لجبازی و تعمدی است که مردم را در مقابل حکومت قرار بدهند؛ باید در این تجدیدنظر کنیم.
در وهله اول نامزد هر جریانی باید تکلیفش را با مردم روشن کند؛ دستهبندیهای جنسیتی، خودی و غیر خودی و دستهبندیهایی که به هر حال مورد دلزدگی اقوام و مذاهب شده را خیلی روشنتر و صریحتر بیان کند. رئیس جمهور فقط رئیس دولت نیست و رئیس جمهور دومین شخص کشور و مجری قانون اساسی است و حتی نسبت به اجرای قانون اساسی در سایر قوا میتواند نظارت داشته باشد. حتی اگر شورای نگهبان بر خلاف قانون اساسی تفسیری را انجام داد، تنها کسی که بعد از رهبری میتواند تذکر بدهد که این باعث مخدوش شدن حقوق ملت و بر خلاف منافع ملی هست، رئیس جمهور است.
من فکر میکنم اگر این پیامها صریحتر و روشنتر به مردم منتقل شود، قاعدتا مردم هم بیشتر تشویق خواهند شد و احساس میکنند که با رأی دادن و انتخابشان میتوانند شاهد یک تغییر اساسی و اصلاح ساختار و مسیرها و جلوگیری از انحرافات ایجاد شده باشند. اساسا امروز دیوار اعتماد فروریخته و رئیس جمهور میتواند با همراهی و همکاری سایر جریانات سیاسی و قوای موجود، نسبت به بازسازی دیوار اعتماد اقدام کند. امروز شاهد هستیم که کاهش مشارکت موجب شده هم آسیبپذیری ما در داخل افزایش پیدا کند و هم در روابط ما با سایر کشورها تأثیر جدی بگذارد.