محورهای٢٤ گانه سیاستهای اقتصاد مقاومتی که به وسیله مجمع تشخیص نظام تدوین و پس ازتایید رهبری انقلاب به سران سه قوه جهت اجرا ابلاغ گردیده، راهبرد اساسی اقتصاد ایران است. تاکنون در مقالاتی برخی محورهای این برنامه را تشریح ، تحلیل و تقدیم خوانندگان گرامی نمودهایم. در این شماره به یکی از عناصر کلیدی اقتصاد مقاومتی میپردازیم:
خلاقیت، کارآفرینی
درپنج محور از محورهای استراتژی اقتصاد مقاومتی بطور مستقیم و غیرمستقیم به بحث تقویت خلاقیت، کارآفرینی و ایجاد مزیت رقابتی پرداخته شده است و این دلیلی بر اهمیت و اثربخشی بالای کارآفرینی در اقتصاد ایران است.
کارآفرینی بر پایه «خلاقیت» استوار میشود؛ بدینمعنی که تا فردی خلاق نشود و خلاقیت خود را به کار نگیرد کارآفرین نمیشود چون کارآفرینی فقط ایجاد اشتغال نیست بلکه خلق کسب وکار جدید برای رفع نیازهای برآورده نشده جامعه است.
بنابراین لازم است پویایی، شکوفایی و رشد خلاقیت مورد توجه ویژه قرار گیرد.
لازم است همینجا اشاره کنیم که همه انسانها دارای استعداد بالقوه خلاقیت هستند اما بالفعلشدن آن نیازمند اقدامات تربیتی و آموزشی است.
ابتدا خانواده و پس از آن مهدکودک، کودکستان، دبستان، دبیرستان، دانشگاه، رسانهها، نهادهای مدنی و گروههای اجتماعی مختلف جامعه وظیفه دارند به گونهای هدفمند به رشد و پرورش خلاقیت افراد کمک کنند.
محتوای دروس در نظام آموزشی، آگاهی پدران، مادران و سایر خویشاوندان از روشهای پرورش خلاقیت به آنها کمک میکند تا کودکانی خلاق تربیت کنند. هنوز نظام آموزشی و نظام تربیتی ما گرفتار کلیشههایی است که برخی از آنها دیرینهای دویست ساله دارند. این کلیشهها پاسخگوی نیازهای روز نیستند و باید تغییر کنند. مثلاً اینکه معلم در کلاس فقط گوینده انحصاری (متکلم وحده)باشد و دانشآموز و دانشجو شنونده، سالهاست کارکرد خود را از دست داده و بیش از ٣٠ روش جدید آموزشی جایگزین آن شده است؛ اما هنوز ما در دانشگاه، مدرسه، تبلیغات دینی، سیاسی و اجتماعی فقط از روش «سخنرانی» استفاده میکنیم.
دوره کودکی ونوجوانی دورهای بسیار حساس برای پرورش خلاقیت است. چه اینکه کودک و نوجوان در سطح بالایی تحت تأثیر والدین، خویشاوندان، هم بازیها، معلم، رسانه و... هست.
تغییراتی که در نظام آموزشی ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، فرانسه و آمریکا ایجاد شد موجب توسعه سریع این کشورها گردید. نظام آموزشی این کشورها بر پرورش «خلاقیت» متمرکز شده است.
وقتی انسان خلاق شد، نیازهای برآورده نشده در جامعه را شناسایی میکند و به آنها به عنوان «فرصت» مینگرد. به کارگیری امکانات برای استفاده از این فرصت با تکیه بر پشتکار، حمایت جامعه و ... موجب کارآفرین شدن این فرد خلاق میشود؛ چون فرد خلاق دست به کار راهاندازی کسب و کاری جدید برای رفع نیازهای برطرف نشده میزند و ضمن رفع نیازجامعه، برای خود و دیگران ایجاد درآمد میکند، سطح تولید ملی و به دنبال آن «درآمد ملی» بالا میرود و اقتصاد کشور پویا میشود.
انسانهای کارآفرین و خلاق مزیتهای منطقهای، محلی و کشوری را پیدا میکنند و با تکیه بر آنها کسب و کار خود را توسعه میدهند، به همین جهت است که این موضوع در برنامه اقتصاد مقاومتی مورد تأکید زیادی قرار گرفته است.
باشد تا برنامهریزان و مجریان به این مقوله اهمیتی بیش از پیش دهندو صاحبنظران، نظرات خود را برای توسعه وگسترش فرهنگ اقتصاد مقاومتی و چگونگی اجراییشدن آن در اختیار این هفتهنامه جهت چاپ و نشر قرار دهند. إنشاءا....