تعداد بازدید: ۱۶۱
کد خبر: ۱۵۸۲۶
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۸ - 2023 03 February
نویسنده : نجیب(ماجراهای تبعه موجاز)

- جمع کون، جمع کون زولَیخا که باید بَ وَلایت خودمان روان شویم.

- باز چَه شده نجیب؟ چَرا دوباره قاطی بَکردی؟

- چَه شده؟ دیگر مَی‌خواستی چَطور شود؟ مگر نَظاره نَمی‌کونی دو روز است زهر ماری گیرم نیامده کَشیده کونم؟ دیگر پول و پله کندَه‌کاری در این وَلایت جیواب نَمی‌دهد. تَریاک شده کیلویی ۵۰ مَیلیون؛ منِ خاک بر سر چَطور مَی‌توانم از پس روزانه ۵۰۰ هَزار تومان چند بس تَریاک بر بَیایم؟

- خب ترک بَکون.

دو دستی بر سرم بَزدم و بَگفتم: ترک کونم؟ بَ همین راحتی. مگر پفک و آبنبات است؟ شما همان گوشت کیلویی ۲۵۰ هَزار تومان را که امروز گفتَه کردی برو خریدَه کون، مَی‌توانید دو روز ترک کونید تا ارزان شود؟

این را گفتَه کردم و با عصبیت از خانَه بیرون زدم تا یَک کیلو گوشت خریدَه کونم. اما بَ هر قصابی روان شدم، بستَه بود.

تعجب بَکردم و از مردم که پُرسان شدم؛ بَگفتند: قصاب‌ها تعطیل بَکرده‌اند که گوشت ارزان است و باید بالای ۳۰۰ هَزار تومان شود.

ناامید شدم و در راه خانَه، پول گوشت را بَدادم یَک بس تَریاک خریدَه کردم تا آرام شوم...
نجیب

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها