تعداد بازدید: ۷۹
کد خبر: ۱۴۷۷۸
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۲۳:۳۷ - 2022 08 October
یک فنجان شعر
اعظم زارع


حس می‌کنم دوباره زمین در مدار نیست
یا ذره ذره‌های دلم را قرار نیست

دارم دوباره دور خودم چرخ می‌زنم
حالا که چرخ قافله را اعتبار نیست

در من دوباره شور عجیبی نهفته است
مضراب‌های زیر و بمم استوار نیست

در ذره ذره‌های تنم رشد می‌کند
یک رویش عجیب که شاید بهار نیست

یک جوشش عمیق و یا یک حرارت است
این اتفاق معجزه‌ گر ، نه، حصار نیست

در من تنیده روح خودش را کسی که باز
در پیله‌های شعر من امشب دچار نیست

*
هی پیله‌پیله‌های مرا باز  کرده است
اما نه مثل اینکه دلش سازگار نیست

*
آه ای تمام حرمت من، ای شکوه شعر
خوش می‌‌‌روی و عمر غزل ماندگار نیست

تمامحرمتمن

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها