تاریخنگاران، فلاسفه اجتماعی، جامعه شناسان، علمای علم سیاست و اقتصاددانان در موارد زیادی در نقد و ارزیابی قدرت به فساد در حکومتها پرداختهاند. این رویه از گذشتههای دور جریان داشته و در سیصد سال گذشته به شکل علمی و علنی، فساد حکومتها برملا و افشا شده به طوری که در جوامع دموکراتیک- که آزادی بیان و قلم به عنوان پایهایترین آزادی عمومی محسوب و نهادینه شده- افشای مفاسد مالی، سیاسی و اخلاقی (جنسی) به راحتی و بدون واهمه انجام و در مواردی موجب سقوط حاکمان و صاحبان قدرت شده است. استعفای ریچارد نیکسون رئیس جمهور آمریکا در سال ۱۹۷۴، محاکمه علنی بیل کلینتون رئیس جمهور دیگر آمریکا در سال ۱۹۹۰ میلادی مصادیق بارز این مسئله هستند؛ اما در حکومتهای غیردموکراتیک افشای این مفاسد در زمان حاکمیت و بر سر کار بودن آنها کار دشواری است، ولی پس از سقوط آنها موارد بسیاری برملا میشود. وجه مشترکی که در این میان میتوان به آن توجه کرد این است که عمده فساد حکومتها از فساد مالی شروع و به تدریج مفاسد بعدی را به وجود میآورد. به نمونهای از ایران میپردازیم.
یکی از حکومتهایی که در ایران مدعی دینمداری بود صفویان بودند. این سلسله در ابتدا صوفی بودند و شیعه و تلاش کردند تصوف را رواج دهنداما پس از چند دهه به سمت شریعت و فقاهت رفتند. علمایی همچون مجلسی پدر و پسر، شیخ حر عاملی، شیخ بهایی و... در تغییر جهت دینی صفویان از تشیع صوفی صفوی به سوی تشیع فقاهتی نقش مهمی داشتند. شاهان صفوی پس از کشور گشاییهای زیاد به تحکیم و تثبیت حکومت پرداخته و پایتخت را از قزوین به اصفهان منتقل کرده و با داعیه دینداری به حکومت ادامه دادند. اینان که امنیتشان تأمین و خزانهاشان مملو از سیم و زر شد به تجمل و فساد مالی روی آوردند. زنده یاد استاد باستانی پاریزی در کتاب گران سنگ «سیاست و اقتصادعصر صفوی» ابعاد مختلف فساد این سلسله را با سند افشا کرده است. ایشان نگاشته: «شاهان و شاهزادگان اولیه صفوی که نانشان را بر پشت اسب میخوردند و در بیابانهای بی آب و علف در تعقیب ازبکان و ترکان میدویدند کم کم تبدیل به پادشاهانی شدند که در حضور آنان نوعی چینی سبز وجود داشت که هر قطعه آن ۵۰۰ اکو میارزید و در روایات بود که این بشقاب چینی با تغییر رنگ، سم را نمایان میساخت! قیمت ظروف طلای غذا خوری شاه را در حوالی سال ۱۰۷۷ مهشیدی (۱۶۶۶ میلادی) به ۳۲ تا ۵۰ میلیون بالغ میدانستند و شاردن خود میگوید من یک تکه بشقاب را با پرداخت ۱۲ هزار فرانک از خواهر شاه فقید (عمه شاه سلیمان) به دست آوردم. در جای دیگر توضیح میدهد که ظروف آبدارخانه همه زرین و جواهرنشان بود و آبدارباشی اظهار میداشت که ۴ هزار قطعه ظروف و آلات خوان زرّین جواهر نشان وجود دارد و قیمت آنها را بیش از یک میلیون مینویسد. جواهرات خواهر شاه عباس دوم (عمه شاه سلیمان که همسر مجتهد اعظم بود) چهل هزار تومان آنروز قیمت داشته و این زن تنها یک سینی طلا با شاردن معامله کرده که ۶۰۰ اونس وزن داشته است.» (باستانی پاریزی، ۱۳۶۲: ۲۰۷ و ۲۰۸)
ایشان در همین کتاب به مفاسد اخلاقی و بسیار گسترده این حکومت و بدنبالش درباریان، ثروتمندان و توده مردم پرداخته، اما نکته کلیدی این است که:
۱- فساد اقتصادی، شکاف طبقاتی را به شدت افزایش میدهد و پایههای حکومت را ضعیف و توده مردم را از حکومت ناراضی و رویگردان میکند.
۲- مفاسد و آسیبهای اجتماعی که دامنگیر حکومت و عناصر و اجزایش میشود آنها را در اداره حکومت ناتوان و ناکارآمد میکند و این عاملی دیگر است برای سقوط آن.
استاد باستانی آورده است: «عدم تعادل درآمدها و تقسیم نامناسب ثروت و اندوخته شدن اموال و املاک بیشمار در نزد رجال و روحانیان و لشکریان شکافی عمیق در بین طبقات مختلف مملکت پیش آورد. پول و ثروتی که در اوایل دوران صفویه تا کمی بعد از شاه عباس صرف جنگهای خارجی و یا ایجاد سدها و پلها و انجام کارهای عمرانی میشد کمکم متعلق به خانوادههای معدودی گشت یا صرف جواهرات و اشیاء گرانبها شد و تجمل و شکوه جای شدت و خشونت را گرفت چنانکه شاردن گوید: در دوره شاه عباس کبیر سربازان حوالههای بهتری داشتند، ولی اینک سالهاست که دولت به آنان نیازی ندارد که حقوق خوب به آنان داده شود. من بسیاری از درجه داران و کارکنان شاه را دیده ام که دو سال حقوق طلب داشتند.» (همان: ۲۰۵ و ۲۰۶)
فساد مالی، اجتماعی و سیاسی به عنوان عامل اصلی زوال حکومتها ۷۰۰ سال پیش توسط اندیشمند اسلامی ابن خلدون در کتاب گرانسنگ «مقدمه» مورد تحلیل قرار گرفت. این مورخ اندیشمند اجتماعی با مطالعه حکومتهای مختلف در آفریقا تئوری دوری را ارائه کرد و طی آن مراحل زوال حکومتها را تشریح نمود. علت عمده زوال از منظر ابن خلدون فساد است.
شاد و سالم و موفق باشید
منبع:
باستانی پاریزی، محمد ابراهیم (۱۳۶۲) سیاست و اقتصادعصر صفوی، چاپ سوم، تهران: انتشارات صفی علیشاه