تعداد بازدید: ۱۹۵
کد خبر: ۱۲۳۶۴
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۳:۴۳ - 2022 26 February
داستان دنباله‌دار شاهزاده کوچولو
نوشته: آنتوان دوسنت اگزوپری / ترجمه: محمد قاضی / قسمت چهارم

در شماره‌های قبلی، داستان زیبای شاهزاده کوچولو را با هم خواندیم. حالا ادامه ماجرا ...
*****


آدم بزرگها ارقام را دوست دارند. وقتی با ایشان از دوست تازه‌ای صحبت می‌کنید، هیچوقت به شما نمی‌گویند که مثلاً آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازی‌هایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع می‌کند؟ بلکه از شما می‌پرسند: «چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟» و تنها در آن وقت است که خیال می‌کنند او را می‌شناسند. اگر شما به آدم بزرگها بگویید: «من خانه زیبایی دیدم، پشت بامش کبوتران...» نمی‌توانند آن خانه را در نظر مجسم کنند. باید به ایشان گفت: «یک خانه صدهزار فرانکی دیدم!» آن وقت به بانگ بلند خواهند گفت: به به! چه خانه قشنگی!


همین طور اگر شما به ایشان بگویید: «دلیل اینکه شازده کوچولو وجود داشت، این است که او بچه شیرین زبانی بود و می‌خندید و گوسفند می‌خواست و هر کس گوسفند بخواهد، دلیل بر این است که وجود دارد.» شانه بالا می‌اندازند و شما را بچه می‌پندارند! 


ولی اگر به ایشان بگوئید: «سیاره‌ای که شازده کوچولو از آنجا آمده ب ۶۱۲ است» باور خواهند کرد و شما را از شرّ سؤالهای خود راحت خواهند گذاشت.


آدم بزرگها همین طورند. نباید از ایشان رنجید. بچه‌ها باید نسبت به آدم بزرگها خیلی گذشت داشته باشند./ ادامه دارد

بچه‌ها باید نسبت به آدم بزرگها خیلی گذشت  داشته باشند

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها