فاطمه زردشتی نیریزی، نیریزان فارس:
با یک بحث کوچک شروع میشود.... بحثی که رفتهرفته شدت میگیرد، صداها جای خود را به فریاد میدهد... فریادهای بلند و متعاقب آن فحش و ناسزا و در آخر کتک و کتککاری...مشت و لگدهایی که با گریه زن همراه است و جیغ و التماس بچهها...
از قدیم و ندیم گفتهاند دعوا نمک زندگی است؛ اما هنوز هم هست در بسیاری از خانوادهها که این دعواها با خشونت همراه است، مرد کتک میزند و صد البته این زن است که در اکثر موارد زیر مشت و لگدهای مرد مجبور به سکوت میشود...
شبی نیست که جر و بحث نکنند
ملیحه یکی از هزاران زنی است که تا به حال بارها و بارها از همسرش کتک خورده، کتکهایی که چه بسا اگر پا در میانی همسایه طبقه پایینشان نبود، کارش به بیمارستان کشیده میشد...
خانم ل 49 ساله و همسایه ملیحه است. میگوید: «شبی نیست که با هم جر و بحث نداشته باشند. دیگر سر و صداهایشان برایمان یک چیز عادی شده. آن طور که از ملیحه شنیدهام، سر هر چیز کوچکی با همسرش بحث میکنند و کلاً آبشان توی یک جوی نمیرود. حرفشان که بالا میگیرد، پشت بند آن صدای گریه ملیحه را میشنوم و جیغ و فریاد بچهها... فردای روز بعد هم ملیحه با دست و صورت کبود میآید خانهامان و ماجرای دعوایشان را تعریف میکند. چند باری هم کارشان زیادی بالا گرفته بود که من و همسرم وساطت کردیم؛ وگرنه خدا میداند کار به کجا ختم میشد.»
خانم ل ادامه میدهد: «نه این که در هیچ خانوادهای بحث نباشد، هست! اما فکر نمیکنم به این شدت. خودِ من و همسرم با وجود این که حدود سی سال است با هم زندگی میکنیم، اما گاهی دعوایمان میشود. دروغ چرا؟ آن اوایل چند باری هم همسرم دست رویم بلند کرد؛ اما خب رفته رفته با آمدن و بزرگ شدن بچهها، این کارش را ترک کرد.»
به گفته دکتر فرنوش امامیان، همسر آزاری تنها محدود به کشورهای فقیر و غیرصنعتی نیست؛ بلکه پدیدهای جهانی تلقی میشود و کتک زدن همسر ممکن است توسط هر کسی و در هر لباسی انجام شود.
این پزشک روانشناس عقیده دارد دلایل زیادی میتواند عامل خشونت مرد علیه همسرش باشد. یکی از آنها اعتقاد به مردسالاری است که در آن هر عمل یا حرفی خلافنظر مرد، با کتکخوردن مجازات میشود.
شخصیت نابالغ و اعتماد به نفس پایین، از دیگر علل اِعمال خشونت علیه خانواده است. همچنین تجربهی آزار جسمی و عاطفی از کودکی توسط والدین و اطرافیان نیز باعث میشود که فرد در بزرگسالی این خشم را نسبت به خانواده خود اعمال کند.
عین تخم چشمم دوستش دارم؛ چرا بزنمش؟
احمد قانع اما از کسانی است که به گفته خودش، پس از گذشت 20 سال از زندگی مشترکشان، تاکنون هیچ بحث خاصی با همسرش نداشته.
میگوید: «نه این که بحث نکنیم، بحث که بین همه زن و شوهرها هست؛ اما خب با خنده و شوخی بحث را تمام میکنیم.»
در مورد این که تا به حال روی همسرش دست بلند کرده یا نه، میگوید: «خدا نیاورد آن روز را! عین تخم چشمم دوستش دارم. چرا باید چنین کاری کنم؟»
دلم خنک شد که جوابش را دادم!
همسر زینب 34 ساله راننده جاده است و شاید به قول زینب خانم به همین خاطر است که نسبت به دیگر زن و شوهرها کمتر دعوایشان میشود.
میگوید: «چون همسرم بیشتر وقتها خانه نیست، سعی میکنم زمانهایی که خانه است زیاد با او بحث نکنم؛ اما خدایی گاهی نمیشود بحث نکرد. سرِ موضوع خاصی هم بحث نمیکنیم؛ بیشتر سرِ بچهها یا در مواردی خانوادههایمان! اصلاً دست بزن ندارد. زمانهایی هم که دعوایمان میشود، اغلب دو نفری سکوت میکنیم و بعد کمکم سرِ صحبت را باز میکنیم. البته این را هم بگویم که در مواردی اصلاً پشیمان نمیشوم از این که در دعوا جواب همسرم را دادهام. با خودم که تنها میشوم، پیش خودم میگویم خوب کردم جوابش را دادم، حقش بود، دلم خنک شد!»
دعوا و گران شدن دیهها!
«آنقدر دیهها گران شده که مگر کسی جرئت میکند روی زنش دست بلند کند؟»
این را مجید اهل با خنده میگوید.
ادامه میدهد: «با همسرم بحث میکنیم، اما جر و بحث نه! مانند بیشتر زن و شوهرها، اکثر بحثهایمان هم سرِ مسائل مالی است. موقع بحثکردن هم کار خاصی انجام نمیدهیم. آنقدر بحث میکنیم تا به هر حال یکیامان خسته شود! البته این را هم بگویم که تا به حال هیچگاه روی همسرم دست بلند نکردهام. چرا؛ بچههایم را به خاطر شیطنتهایشان چند باری کتک زدهام؛ اما همسرم را نه. البته بودهاند کسانی که شنیدهام همسرشان را حسابی کتک زدهاند؛ اما خودم نه، این کار را نکردهام!»
بارها از شوهرم کتک خوردهام
طاهره 29 ساله اما از زنانی است که بارها از شوهرش کتک خورده.
میگوید: «کلاً دست بزن دارد و تا تقی به توقی میخورد، دست رویم بلند میکند. فرقی نمیکند سر چه موضوعی باشد، فکر میکند با این کارها میگویند بهبه عجب مرد باجربزهای است و چقدر همسرش از او حساب میبرد. آخرین باری که بحثمان شد، همین چند روز پیش بود که به خاطر این که کمی غذا شور شده بود، سیاه و کبودم کرد و تا چند روز مجبور شدم جلوی بقیه لباس آستین بلند بپوشم تا کبودی دستم معلوم نشود. یک بار هم که به شدت دعوایمان بالا گرفت، سرم را محکم به در کوبید؛ به طوری که شیشه در شکست. البته این را هم بگویم که من هم در دعوا سکوت نمیکنم و همیشه جوابش را میدهم و همین حرص او را درمیآورد! توقع دارد هر چه دوست دارد بگوید و من اصلاً به روی خودم نیاورم؛ خب نمیشود، میشود؟»
زنی را میشناسم که روی شوهرش چاقو کشیده!
حسن بنایی اما معتقد است دوره، دورهی زنسالاری است.
میگوید: «به نظر من که الان در بیشتر خانوادهها زن رئیس است و هر کاری دلش بخواهد میکند. یک طوری حرف، حرف زن است.»
ادامه میدهد: «در همه خانوادهها بحث هست و مسلماً خانواده ما هم از این قاعده مستثنی نیست. اکثر بحثها هم به خاطر یک سری پافشاریها همراه با اصرار زیاد است و البته مسائل مالی هم بیتأثیر نیست.»
در مورد این که تا به حال کارشان به کتککاری رسیده یا نه، میگوید: «20 سال است ازدواج کردهام. آن اوایلِ ازدواج، یکی دوبار، آن هم در حد یکی دو تا سیلی پیش آمد؛ اما بعد از آن نه! کلاً دست بزن ندارم؛ اما بیشتر وقتهایی که دعوایمان میشود، وسایل را پرتاب میکنم و چیزهایی را میشکنم! بچههایم را هم هیچ وقت نزدهام. البته بعد از دعوا، سریع پشیمان میشوم. خیلی وقتها بوده که بعد از دعوا با همسرم، گل خریدهام و عذرخواهی کردهام. حتی وقتهایی بوده که در شروع جر و بحث مقصر نبودهام و در شروع آشتی پیشقدم شدهام.»
بنایی ادامه میدهد: «همان طور که گفتم، الان دوره مردسالاری تمام شده و کمتر پیش میآید که مردی روی زنش دست بلند کند. زنی را میشناسم که شیشه شکسته و با شیشه شوهرش را زخمی کرده یا روی شوهرش چاقو کشیده!»
میخندد...
«میبینید؟ به اینها میگویند زن!»
مردهای قدیم بیشتر دست بزن داشتند
صغری 56 ساله معتقد است مردهای قدیم نسبت به مردهای امروزی بیشتر دست بزن داشتند.
میگوید: «همین شوهر خودم! مگر میشد با او دو کلام حرف زد؟ اوقات تلخی داشت که نگو و نپرس! دعوایمان که میشد، حرفی که نمیزد نبود. کتک هم تا دلتان بخواهد از او خوردم. البته نه تنها من، اکثر زنهای دوران ما به همین صورت بودند. مثل الان نبود که تا یک بحث کوچک پیش میآید، طلاق و طلاقکشی باشد. زن با چادر سفید میرفت خانه بخت و با کفن برمیگشت. اغلب بحثهای آن زمان هم مثل بحث ما سر مادرشوهرها بود. مینشستند زیر پای پسرهایشان و آنها را پر میکردند. الان اما دیگر نه! با بزرگشدن بچهها هر دو ساکت شدهایم و کمتر دعوا میکنیم. بحثمان هم که میشود، سریع موضوع را عوض میکنیم تا کار به جاهای باریک نکشد.»
ادامه میدهد: «دخترهای امروزی اما این طور نیستند. همین پسر خودم مگر جرئت دارد به زنش بگوید بالای چشمت ابرو؟ درسته قورتش میدهد... البته خب هنوز هم هستند مردهایی که دست روی زنشان بلند میکنند و در اقوام خودمان هم یکی دو نفری پیدا میشوند.»
اگر بچهها نبودند...
مهدی 49 ساله، کارمند است و 19 سال است که ازدواج کرده.
میگوید: «بحث کردن در خانه ما یک چیز تکراری است. ما اداری هستیم و بیشتر بحثمان سر اقتصاد و تورم و بیپولی است. خب بعد از دعوا، یک مدت قهر میکنیم و دوباره آشتی میکنیم. سعی میکنیم جلوی بچهها بحث نکنیم؛ اما گاهی نمیشود. البته یکی دو بار آن اویل ازدواجمان روی زنم دست بلند کردم؛ ولی دیگر تکرار نشد و بیشتر از همه هم به خاطر بچهها بود. من فکر میکنم اگر این بچهها نبودند، بیشتر از 80 درصد زندگیها از هم میپاشید و به طلاق منجر میشد.»
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد...
مهدی 37 ساله عقیده دارد بیشتر دعواها و بحثها به خاطر زبان درازی زنان و کوتاه نیامدنشان در دعوا است.
میگوید: «اگر زن خوددار باشد و جواب شوهرش را ندهد، مرد هم بعد از چند دقیقه خواه ناخواه پشیمان میشود؛ اما مشکل اینجا است که بیشتر زنها در دعوا کوتاه نمیآیند و همین میشود که به قول معروف زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد!»
ادامه میدهد: «در این که کتکزدن زن واقعاً کار زشتی است، شکی نیست؛ اما خب در شرایطی که فشار زندگی و مشکلات اقتصادی این قدر به مردهای خانواده فشار میآورد، آنها توقع دارند زنها بیشتر درکشان کنند و وقتی درکی نباشد و بحث شود، کار هم به کتک و کتککاری میرسد.»
در مورد این که تا به حال در دعوا زنش را کتک زده یا نه، میگوید: «اگر بخواهم راستش را بگویم، بله چندین بار، و هر بار هم با دیدن گریههای او پشیمان شدهام و با خودم عهد کردهام که دیگر این کار را تکرار نکنم. اما خب موقع عصبانیت واقعاً آدم گاهی کنترلش را از دست میدهد. به نظرم اگر بشود با گفتگو مسائل را حل کرد خیلی بهتر است؛ اما خب گاهی واقعاً نمیشود.»
*****
در ادامه گزارش سعی کردیم آماری هم در این زمینه از دادگستری، بیمارستان، اورژانس 115 و بهزیستی بگیریم. مراکز و سازمانهایی که خود معتقدند موارد همسرآزاری و حتی کودکآزاری بخصوص در دوران خانهنشینی کرونا زیاد شده و رو به افزایش است.
اما تلاش ما به نتیجه نرسید و متأسفانه آماری در این زمینه نداشتند یا نخواستند بدهند...
نظر شما