در شامگاه ۱۳۶۱.۰۲.۰۹ خورشیدی جهت آغاز عملیات بیتالمقدس (فتح خرمشهر) از پل شناوری که در منطقه دارخوئین روی رودخانه کارون نصب بود یگان آتشبارتوپخانه با سه مرحله خیز و تغییر موضع، پشتیبانی آتش نیروهای حمله کننده لشکر ۹۲ زرهی را به عنوان مأموریت تقویت آتش گردان ۳۱۲ انجام وظیفه نمود.
در مرحله اول عملیات بیتالمقدس سرباز وظیفه عزیز دبستان در مورخه ۱۳۶۱.۰۲.۰۹ در غرب منطقه دارخوئین بر اثر اصابت ترکش ناشی از انفجار گلوگه توپخانه دشمن به درجه رفیع شهادت نائل گردید و نیروهای حمله کننده ایران به جاده استراتژیک اهواز - خرمشهر رسیدند.
در مرحله دوم عملیات، نیروهای رزمنده، در حدود بیست کیلومتر از مرزهای شناخته شده بینالمللی را در شرق شهر بصره تسخیر کردند و کد ۲۱۲ و آتشبار یکم ۳۸۷ توپخانه شهرضا در سه کیلومتری جنوب غربی پاسگاه حسینیه مستقر و شروع به آتشباری روی دشمن کرد.
ساعت ۴:۰۰ صبح ۱۳۶۱.۰۲.۲۸ در غرب پاسگاه حسینیه نیروهای دشمن اقدام به یک حمله هماهنگ کردند که نیروهای ایرانی را تجزیه و تصرف خرمشهر را غیر ممکن کنند که با اجرای آتش از ساعت حمله دشمن تا ساعت ۹ صبح تعداد ۸۶ نفر از نیروهای دشمن اسیر وعده کثیری کشته و زخمی شدند.
دیدبانی آتشبار یکم را افسر مؤمن و متعهد ستواندوم وظیفه خوبیاری، اهل شیراز که در مرز بینالملل استقرار داشت عهدهدار بود و به خوبی انجام وظیفه مینمود. چون کمترین فاصله این دیدبان شجاع با نیروهای دشمن به ۳۵۰ متر میرسید، ایشان قسم میخورد که تکههای گوشت بدن متجاوزین به گونیهای سنگر دیدگاه خورده است و راست میگفت. آتشبار یکم آن روز بیش از ۴۵۰ گلوله توپ ۲۰۳ میلیمتری را که هر گلوله آن ۹۳ کیلوگرم وزن دارد روی نیروهای متجاوز ریخت. گردان ۳۱۲ نزدیک به یک هزار گلوله تیراندازی نمود تا حمله دشمن سرکوب و دشمن به اهداف شوم خود نرسید.
سرانجام مرحله سوم عملیات فتح خرمشهر شامگاه ۱۳۶۱.۰۳.۰۱ با شرکت عده زیادی از رزمندگان ارتش، سپاه و بسیج شروع شد که یگانهای عمده عمل کننده شامل نیروی زمینی مرکب از لشکر ۱۶، لشکر ۷۷، و تیپ ۵۵ هوابرد و لشکر ۹۲ و لشکر ۲۱ و تیپ ۵۸ و گروه ۲۲ توپخانه و گروه ۳۳ توپخانه و نیروهای دیگری از ارتش و سپاه و بسیج بود.
در آن شب تا صبح آسمانِ تاریک توسط گلولههای روشن کننده دو نیروی متخاصم روشن بود. هواپیماهای عراقی حدود ۱۴ تا ۱۵ گلوله روشن کننده را از بالا پرتاب میکردند که به مدت ۱۵ دقیقه با نور بسیار زیادی میسوخت و شب تاریک به روز روشن تبدیل شده بود.
گلولههای روشن کننده توپها و خمپارهها، روشنایی برق دهانه توپهایی که آتش تهیه را انجام میدادند، روشنایی گلولههای رسام تانکها و تیربارها و توپهای ضدهوایی شبی فراموش نشدنی را برای رزمندگان درپی داشت. تا صبح دوم خرداد که آفتاب طلوع کرد، همه رزمندگان با متجاوزین میجنگیدند و خواب و خستگی مفهومی نداشت. از رودخانه کارون تا مرز و از کرخه کور تا خرمشهر همه جا نیروهای اسلام اعم از ارتش و سپاه و بسیج و جهاد حضور داشتند و در حقیقت همه نیروهای ایران اسلامی بودند و از کشورخود مردانه دفاع میکردند و دشمن فریب خورده را گوشمالی میدادند و میخواستند که شهر خون، خرمشهر را آزاد کنند که البته به فرمایش امام امت، خرمشهر را خدا آزاد کرد.
رزمندگان اسلام ظهر ۱۳۶۱.۰۳.۰۲ با آب فرات وضو ساختند و نماز ظهر و عصر را به جا آوردند. هواپیماهای نیروی هوایی خصوصاً هواپیماهای اف ۱۴ ایران، دفاع هوایی را به عهده داشتند و بالای سر رزمندگان دائم از صبح تا شام به گشت هوایی مشغول بودند و ما مرتب شاهد شلیک موشک هوا به هوای آنها بودیم.
سرانجام در مورخه ۱۳۶۱.۰۳.۰۳ خرمشهر توسط رزمندگان اسلام آزاد و تعداد ۱۹ هزار نفر از پرسنل دشمن اسیر و عده کثیری از آنان کشته و زخمی و تلفات و ضایعات سنگینی به ماشین جنگی عراق وارد شد.
فتح خرمشهر خوشحالی غیر قابل توصیفی در پرسنل یگانها و مردم ایجاد کرد. من خبر فتح خرمشهر را ساعت ۱۰:۳۰ روز ۱۳۶۱.۰۳.۰۳ با بلندگوی دستی به پرسنل آتشبار یکم توپخانه شهرضاابلاغ کردم. البته رادیو ایران در ساعت ۱۵ همان روز خبر فتح خرمشهر را اعلام کرد. مردم به خیابانها ریختند و جشن ملی بزرگی برگزار کردند. این پیروزی در تاریخ ایران ماندگار شد.
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید