شعردونی
سال نو آمد ولی با دست خالی غم مخور
گر ندارد خانهات یک فرش و قالی غم مخور
گر نداری پول و مال و مکنتی از بهر خویش
گرچه بحران است در آمار مالی غم مخور
وضع آب و باغ و دشت و کشت و زرع و زندگی
بر مدار آسمان شد خشکسالی غم مخور
قصرهای پرتجمل، خانههای شیک و پیک
گر نداری نیمه سقفی این حوالی غم مخور
با گذشت روزگاران ثروتت گر شد زیاد
میروی از دار دنیا دست خالی غم مخور
هرکجا هستی خدا یار و نگهدار تو باد
توی قطرو، یا که مشکان، خواجهمالی غم مخور
نظر شما