/ اگر هر شب به جای تماشای تلویزیون، پانزده دقیقه مطالعه کنید، سالی حدود پانزده کتاب را میخوانید...
اگر روزی پانزده دقیقه ادبیات کلاسیک بخوانید، در مدت هفت سال، صد کتاب بزرگ ادبیات کلاسیک را خواندهاید...
اینگونه تبدیل به یکی از باسوادترین افراد در نسل خود میشوید و همه اینها با پانزده دقیقه مطالعه قبل از خواب حاصل میشود.
/ اگر با آدمهای بدبخت نشست و برخاست کنید، کم کم به بدبختی عادت میکنید و فکر میکنید که این طبیعی است. اگر با آدمهای غرغرو همنشین باشید عیبجو و غرغرو میشوید و آن را طبیعی میدانید. اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت میشوید ولی در نهایت شما هم عادت میکنید به دیگران دروغ بگویید و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت. اگر با آدمهای خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه میشوید و این امر برایتان کاملاً طبیعی است.
تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین میکشند و اصلاً متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوید.
/ زن ها وقتی میخندند، انگار دنیا میخندد. میگویید نه؟!
فکر کنید به خندههای مادرتان؛
مادرتان که میخندد، پدرتان مگر میتواند نخندد؟!
جنس زن خوب است که خندهرو باشد، دنیا به لبخندشان نیازمند است؛
زن بخندد، تمام مردان وابسته به آن میخندند. آنها بلدند کاری کنند تا پدر بخندد، برادر بخندد، عشق بخندد، تمام در و دیوار خانه بخندد، دنیا بخندد...
/ کاش گیج و بیخبر از خواب بلند شوی، رادیو را روشن کنی و بشنوی: «خبری نیست، پا روی پا بیندازید، چایتان را بنوشید، به موزیکهای آرام گوش کنید، کتاب بخوانید، عاشق باشید و غمتان نباشد؛ قرار نیست هیچ اتفاق خاصی بیفتد...»
روزت را با صدای آواز گنجشکها و شیطنتهای ابرها و آفتاب شروع کنی.
چشم باز کنی و همه چیز خوب باشد، هیچ روزنهای برای نگرانی نباشد و زمین سیاره آرام و دنجی شده باشد برای زیستن...