البته باید گفت وحشتناک؟! آمار رسمی تورم و گرانی را میگویم که اخیراً توسط مرکز آمار ایران منتشر شده و بسیار عجیب است. تحلیل جزئیات این آمار نه در حوصله خوانندگان است و نه در این مقاله مختصر مجال پرداختن به آن. از این جهت به کلیات آن میپردازم.
در گزارش مرکز آمار سال ۱۳۹۵ به عنوان سال پایه در نظر گرفته شده و میزان قیمتها ۱۰۰ منظور شده است. البته اگر سال پایه را صفر هم در نظر بگیریم فرقی در تحلیل نمیکند. در مهرماه امسال میزان تورم در کل کشور در مقایسه با مهرسال ۱۳۹۵ از صد به عدد ۵۴۱ رسیده است؛ یعنی قیمتها ۴۴۱ درصد افزایش یافته است که اگر میانگین این ۶ سال را در نظر بگیریم به طور متوسط میشود سالی ۵/۷۳ درصد!
البته میزان متوسط تورم در همه استانها به یک اندازه نبوده، اما نزدیک به هم بوده است. برای مثال در استانهای ایلام و چهار محال و بختیاری ۵۶۱ و کهکیلویه و بویراحمد ۵۲۴، کردستان ۴۹۳ و تهران ۴۳۲ بوده است.
در روستاها این عدد به ۵/۵۹۱ و در شهرها به ۵۳۲ رسیده است. به عبارتی فشار تورم بر جامعه روستایی بیشتر از جامعه شهری بوده است. نرخ متوسطه سالانه تورم روستایی ۹۸.۶ درصد و تورم متوسط سالانه شهری ۸۸.۷ درصد بوده است.
نرخ تورم سالانه یعنی ۱۲ ماهه منتهی به مهرماه ۱۴۰۱ برای کل کشور ۴۲.۹ درصد بوده که بیشترین آن با رقم ۴۸.۲ دراستان کهکیلویه و بویراحمد و کمترین آن با ۴/۳۸ درصد در استان خوزستان بوده است.
مجدداً یادآور میشوم که این ارقام نرخ متوسط هستند و اِلا آنچه بیش از همه به مردم فشار وارد میکنند تورم شدید مواد غذایی است که در برخی اقلام در یک سال به سه برابر رسیده است. بیجهت نیست که نانواییها روز به روز شلوغتر و بازار مواد غذایی مانند گوشت خلوتتر و کسادتر میگردد.
حاکمیت کشور به ویژه دولت و تیم اقتصادی آن قطعاً دلایل این لجام گسیختگی اقتصادی را خیلی خوب میدانند و به آمارهای دقیق دسترسی دارند، اما اینکه چرا اقدام عملی و سریع انجام نمیشود بر ما معلوم نیست. تورم روز به روز فقر را گستردهتر و عمیقتر میکند و فقر نیز آسیبهای متعددی را به دنبال دارد که هم مردم میدانند و هم مسئولان. به امید آن که شاهد اقدامی سریع، کارشناسانه و عملیاتی باشیم.
شاد و سالم و موفق باشید