مدتهاست مدرک تحصیلی فوقلیسانسم را از دانشگاههای معتبر گرفته و دنبال کار دولتی با حقوق بالا هستم و به دلیل نداشتن پارتی گردنکلفت به جایی نرسیدهام.
یک روز با پسر عمویم به مسافرت رفتیم. او که در اواسط دوره راهنمایی ترک تحصیل کرد و رفت دنبال شغل آزاد، الحمدلله وضع مالی خوبی دارد و کار کاسبیش خوب میچرخد. او در بین راه رو کرد به من و گفت: تو الاغ بودی رفتی دنبال درس و مشق؟ باید میرفتی دنبال شغل آزاد، پول، ثروت.
گرچه کمی به من برخورد، اما در همین لحظه جرقهای به ذهنم رسید و بعد از آن رفتم دنبال تحقیق و زمانی که به یافتههای جدید رسیدم، برق از سرم پرید.
پرورش الاغ!!!!!!!
حالا ویژگیهای این حیوان چشم آهویی:
هر چه جلویش بریزید میخورد. هر جا ببندیش میخوابد. هر چقدر بارش کنی میبرد.
تنها یک نمونه از محصولات الاغ پنیر است که در کشورهای اروپایی کیلویی ١٠٠٠ یورو به فروش میرسد. یعنی با پول رایج مملکت ما (و پس از نوسانات اخیر) میشود ١٠-١٥ میلیون ناقابل همتراز با یک کیلو خاویار و اندازه حقوق ٧-٨ ماه یک کارمند حد وسط. چینیها از پوست آن برای تهیه نوعی ماده استفاده میکنند که بر اساس طب سنتی چین برای درمان سرگیجه، بیخوابی و بهبود گردش خون بسیار مفید است.
از دیگر محصولات مهم و معروف این حیوان قشنگ و زیبا و طناز، فضولاتش است که با نامهای آشنای جلّه و عنبرنسارا درمانی است بر انواع و اقسام دردها و حساسیتها. این محصول در ایران بازار خوبی دارد و در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد و کیلویی ٤هزار تومان به فروش میرسد.
شیر آن کیلویی٣٠ الی ٤٠ هزار تومان قیمت دارد و برای بیماریهایی نظیر آسم، قندخون، سرماخوردگی،آلرژی و عفونت و هزارتا بیماری دیگر تجویز میشود.
روغنقلم پا و پی آن معجزه میکند و برای قلمدرد و پادرد مفید است و کیلویی ٤٠٠ هزارتومان فروش میرود.
برای نگهداری آن نیاز به مکان خاصی نیست. صبح از طویله رها میشود و در بیابان و دشت و کوه علف میخورد و شبها خودش مثل بچه آدم برمیگردد به طویله. البته زمانی که به بیابان میرود باید یک کیسه به پشت آن بسته شود تا عنبرنساراها در بیابان رها نشود و حیف و میل نگردد. چینیها مشتری گوشت تازه الاغ هستند که بعد از اینکه پیر شدند میشود آنها را ذبح نمود و به چین صادر کرد.
حقیر به این نتیجه رسیدم که این حیوان نجیب میتواند چرخ اقتصاد من و خیلی از خانوادهها را خوب بچرخاند و به این ترتیب من توانستم یک کار توپ برای خودم جور کنم.
یک وام خوب هم گرفتهام و قصد دارم ١٠٠ رأس الاغ بخرم.
البته یک خواهش هم دارم. احیاناً اگر اینها آمدند داخل ملک شما و چیز میزی خوردند، لطفاً برخورد بد باهاشون نکنید. حداکثر جریمه آن یک کیلو شیر الاغ تازه است که به شما میدهم.
حالا پیشنهاد میکنم هر خانوادهای به جای خرید چند ماشین و پارک آنها در حیاط خانه، چند الاغ بخرند و ببندند گوشه حیاط.
این حیوان میتواند جور حمل و نقل اعضای خانواده را بکشد. البته مثل ماشین نمیشود آن را کثیف و نشسته رها کرد و همیشه باید یک دستی دور آن کشید و با لنگ مخصوص آن را جلا انداخت. چون فعلاً دانکیواش (donkeywash) یا همان خرواش مثل کارواش نداریم باید خانوادهها جور شستشوی آن را خودشان بکشند. البته همین پیشنهاد مانکیواش هم یک پیشنهاد توپ و اشتغالزا است که جوانان می توانند آن را به اجرا بگذارند.
از این بگذریم هر صبح خانم خانه میتواند شیر الاغها را بدوشد و علاوه بر مصرف خانوار، اضافی آن را به در و همسایه از قرار کیلویی ٤٠ هزار تومان بفروشد که حدود یارانه یک نفر میشود.
عنبرنسارا هم برای سرماخوردگی اعضای خانواده و بلکه همه اعضای محل خوب است و دیگر نیازی به پزشک خانواده و داروهای آنتیبیوتیک نیست.
گوشت الاغهای از کار افتاده را هم میشود ذبح و همراه با پوست و استخوان آن صادر کرد.
نمیدانم چه شد که در این آخر مقاله یاد داستان مولانا افتادم. همان داستان خر برفت و خر برفت. البته نباید بگذاریم نسل این حیوان مثل گورخرهای بهرامگور در خطر بیفتد.
جاناحمد