عابد نعمتی /گروه گزارش
/ خیلی اوقات اقدام به خودکشی به قصد مرگ نیست و تنها برای این است که شخص بگوید از زندگی ناراضیام
/ اقدام به خودکشی، یک تقاضای کمک و زنگ خطر است
/ مواردی از اقدام به خودکشی در بچههای ١٠ - ١٢ ساله هم وجود دارد
/ تلفن همراه خیلی از آسیبهای اجتماعی را در خود دارد
/ سالیانه بیش از ٤ هزار مرگ بر اثر خودکشی در کشور ثبت میشود
/ میانگین روزانه یک نفر بر اثر اقدام به خودکشی به بیمارستان نیریز منتقل میشود
/ به نظر میرسد آمار واقعی خودکشی، فراتر از آمار ثبت شده باشد
/ خانوادهها خیلی از موارد اقدام به خودکشی را مخفی میکنند
/ ٩٩ درصد کسانی که خودکشی میکنند، در یک دقیقه بعد از اقدام پشیمان میشوند
/ میزان اقدام به خودکشی در خانمها بیشتر و از طرفی درصد موفقیت آن در آقایان بیشتر است
/ خیلی اوقات غصه میخوریم که چرا غصه نمیخوریم
/ برخی از آنها وصیتنامه خود را هم نوشته بودند
/ اگر همان لحظه کسی پیدا شود که امیدوارشان کند، بسیاری از آنها برمیگردند
/ همانطور که به پزشک خانواده نیاز است، هر خانواده به یک مشاور خانواده هم نیاز دارد
/ همینهایی که بچهها را به دنیا میآورند، خود باعث از دنیا رفتنشان میشوند
/ حدود ٨٠ درصد خودکشیها با برنامهریزی و بر اثر مشکلات دراز مدت است
اولین بار کلاس دوم راهنمایی و ١٣ ساله بود که تصمیم گرفت خودش را بکُشد. دو بسته قرص خورد و خوابید. چشمانش را که باز کرد، در یکی از بیمارستانهای شیراز بود؛ آن هم بعد از چندین روز کُما.
سارای ١٩ ساله اکنون دانشجو و مجرد است. او در ٨ سالگی شاهد اتفاقی هولناک بود و با چشمان خود دید که پدرش بر اثر اختلافات خانوادگی، خود را در حیاط منزلشان حلقآویز کرده. اگرچه در آن ماجرا پدر نجات یافت، اما اثر این اتفاق هیچگاه از روح و روان سارا پاک نشد. آن ماجرا و مسائل دیگری که در زندگی او پیش آمد، از جمله بیتوجهی والدین به او، باعث شد تا پس از آن سارا بارها با خوردن قرص دست به این کار بزند.
****
نمونه سارا در شهرستان کوچک نیریز مانند دیگر جاهای کشور کم نیست. آنها که فکر میکنند به بنبست رسیده و راهی جز پایان دادن به زندگی نمییابند. کار او مشابه ١٠٥ نفری است که در سال ١٣٩٤ خورشیدی در نیریز دست به خودکشی زده و در آمار رسمی ثبت شدهاند. اما ممکن است خیلی از موارد هم مثل سارا به عنوان خودکشی ثبت نشود و یا حتی برخی پایشان به بیمارستان هم نرسد. همان طور که سارا به نیریزان فارس میگوید: «دیگر قرصها روی من اثر ندارد، فقط با این کار خودم را تخلیه میکنم.»
خودکشی یا تهدید و جلب توجه؟
آمار کم نیست؛ حتی اگر همه واقعاً به قصد پایان دادن به زندگی نبوده و تنها اقدامی برای جلب توجه یا تهدید اطرافیان باشد.
آن طور که سمیه شاهسوندحسنی کارشناس آسیبهای اجتماعی بهزیستی نیریز میگوید، خیلی اوقات اقدام به خودکشی به قصد مرگ نیست و تنها برای این است که شخص بگوید از زندگی ناراضیام.
او دلایل اصلی خودکشی را مصرف مواد مخدر و بیتوجهی خانوادهها به فرزندانشان عنوان میکند و معتقد است خیلی از آنها مشکلات روانی حاد ندارند.
این در حالی است که طاهره دیدگاه کارشناس ارشد روانشناسی و مسئول واحد سلامت روان شبکه بهداشت و درمان نیریز نظر دیگری دارد. به بیان وی درصد بالایی از کسانی که خودکشی میکنند، با یک اختلال روانی درگیر هستند. حتی اگر آن یک افسردگی خفیف درمان نشده یا اختلال روانی و اختلال شخصیتی باشد که در ظاهر فرد مشخص نشود.
او بر خلاف شاهسوندحسنی اقدام به خودکشی برای جلب توجه را باوری غلط میداند. اقدامی که به گفته دیدگاه بیشتر یک تقاضای کمک و زنگ خطر است و باید هر چه سریعتر به کمکهای روانشناختی وصل شود.
ارتباط مؤثر والدین و فرزندان
شاهسوندحسنی میگوید: بیشتر کسانی که خودکشی میکنند، در سنین نوجوانی و جوانیاند؛ در حالی که به بیان یکی از پرستاران بیمارستان شهدا، مواردی از اقدام به خودکشی در بچههای ١٠ - ١٢ ساله هم وجود دارد.
کارشناس آسیبهای اجتماعی بهزیستی بر کمبود ارتباط مؤثر بین والدین و فرزندان تأکید میکند و ارتباط با جنس مخالف را ناشی از آن میداند. مسألهای که خود، در برخی موارد، زمینهساز خودکشی بخصوص در دختران است.
به بیان وی کسانی که دست به این کار میزنند، مهارتهای زندگی و حل مسأله را بلد نیستند و باید هر چه سریعتر به مراکز مشاوره از جمله اورژانس اجتماعی بهزیستی با شماره تماس ١٢٣ مراجعه کنند.
سارا هم که وضعیت روحی خود را نامناسب میدید، سعی کرد به دور از چشم خانواده، به یک مرکز درمانی مراجعه کند.
«به مشاوره رایگان درمانگاه شهید فقیهی رفتم. مشاور که وخامت حالم را دید، میخواست هر چه سریعتر من را به روانپزشک ارجاع دهد؛ اما من پولی برای پرداخت ویزیت روانپزشک نداشتم. از طرفی دفترچه بیمه من دست مادرم بود و من میدانستم اگر مشکلم را با او در میان بگذارم، وضع از این هم که هست بدتر میشود.»
او از کودکی عادت کرده بود با دردهایش کنار بیاید تا بلکه خود به خود درمان شوند.
اما دلایل مطرح شده به عنوان علل خودکشی همیشه وجود داشته؛ از جمله اعتیاد و نبود رابطه مؤثر بین والدین و فرزندان. حال چه شده که این آسیب اجتماعی در چند سال اخیر روی خود را بیشتر به ما نشان میدهد؟
تلفن همراه عامل آسیبهای اجتماعی
آن طور که سمیه شاهسوندحسنی میگوید، قبلاً فضای مجازی، آسیبهای اجتماعی و مواد مخدر کمتر بود و افراد کمتر دچار چالشهای اجتماعی بودند؛ اما حالا فضای مجازی موجب شده تعاملات و همبستگی اجتماعی بشدت پایین بیاید و افراد خیلی تنها شدهاند.
محمدابراهیم استقبالی کارشناس ارشد جامعهشناسی و مددکار اورژانس اجتماعی بهزیستی نیریز هم میگوید: «تلفن همراه خیلی از آسیبهای اجتماعی را در خود دارد.» وسیلهای که به گفته وی بچهها از ابتدا بدون این که کنترلی روی کارشان باشد، با آن خو میگیرند.
او معتقد است مشکل ما مشکل تربیتی و فرهنگی است؛ آن هم در جامعهای که پدر و مادر برعکس فرزندان سطح سواد یا به عبارتی اطلاعات عمومی پایینتری دارند و شکاف نسلی بین والدین و فرزندان مثل سارا و والدینش روز به روز بیشتر میشود.
«از بچگی هر کاری کردم تا خانوادهام به من افتخار کنند و بفهمند من هم از آنها هستم، فایدهای نداشت. حتی یک بار هم نگفتند آفرین؛ با این که هر هنری را یاد گرفتم تا بلکه به چشم آنها بیایم.»
مهرناز مهدیپور کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی، دلیل اصلی خودکشیها را دور شدن افراد از ارزشهای دینی و معیارهای معنوی عنوان میکند که در نهایت منجر به افسردگی در زندگی میشود.
به گفته او عواملی مانند:
- کم شدن روابط عاطفی
- فاصله گرفتن اعضای خانواده و فامیل از یکدیگر
- تغییر سبک زندگی
- قرار گرفتن تحت تأثیر شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی
- و بالا رفتن خشونت
همه از بسترهای اقدام به خودکشی است که افسردگی میتواند عامل آشکار چنین اقدامی باشد.
مهدیپور از سازگاری، شادکامی، اعتماد به نفس و ویژگیهای مثبتی از این دست به عنوان شاخص سلامت روان یاد میکند.
جامعه ناشاد
دکتر جواد فرزانفر دکترای فلسفه تعلیم و تربیت از افسردگی به عنوان دلیل خودکشی نام میبرد و از جامعه افسرده و ناشاد ما انتقاد میکند.
میگوید: «بدتر از مرگ آن چیزی است که وقتی سرت میآید، از خدا مرگت را میخواهی».
و ادامه میدهد: «ما حتی در جشنها هم دنبال غم هستیم و خیلی از ما خوشحالیم که ناراحت هستیم. حتی خیلی اوقات غصه میخوریم که چرا غصه نمیخوریم.»
به بیان وی چون افراد به چیزهای منفی فکر میکنند، افسرده میشوند و چون افسرده هستند، به چیزهای منفی فکر میکنند. شخصی هم که در این دور باطل بیفتد، به خودکشی میرسد.
سارا هم به همین نتیجه رسیده بود.
«فکر میکردم به آخر خط رسیدهام و دلیلی برای زندگی کردن نمیدیدم.»
به نظر میرسد مشکلات زیاد خانوادگی و بیتوجهی والدین به او، سارا را در این دور باطل انداخته و افسرده کرده بود.
آمار خودکشی شهرستان در کُما
شاهسوندحسنی کارشناس آسیبهای اجتماعی بهزیستی، آماری از خودکشی در شهرستان نیریز ندارد. علتش هم این است که به بیان او، بر خلاف هماهنگی قبلی با شبکه بهداشت، آنها لیست افرادی را که اقدام به خودکشی کردهاند، برای مشاوره و رواندرمانی در اختیار بهزیستی قرار نمیدهند.
علیرغم تلاش خبرنگار ما، شبکه بهداشت و درمان و فرمانداری آمار خودکشی شهرستان در سالهای مختلف را در اختیارمان قرار نمیدهند و میگویند این کار غیرقانونی است. آن هم با این توجیه که افراد در معرض خطر با دیدن این آمار بیشتر در معرض خودکشی قرار میگیرند. این در حالی است که با یک جستجوی معمولی در اینترنت، به راحتی میتوان آمار کشوری آن را استخراج کرد.
از جمله این که روزانه بیش از ۱۳ نفر در ایران خودکشی موفق دارند. یعنی سالی نزدیک به ٥ هزار مرگ بر اثر خودکشی در کشور. بهطور متوسط از هر ۱۰۰ هزار نفر ایرانی، بیش از ۶ تن در سال جان خود را با خودکشی از دست میدهند.(١)
آمار تکان دهنده
یک منبع آگاه در بیمارستان شهدای نیریز آماری هر چند تأیید نشده، اما تکان دهنده از اقدام به خودکشی ارائه میدهد؛ «به طور متوسط، روزی یک نفر»
این یعنی سالی حدود ٣٦٥ نفر که ٣,٥ برابر آمار رسمی سال ١٣٩٤ است.
آن طور که او میگوید، روزانه به طور میانگین یک نفر بر اثر اقدام به خودکشی به بیمارستان نیریز منتقل میشود که چون برخی از آنها خودکشی را کتمان میکنند، در آمار رسمی آورده نمیشود.
این در حالی است که طاهره دیدگاه مسئول واحد سلامت روان شبکه بهداشت از کاهش ١٠ درصدی آمار خودکشی شهرستان در سالهای ١٣٩٥ و ١٣٩٦ در مقایسه با سالهای قبل از آن میگوید.
به بیان وی، شاید یکی از دلایلی که فکر میکنیم آمار خودکشی رو به افزایش است، این باشد که قبلاً فضای مجازی برای اطلاعرسانی وجود نداشت و همچنین آمار آن قبل از ١٠ سال پیش، در بیمارستان و شبکه بهداشت به طور دقیق ثبت نمیشد ولی امروز میشود.
اما به نظر میرسد قبلاً هم خودکشیهای منجر به مرگ در جامعه کوچکی مثل نیریز دهان به دهان میگشت و از آن طرف همین حالا نیز اقدام به خودکشیهایی که درمان میشوند، مجالی برای انتشار در شبکههای مجازی نمییابند.
آمار واقعی فراتر از آمار ثبتشده
این در حالی است که به نظر میرسد آمار واقعی خودکشی، فراتر از آمار ثبت شده باشد. به بیان فاطمه فرساد کارشناس روانشناسی و مسئول اورژانس اجتماعی بهزیستی نیریز، در خیلی از مواردِ اقدام به خودکشی، خانوادهها آن را مخفی میکنند و با بیان این که مسمومیت است یا اشتباهی قرص خورده شده، سعی میکنند با بهزیستی همکاری نکنند. خانوادههایی که به گفته او حتی بعد از اقدام به خودکشی فرزندشان و نجات او، هیچ کاری انجام نمیدهند و روال زندگی به همان شکل از سر گرفته میشود.
همین طور که شرایط زندگی سارا نیز بعد از آن تغییر نکرد و به گفته خودش بدتر هم شد.
«پدرم گفت اگر خودکشی کرده باشی، خودم میکُشمت. من که میدانستم اوضاع بدتر میشود، راستش را نگفتم. حتی خواهرم که میدانست با خود چه کردهام، رفتارش را بامن تغییر نداد و شرایط زندگی بعد از آن بهتر که نشد هیچ، بدتر هم شد.»
یکی از پرستاران بیمارستان شهدا میگوید خیلی از موارد خودکشی به بیمارستان نمیرسد. به بیان وی، برخی از این افراد را به خاطر آبرویشان در همان خانه درمان میکنند یا این که خیلی سریع از بیمارستان میبرند. مواردی هم که خودشان را دار میزنند، در بیمارستان ثبت نمیشود و آمارش را پزشکی قانونی دارد.
هر چند دکتر مژگان سمیعپور پزشک قانونی نیریز آمار خودکشیهای موفق در شهرستان را به ما نمیدهد، اما به بیان یک منبع آگاه در بیمارستان، به نظر میرسد درصد موفقیت آن در یکی دو سال گذشته افزایش داشته است.
همه پشیمان میشوند
به بیان این منبع آگاه، ٩٩ درصد کسانی که خودکشی میکنند، در یک دقیقه بعد از اقدام پشیمان میشوند. اما در برخی موارد مثل مصرف قرص برنج، دیگر راه برگشتی نیست و مرگی بسیار دردناک در انتظارشان خواهد بود.
او میگوید: «میزان اقدام به خودکشی در خانمها بیشتر و از طرفی درصد موفقیت آن در آقایان بیشتر است. بیش از ٩٠ درصد موارد آن را هم مصرف قرص و دارو تشکیل میدهد.»
اما چاره چیست؟
سمیه شاهسوندحسنی میگوید: «ما نمیتوانیم مشکلات جامعه را حل کنیم؛ اما میتوانیم افراد را برای گرفتن تصمیم درست در برابر این مشکلات واکسینه کنیم.»
به بیان وی، همه اقشار جامعه باید به شکل اجباری آموزش مهارتهای زندگی را که از طریق بهزیستی برگزار میشود، ببینند.
طاهره دیدگاه هم از آموزش مهارتهای ١٠گانه زندگی توسط وزارت بهداشت و درمان میگوید که از سال ١٣٨٣ شروع شده و گروههای در معرض خطر قبل از سن بلوغ و والدین در مدارس را در بر میگیرد.
اما این که این کارگاههای آموزشی ١٣ ساله چه تأثیری روی کاهش خودکشی در شهرستان داشته، خود جای سؤال دارد.
دیدگاه میگوید: «همین که حتی یک درصد از آمار خودکشی را کاهش دهد، برای ما کافی است.»
فاطمه فرساد مسئول اورژانس اجتماعی بهزیستی به لزوم آموزش در سطح دانشآموزان و والدین آنها تأکید میکند؛ هر چند از همکاری کم آموزش و پرورش در این زمینه گلایه دارد.
ضعف ایمان و اعتقاد دینی
ابراهیم استقبالی مددکار اورژانس اجتماعی بهزیستی از کمرنگ شدن آموزههای دینی و برنامههای شاد اجتماعی در جامعه امروز میگوید و این که باید سطح امید درجامعه را بالا برد.
در این میان، حجتالاسلام دهقانی هم از ضعف ایمان و اعتقاد دینی در بین افراد میگوید و بر لزوم حاکمیت ارزشهای دینی در خانوادهها تأکید میکند.
به بیان وی، مالک اصلی انسان خداوند است و باید بخوبی از این امانت الهی محافظت کرد.
فرهنگ مشاوره
دکتر جواد فرزانفر از کسانی میگوید که برای مشاوره پیش او آمده بودند و قصد خودکشی داشتند؛ کسانی که حتی برخی از آنها وصیتنامه خود را هم نوشته بودند.
این طور که فرزانفر میگوید، اگر همان لحظه کسی پیدا شود که امیدوارشان کند، بسیاری از آنها برمیگردند.
هر چند به عقیده وی مشاوره هنوز در نیریز جا نیفتاده و برخی هستند که میگویند مگر دیوانه شدهایم که برویم مشاوره. در حالی که نمیدانند همانطور که به پزشک خانواده نیاز است، هر خانواده به یک مشاور خانواده هم نیاز دارد.
او از نقش والدین در این زمینه یاد میکند و ادامه میدهد: «متأسفانه همینهایی که بچهها را به دنیا میآورند، خود باعث از دنیا رفتنشان میشوند.»
جواد فرزانفر بر راهاندازی محلهسراهایی توسط شهرداری و شورای شهر تأکید میکند. مکانهایی که میتوان در هر محله تأسیس کرد و در آن برنامههای شاد و مفرح از جمله ورزش و مسابقههای مختلف، اردو و حتی مشاوره رایگان یا کمبها اجرا نمود.
به گفته او حتی میتوان حسینیهها را به مراکز فرهنگی - مذهبی تبدیل کرد.
حل مسأله یا فرار از مشکل؟
ناصر الهیار کارشناس ارشد روانسنجی و مشاور خانواده هم از خودکشی به عنوان راهحل مشکل افرادی یاد میکند که میخواهند با حذف خود، از آن فرار کنند.
وی با بیان این که حدود ٨٠ درصد خودکشیها با برنامهریزی و بر اثر مشکلات دراز مدت است، از ضرورت توجه به علائم کلامی و رفتاری افراد در معرض خطر بعنوان نشانههای خودکشی میگوید.
به بیان او در این موارد باید هر چه زودتر فعالیتهای پیشگیرانه و مداخله در درمان شروع شود.
الهیار در این زمینه بر مواردی تأکید میکند؛ از جمله: روابط میانفردی و نیازهای روانی در خانواده، توسعه مراکز مشاوره و دسترسی آسان و ارزان به آن.
مهرناز مهدیپور کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی به یک راهکار عملی جهت برطرف شدن آسیبهای اجتماعی از جمله خودکشی اشاره میکند؛ بالا بردن آگاهی مردم از طریق برگزاری کارگاههای آموزشی مثل:
مهارت برقراری ارتباط مؤثر، مهارت ارتباط بین فردی، مهارتهای زندگی، هنر خوب زندگی کردن، مهارتهای مقابله با استرس، مهارت حل مسئله و تصمیمگیری، مهارتهای انتخاب همسر، مهارت خودآگاهی و همدلی، مهارت قاطعیت، مهارت زندگی دانشجویی، مهارتهای پایه در خانواده، مهارت گفتگو برای همسران، مهارتهای زناشویی و مهارت کنترل خشم که به نظر میرسد باید با همکاری و عزم راسخ سازمانهایی مثل فرمانداری، شهرداری، بهزیستی و شبکه بهداشت و درمان برگزار شود؛ آن هم به شکل اجباری برای همه اقشار جامعه و نه تنها دانشآموزان.
*****
آخرین باری که سارا خودکشی کرد، همین چند ماه پیش بود. او همچنان میگوید نمیتواند به خودکشی فکر نکند.
«هیچ وقت در خانه و مدرسه به من توجهی نمیشد. همیشه خواب میدیدم یک جا ایستادهام و همه پشتشان به من است.»
نیریزان فارس: شرح کامل مصاحبه اختصاصی ما با سارا را در ماهنامه نیتاک (اول آبانماه) بخوانید.
پینوشت:
١- سایت دانشنامه آزاد (ویکیپدیا)