تعداد بازدید: ۲۲۷۳
کد خبر: ۲۸۶۰
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۸ - 2017 19 July
شنبه هفته پیش، برای ما ایرانی‌ها و جامعه علمی ریاضی جهان، ناباورانه و تلخ بود. مریم میرزاخانی، نابغه ریاضی جهان، در میان بهت و حیرت همگان، در سن 40 سالگی درگذشت.

او دو بار سر تیتر اخبار ایران و جهان شد: یکی زمانی که جایزه نوبل ریاضیات یعنی فیلدز را برد و دیگری زمانی که از این جهان رخت بربست؛ فاصله‌ای کوتاه بین شادی و غمی بزرگ برای مردم ایران.

اکنون نگاهی به زندگی کوتاه و چهره شدن مریم میرزاخانی، در مقابل ما یک معادله چندمجهولی قرار داده که حل مجهولات آن می‌تواند به توسعه و پیشرفت ایران کمک کند. این مقاله قصد پرداختن به آن را دارد.

1- کشف استعداد
نکته مهم زندگی میرزاخانی، کشف بموقع و درستِ استعداد ریاضی در اوست. او خود می‌گوید که ابتدا دوست داشته نویسنده شود، اما بعدها به ریاضی علاقه‌مند می‌شود و به آن رو می‌آورد.

یکی از کلیدی‌ترین نکات در آموزش و پرورش و تربیت کودکان، دانستن این نکته است که کودک در چه زمینه‌ای استعداد دارد. متأسفانه باید بگوییم که نظام لَخت و فرسوده آموزش و پروش ما توان و انگیزه این کشف استعداد را ندارد و همین است که اگر هم استعدادی کشف می‌شود، بیشتر از روی اتفاق است تا برنامه‌ریزی و مدیریت آموزشی.

البته خانواده‌ها هم نقش مهمی در کشف استعداد کودک دارند که بعضاً همان هم دچار اشکال است.

میرزاخانی از این نظام آموزشیِ خانواده و مدرسه به سلامت عبور می‌کند و استعدادش کشف می‌شود.

«استعداد» پس از کشف شدن، باید پرورش پیدا کند که به امکانات و نیروی انسانی بر می‌گردد. باید زمینه شکوفایی استعداد فراهم باشد تا سوخته نشود. این بانوی نابغه ایرانی، به لطف داشتن خانواده‌ای دوستدار علم، و پرورش در محیط زندگی مناسب، می‌تواند پیشرفت کند و به قله برسد. البته ذکر این نکته مهم است که برای پیشرفت، حتماً لازم نیست در شهرهای بزرگ زندگی کرد و در مدارس تیزهوشان درس خواند. از همین شهرهای دورافتاده و محروم مثل نی‌ریزِ ما هم استعدادهای زیادی پیدا شده و به اوج رسیده‌اند.

2- فرار مغزها
در تمام دنیا و در اذهان مردم جهان، هر کشوری به چیزی شهره است. شاید تعجب‌برانگیز باید که ایران را به نام «Brain drain» یا فرار مغزها و مهاجرت نخبگان می‌شناسند.

بنابر آمار مجلس شورای اسلامی، ۶۰ هزار نفر از ایرانیانی که در سال 1389 مهاجرت کرده‌اند در زمره مهاجران نخبه دسته‌بندی می‌شوند. این افراد غالباً دارای مقام‌هایی در المپیادهای علمی بوده و یا جزء نفرات برتر کنکور و یا دانشگاه‌ها می‌باشند. صندوق بین‌المللی پول در گزارش سال ۲۰۰۹ خود اعلام کرده است ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعه نیافته جهان، مقام نخست را داراست. بنا به اعلام این صندوق، بیکاری، سطح پائین درآمد اساتید و نخبگان، نارسایی‌های مالی و اداری، کمبود امکانات تخصصی-علمی و بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی از جمله دلایل مهاجرت ایرانیان است.

طبق آمار منتشره از سازمانها و نهادهای دولتی مثل هفته‌نامه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۹۰ نفر از ۱۲۵ دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کرده‌اند، هم اکنون در دانشگاه‌های آمریکا تحصیل می‌کنند. بسیاری از آنان هرگز به ایران جهت زندگی دائم بازنمی‌گردند.

به گفته عباس میلانی، هر مهندس، هر دکتر، هر وکیلی که از ایران خارج می‌شود، معادل نزدیک به یک میلیون و نیم تا دو میلیون دلار است که از ایران خارج می‌شود. وی می‌افزاید: فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است. (ویکی‌پدیا)

میرزاخانی یکی از همین نخبگان بود که در زمان ثمر دادن، از ایران رفت. البته رفتن نخبگان از کشور برای تحصیل و تجربه، بسیار هم خوب است. اما مهم این است که پس از طی مدارج علمی و کسب تجربه، دوباره به کشور برگردند. لازمه این کار این است که هم انگیزه برای بازگشت در آنان ایجاد شود و هم شرایط برای زندگی و استفاده از ظرفیت‌های آنان فراهم گردد. که البته اینگونه نیست.

3- لزوم توجه به  نیمه خاموش جمعیت
نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل می‌دهند. راه توسعه ایران جدای از مشارکت مردان، از مشارکت جدی همین نیمه خاموش می‌گذرد که نشان داده‌اند در خیلی زمینه‌ها حتی از مردان هم بالاترند. زنان باید با رعایت چهارچوب‌های عرفی وارد جامعه شوند و چرخ مملکت را بچرخانند.

این که زنان، همسر و مادر و کدبانوی خوبی باشند، منافاتی با حضور آنان در بیرون خانه و مشارکت جدی آنان در توسعه کشور ندارد. میرزاخانی هم پروفسور بود، هم همسر، هم مادر و هم کدبانوی خانه.

4- ایمنی پایین زندگی در ایران
به این نکته در مقاله‌ای دیگر با عنوان: «متهم اصلی کیست؟/ ایمنی پایین زندگی در ایران» پرداخته‌ام.

ایمنی پایین زندگی در ایران، دو بار گریبان مریم نابغه را گرفت. یک بار در سانحه سقوط اتوبوس دانشجویان نخبه به دره دال در اسفندماه سال ۱۳۷۶ در مسیر اهواز - تهران که منجر به مرگ 6 تن از برترین دانشجویان نخبه و برگزیدگان المپیادهای ملی و بین‌المللی ریاضی شد که خوشبختانه میرزاخانی از آن جان به در برد. و دیگری سرطان که در اوج افتخارات علمی، گریبان او را گرفت و این بار موفق شد او را به زیر بکشد.

هر دوی این ماجرا به ایمنی پایین زندگی در ایران بر می‌گردد و می‌بینیم که چگونه سرمایه‌های انسانی و مادیِ ما را به یغما می‌برد. آمار 220 هزار کشته حوادث جاده‌ای طی 10 سال 1384 تا 1393، قابل توجه است. از این بین بسیاری از سرمایه‌های انسانی و چه بسا نخبه در فاصله چندصدم ثانیه از بین رفته‌اند و چه حیف! ... این عدد را باید حداقل در 10 ضرب کرد تا بتوان تخمین زد زندگیِ چه تعداد از افراد و خانواده‌های کشور، درگیر این مرگ و میر شده و می‌شود.

آمار مرگ و میر سرطان حتی از حوادث جاده‌ای هم بالاتر است. در سال 2015 یعنی سالهای 1393 و 1394 خورشیدی، 49 هزار ایرانی بر اثر سرطان فوت کرده‌اند.

5- چالش عجیب 
وقتی خبر دریافت جایزه فیلدز توسط میرزاخانی در رسانه‌های جهان پخش شد، مطبوعات ما با یک چالش عجیب روبرو شدند؛ و آن چاپ عکس میرزاخانی بود. مطبوعات ایران واقعاً نمی‌دانستند چگونه عکس بدون حجاب او را چاپ کنند. در این ماجرا، مطبوعات دست به کارهای عجیب و غریبی زدند و حتی با فتوشاپ برای او حجاب درست کردند!

این که یک ایرانی در خارج از کشور بدون حجاب باشد، یک امر معمول است که همه می‌دانند و حتی در صدا و سیما هم دیده‌اند. در سریال‌ها و فیلم‌های خارجی هم می‌بینیم که موی زنان پیدا است و مشکلی پیش نمی‌آید.

ما اصل‌ها را رها کرده و به ظاهرسازی چسبیده‌ایم. برای نمونه به خاطر برگزاری یک کنسرت موسیقی در مشهد جنجال عجیب و غریبی به پا می‌شود و فریادهای وااسلاما به هوا می‌رود، ولی کسی توجهی به این نمی‌کند که در کنار گوش ما فقر و فساد، آدم‌ها و انسانیت را نابود می‌کند و همه‌گیر می‌شود.

مریم میرزا خانی یک نابغه جهانی بود که شاید خیلی‌ها آرزو می‌کردند کاش جایزه نگرفته بود!

رضا رفیع طنزپرداز بزرگ ایران و مجری برنامه قند پهلو نوشته:
مریم میرزاخانی، دو بار رفت: بار اول که از ایران رفت؛ و بار دوم که از دنیا رفت.
و ما همان روز که از میانمان رفت، او را از دست دادیم. و جهان اما اینک در از دست دادن او داغدار است. ما را ببخش مریم‌جان؛ اگر گذاشتیم بروی... 
... نخستین بانوی ریاضیدان تاریخ لقب گرفتی که توانست مدال فیلدز، معتبرترین جایزه دنیای ریاضیات را از آن خود کند ... اما ما همچنان آنقدر درگیر کارهای مهمتری بودیم که باز هم قدرت را ندانستیم ...
تو را خدا به سمت سبز خودش هدایت کرد...

خدایش بیامرزد ...
نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها