یکی از عوامل تأثیرگذار در ناشاد بودن مردم، مشکلات اقتصادی است که امروزه سخن خیلی از محافل شده است.
برای یافتن پاسخ این سؤال که چطور میشود با وجود مشکلات اقتصادی در شرایط فعلی شاد زندگی کرد، بین مردم رفتیم تا نظر آنها را در این باره جویا شویم.
هنر و شادی
غلامرضا محسنزاده که تابلونویسی دارد و خودش را ٥٩ ساله معرفی میکند، در حالی که مشغول نوشتن یک شعر بر روی کاغذ است میگوید: «در این شرایط برای شاد بودن، باید در همه کارها خدا را در نظر داشته باشیم و به خاطر هنر و استعدادی که خدا به ما داده، او را شکر کنیم. همه باید هدفدار و با انگیزه زندگی کنیم؛ چرا که وقتی انسان هدف ندارد، زندگیاش پوچ است.»
وی ادامه میدهد: «میتوانیم با هنر زندگی کنیم؛ چون هنر به انسان آرامش میدهد. مثلاً من روزها در مغازه تابلونویسی میکنم و شبها تا دیروقت نقاشی میکشم و این کار به من آرامش میدهد. باید سعی کنیم بیشتر دنبال شادیها و خوبیها باشیم. مثبتگرا باشیم، مثبت فکر کنیم و زیباییهایی مثل سلامتی، درکنار خانواده بودن یا دوستان خوب را همیشه در نظر داشته باشیم.»
وی اشارهای هم به زندگی ائمه میکند و میگوید: «امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) هرگونه مصیبت را به شادی میگرفتند و آن مصیبت را از طرف خدا میدانستند.»
گذرا بودن مشکلات
زهرا . ن٣٠ ساله که در حال راه رفتن در پیادهرو خیابان است و خودش را فوقلیسانس و بیکار معرفی میکند، میگوید: «برای شاد بودن در این شرایط باید به چند نکته توجه کنیم؛ از جمله این که ما امید داریم مشکلات اقتصادی دائمی نیستند. انشاءا... خیلی زود اوضاع بهتر میشود. ضمن این که همه چیز در مسائل مالی و اقتصادی خلاصه نمیشود. دید افراد نسبت به زندگی، در شاد بودن و نبودنشان مؤثر است.»
مکثی میکند و ادامه میدهد: «همیشه باید داشتههایمان را هم یادآوری کنیم؛ مثل سلامتی، امنیت و...
رهبر انقلاب مدام امید میدهندکه اگر در این شرایط اقتصادی مسیر را به خوبی طی کنیم، آینده خوبی خواهیم داشت.»
وی ادامه میدهد: «به نظر من باید قناعت کنیم و سعی کنیم به جای نگاه به بالادست، به پایین دست خودمان نگاه کنیم. از همه مهمتر این که همه چیز در داشتن پول نیست؛ خیلی افراد پول دارند، ولی نشاط و آرامش ندارند.»
خانمی تقریباً ٥٥ ساله که در یک کوچه در حال راه رفتن است، میگوید: «برای شاد بودن در این شرایط باید گذشت داشته باشیم و با هم خوب باشیم.»
او که عجله دارد، به سرعت خداحافظی میکند و میرود.
ورزش و شادی
مطهره. ر ٢٣ ساله لیسانس گرافیک دارد. وی که در آتلیه کار میکند، با خنده میگوید: «واقعاً برای شاد بودن هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم. من وقتی ناراحتم و مشکلاتم زیاد میشود، سعی میکنم فیلم تماشا کنم تا ذهنم درگیر مشکلات نشود یا با دوستانم به پارک میروم و خودم را درگیر کار میکنم.»
در حالی که سعی دارد به سؤال همکارش پاسخ دهد، میگوید: «مشکلات نسبت به قبل خیلی بدتر شده؛ به طوری که اگر بخواهیم شاد باشیم هم نمیتوانیم. ولی باز هم باید تلاش کنیم. ما در داخل کشور فیلتریم و از طرف خارج تحریم. ولی به نظر من ورزش کردن خیلی خوب است. مثلاً من دیروز حال روحی خوبی نداشتم؛ اما امروز با ورزش کردن حالم بهتر شد.»
کاهش قدرت خرید
خانمی ٣٨ ساله که تمایل ندارد خودش را معرفی کند، میگوید: «به خدا در این شرایط نمیشود شاد بود. از خانه که بیرون میآییم، فقط غصه میخوریم. با این شرایط بد اقتصادی کلاً امید و ایمانمان را از بین بردهاند. چون مشکلات اقتصادی همه زندگی را در بر میگیرد، اجازه نمیدهد شاد باشیم. مردم در این مورد مقصر نیستند.»
وی به نداشتن قدرت خرید مردم اشاره میکند و ادامه میدهد: «قبلاً وقتی از خانه بیرون میرفتیم، حتی اگر خرید خاصی هم نداشتیم باز هم چیزی میخریدیم. ولی الان اگر به قصد خرید هم بیرون برویم، چیزهایی که لازم داریم نمیتوانیم بخریم.»
در پایان اشارهای به حدیثی از امام علی(ع) میکند که میفرمایند: «از دری كه فقر وارد شود، از در دیگر ایمان خارج میشود.»
تلاش به اندازه توقع
مهدی . ر ٢٦ ساله که در مغازهاش نشسته و مشغول کار با موبایلش است، میگوید: «باید سعی کنیم در این شرایط از کمترین امکانات، بیشترین بهره را ببریم و تلاش بیشتری کنیم. باید به اندازه تلاشمان توقع داشته باشیم یا به اندازه توقعمان تلاش کنیم.»
وی ادامه میدهد: «نباید به زندگی دیگران نگاه کنیم و سعی کنیم همین که هستیم باشیم. خیلی از افراد چیزهایی را که دارند، نمیبینند؛ مثل تواناییها، سلامتی و... اینها همه شادی آورند.»
شکر خدا
ط. ه خانمی ٤٤ ساله که در حال راه رفتن در پیادهرو است، چند ثانیهای فکر میکند و میگوید: «زندگی به سختی میگذرد. من خودم مریض بودم و امام رضا(ع) شفایم داد. الان هم باید چند وقت یک بار برای مشاوره به مشهد بروم؛ ولی چون پول ندارم، نمیتوانم بروم.»
در حالی که به گوشهای خیره شده و مکث میکند، ادامه میدهد: «الان هم به کارگری میروم تا بتوانم بدهیهایم را برای خرید دارو بپردازم.»
ولی با همه مشکلاتش میگوید: «اگر دلمان شاد باشد، میتوانیم شاد زندگی کنیم. باید به خدا اعتقاد داشته باشیم. من با وجود همه گرفتاریهایم باز هم شاکر خدا هستم.»
شادی نیست
جیران. الف خانمی حدوداً ٦٠ ساله و خوشرو است. او روی پلههای یک مغازه نشسته تا نفسی تازه کند. سؤالم را که میشنود، در حالی که آهی میکشد، میگوید: «نمیشود شاد بود. همه گرفتارند و گرانی زیاد است. خودم و شوهرم بیمار هستیم و هیچ راه درآمدی نداریم. بچههایم هم خودشان کارگرند. کمیته هم مقداری پول به ما میدهد که خدا عوضشان بدهد؛ ولی کفاف زندگی را نمیدهد.»
صرفهجویی و کاهش توقعات
خانمی ٣٦ ساله که در مغازهاش نشسته و خودش را با تلفن همراهش سرگرم کرده است، میگوید: «بالاخره مجبوریم با مشکلات کنار بیاییم. سعی میکنم خیلی خودم را گرفتار مشکلات نکنم. مثلاً الان که مشکلات اقتصادی بیشتر شده، در خرید لباس، وسایل خانه یا وسایل غیر ضروری صرفهجویی میکنیم. بالاخره با گرانی دست و پنجه نرم کرده و سعی میکنیم به میهمانی و تفریحات تا جایی که ضروری نباشد، نرویم.»
در همین هنگام مرد جوانی که برای خرید وارد مغازه میشود و خودش را م. چ و ٣٤ ساله معرفی میکند.میگوید: «شادی به شرایط اقتصادی برمیگردد. اگر شرایط اقتصادی خوب باشد، مردم شادند. من فوق لیسانس دارم و دنبال کار هستم. با این بیکاری چطور شاد باشم؟»
وی اضافه میکند: «البته شاد بودن بستگی به دیدگاه فرد هم دارد. یک نفر ممکن است از نظر فکری ظرفیتش پایین باشد و با کوچکترین مشکلی سمت خلاف برود و فرقی ندارد زن یا مرد باشد. چون بالاخره دوست دارد زندگیاش از هر راهی تأمین شود. ولی عدهای این طور نیستند. اگر پول باشد، مشکلات تا حدی حل میشود. مثلاً همین مغازهدار دوست دارد در این گرما برای مغازهاش کولر گازی بخرد؛ ولی مشکلات اقتصادی همه چیز را مختل کرده است.»
مطالعه و شادی
«من خودم خیلی استرسی هستم. همین چند دقیقه پیش یکی از مشتریهایم میگفت هیچ کس از ته دل شاد نیست.»
این را خانمی ٤٨ ساله میگوید و خودش را ج . الف معرفی میکند.
وی میگوید: «هر چند زندگی روزمره مشکلات زیادی دارد؛ ولی با توجه به شغلم، خواندن کتاب مخصوصاً کتابهای روانشناسی را که به فرد یاد میدهند با وجود مشکلات چطور زندگی کنند، پیشنهاد میکنم. روانشناسان بزرگ دنیا یا حتی افرادی در کشور خودمان مطالعه و کتاب خواندن را توصیه میکنند.
از دست ندادن فرصتها
سیداحمد ایرانمش که بازنشسته و ٦٧ ساله است، در این باره میگوید: «هر چه هست، در شادی است. هر کس در حین کاری که انجام میدهد اگر شاد باشد، به بهترین نحو آن را انجام میدهد. ولی اگر غمگین باشد، کارش مثمر ثمر نخواهد بود.»
وی ضمن اشاره به این بیت از اشعار حافظ: «در حین تنگدستی، در عیش کوش و مستی / کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را»، ادامه میدهد: «ما میتوانیم در همان شرایط و وضعیتی که هستیم، شاد باشیم و فرصتها را از دست ندهیم. چون امکان دارد در آینده همین فرصتها را هم نداشته باشیم. در این شرایط اگر کسی را آزرده و دلشکسته کنیم، گناه بزرگی مرتکب شدهایم. ولی برعکس، اگر کسی را شاد کنیم، اجر بزرگی پیش خداوند داریم. اگر در همین شرایط اسراف و زیادهخواهیها را کم کنیم، زندگی خوبی خواهیم داشت. بزرگان گفتهاند: اگر دیروز و امروزمان برابر باشد، فایده ندارد و باید تلاش کنیم.»
ایرانمنش داشتن قناعت در زندگی را مهم میداند و میگوید: «به قول معروف: یا تجارت یا زراعت یا قناعت. حال اگر با تجارت یا زراعت نتوانستیم زندگی کنیم، حتماً قناعت کنیم. نباید دنبال ظواهر باشیم؛ باید همان مقدار پولی را هم که داریم، با برنامهریزی از آن استفاده کنیم.
امام صادق(ع) هم به مسأله شادی تأکید دارد که میفرماید: «شیعیان ما کسانی هستند که در شادی ما شاد و در غم ما غمگین هستند.» هر چه پیشرفت است در سایه شادی است. باید برای زندگی بهتر تلاش کنیم؛ ولی اگر میسر نشد، ناراحتی و غم و اندوه به خودمان راه ندهیم و نگرانی نداشته باشیم.»