اخیراً با توجه به مطرحشدن اکتشاف در پهنههای سنگ معدن آهن بهرام گور و شرق شهرستان نیریز و مخالفتهای کارشناسی گسترده با این مسئله موجب شد تا نگاهی عمیقتر به این ماجرا بیندازیم.
به نظرمیرسد مجموعه صنعتی معدنی گلگهر از کارخانههای فولادسازی یکخطی که در برخی شهرستانهای فارس در حال شکلگیری است حمایت میکند.
پشتیبانی مالی، فنی و تکنولوژیک از صنایع تولید نوپا کار پسندیدهای است؛ اما دریک نگاه کلگرا باید نکته اساسی «توجیه اقتصادی» در هر فعالیت اقتصادی مورد توجه اولیه و پایهای باشد. به عبارت ساده باید اول توجیه اقتصادی وجود داشته باشد آنگاه مراحل بعدی.
اینگونه که صنعت فولاد در فارس در حال توسعه است، به نظر میرسد فاقد توجیه اقتصادی باشد، چه اینکه فولادهای کوار، خرامه و پاسارگاد دارای یک خط تولید هستند.
کارشناسان صنعت فولاد، تولید یک خطی را فاقد توجیه اقتصادی میدانند چون باید مواد اولیه و حتی ثانویه را از راههای دور تهیه کنند و این موجب بالارفتن زیاد هزینه تولید و در نتیجه غیراقتصادی بودن پروژه میشود.
فولاد نیریز هم از این قضیه مستثنی نیست. به همین لحاظ برای فولاد نیریز خط گندله و فولادسازی همراه با خط آهن اسفنجی تصویب شده است. اگر فولاد نیریز بخواهد توجیه داشته باشد و در آینده دچار مشکلاتی که برخی از صنایع کشور با آن روبرو هستند، مواجه نشود باید همان ٥ خطی را که در شماره قبل ذکر کردیم، داشته باشد، یعنی کنسانتره آهن، گندلهسازی، آهناسفنجی و فولادسازی.
راه افتادن همه این خطوط کارخانه را در زمره صنایع مادر قرار خواهد داد و این همان مسئلهای است که به نظر میرسد گلگهر خواهان آن نیست. گلگهرتمایل ندارد همسایه دیوار به دیوارش یک قطب صنعتی مادر باشد. بنابراین بهتر است استراتژی حمایت از فولادهای دوردست و پراکنده را دنبال کند؛ مثل خرامه، پاسارگاد و ...
تجربه فولادسازیهایی همچون «چادرملو» در استان یزد که بیشتر خطوط تولید را دارد، بیانگر آن است که باید خطوط فولاد در کنار هم فعال باشد، الگویی که باید در فولاد نیریز هم به عنوان هدف اصلی و استراتژیک مدنظر مدیران منطقهای، استانی و کشوری باشد. برای توسعه صنعتی فارس و نیریز لازم است افق حداقل صد سالهای را در نظر گرفت و بر مبنای آن با عقلانیت اقتصادی جلو رفت.
إنشاءا...
شاد و سالم و موفق باشید