تعداد بازدید: ۱۶۵۱
کد خبر: ۲۸۵۲
تاریخ انتشار: ۲۶ تير ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۷ - 2017 17 July
سرمقاله
غلام‌رضا شعبان‌پور مدیرمسئول

در شماره  قبل به رشد طبقه‌ای به نام «روشنفکران دینی» در جامعه ایران ارشاره شد؛‌ یکی از سرآمدان این طبقه دکتر علی شریعتی است. قرار شد دیدگاه استاد شهید دکترمحمدحسینی‌بهشتی نسبت به دکتر شریعتی را در این شماره دنبال کنیم. 


از دیدگاه آیه‌ا... بهشتی، شریعتی، پژوهشگری اسلامی است که به دنبال پاسخ‌های نو و جدید در اسلام است. این ویژگی شریعتی از نگاه بهشتی ریشه در خانواده‌ای دارد که شریعتی در آن تربیت شده است. خانواده‌ای روحانی که با علوم و منابع مختلف اسلامی سر و کار داشته است. آنگاه دکتر شریعتی به اروپا رفته، تحصیل کرده و با مکاتب فلسفی و جامعه‌شناختی آشنا شده و سؤالات زیادی در ذهن جستجوگر او مطرح شده و دائم اسلام را با این مکاتب مقایسه می‌کند و به دنبال پاسخ به سؤالات  ذهن خلاقش می‌باشد، استاد بهشتی در این زمینه می‌گوید: «این ویژگی دکتر در ساخت او نقش تعیین‌کننده دارد. او نمی‌تواند در مسائل جامعه‌شناسی غربی غرق شود و غرق نمی‌شود وچون هر تحقیقی، هر نظریه‌ای، هر فرضیه‌ای، هر مکتبی، هر جهتی از جهات فکری نو، ‌برای  او یک سؤال نو هم می‌آفریند: «علی! اسلام در این‌باره چه می‌گوید؟» پس می‌کو‌شد پاسخ اسلام را نیز به این سؤال دریابد. این است که مطالعات دکتر، بطور طبیعی، مطالعات تطبیقی، مقایسه‌ای و ... از آب درمی‌آید. »(١)


سخنرانیهای دکتر شریعتی درمشهد و مخصوصاً در حسینیه ارشاد تهران با استقبال انبوه طبقه روشنفکر مانند نویسندگان، شاعران، ‌هنرمندان، ‌اساتید و دانشجویان دانشگاه‌ها، روزنامه‌نگاران و ... روبرو شد و هم زمان مخالفت طبقه مذهبی سنتی را نیز برانگیخت،‌ برخی از علمای حوزه نظرات شریعتی را مغایر با اسلام دانستند و لذا پیرامون افکار و کتابها و مقالات دکتر شریعتی جنجالی به پا شد. استاد بهشتی در این‌مورد می‌گوید: «این جنجال بر سر ما هم می‌ریخت. مدام از ما می‌پرسیدند درباره دکتر چه نظری داری؟ درباره کتابهای او چه می‌گویی؟ درباره طرز تفکرش چه می‌گویی؟ من هم معمولاً با صراحت بیان می‌کردم که دکتر یک قریحه سرشار سازنده و آموزنده است،‌خطا،اشتباه و لغزش در کار او هست و نمی‌تواند نباشد. اما هیچکس حق ندارد به خاطر این اشتباه‌ها ولغزش‌ها، ارزشهای عالی وسازنده او را نادیده بگیرد، چه رسد به اینکه به اوحمله کند، مکررگفته بودم آن چیز که قطعاً از اسلام منحرف است...


روشی است که این‌آقایان در برخورد با دکتر در پیش گرفته‌اند. این قطعاً ضد اسلام است. این قطعاً با آن چیزی که قرآن به ما یاد می‌هد که «فَبَشِّرْ عِبَاد الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ.


پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرامى‏ دهند و بهترين آن را پيروى مى كنند؛ اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان(سوره زمر/١٧ و ١٨) ناسازگار است. »(٢)


شهید بهشتی به جلسه‌ای اشاره می‌کند که حدود ٢-٣ ساعت با دکتر شریعتی در عصر یک روز ماه رمضان - احتمالاً آخرین رمضان حیات دکتر شریعتی - داشته و انتقادات را به اوگفته و پاسخ شریعتی را هم شنیده است: بهشتی می‌گوید: «دلسوزانه به دکتر گفتم برادر عزیز،‌ می‌بینی چقدر سازنده و پراثری؛‌ دریغمان می‌آید که میدان این سازندگی با این هیاهو‌ها و جریان‌ها محدود بشود؛ گفت موضوع چیست؟گفتم مسئله این است که در بعضی سخنرانی‌ها و نوشته‌ها چیزهایی هست که به هیچ عنوان قابل دفاع و توجیه نیست... گله کرد. گفت گله من از شماهاست ، گفتم خوب، گله کن، گفت من علاقه مندم این سخنرانی‌ها و بحث‌ها در[جمع] همفکری [مانند] شما ...  پخته‌تر بشود، بگیرید، بخوانید.اگر به نظرتان می‌آید که باید در جایی تجدیدنظر کرد،‌تجدیدنظر شود و بعد گفته شود. گفتم حتی در سخنرانی‌هایی که هنوزایراد نشده؟ گفت بله، حتی در آنها. من این کمال انصاف و تواضع و فروتنی را که شأن یک انسان کنجکاو  است، با صداقت تمام،  آن روز در دکتر دریافتم.»(٣)


دکتر بهشتی در ادامه می‌افزاید ما هم به علت مشغله‌های تحقیقاتی و‌ برنامه‌های کاری، وقت این کار را نداشتیم. ایشان معتقد است که دکتر شریعتی احساس می‌کرد وقت زیادی برای گفتن و نوشتن همه حرفهایش ندارد و رژیم تحمل نمی‌آورد  و جلوکار او  را می‌گیرد که همینطور هم شد. 


شریعتی بازداشت و سخنرانی‌هایش تعطیل شد. پس از آزادی هم به لندن رفت که متأسفانه در آن جا به طور ناگهانی و نامعلومی درگذشت و پیکر این اندیشمند بی‌قرار اسلامی را در دمشق در قبرستانی که در جوار حرم حضرت زینب (سلام خداوند بر او باد) قرار دارد، به خاک سپردند؛که متأسفانه همچنان غریبانه در آنجا خفته و به علت همان مخالفتهایی که با اندیشه‌های ایشان شده و هنوز هم ادامه دارد، بسیاری از زائرانی که تا قبل از حوادث چند سال اخیر سوریه، برای زیارت به آنجا می‌رفتند؛ توسط روحانیون و مسئولین و راهنمایان کاروانها هیچ اسمی از او برده نمی‌شد و هیچ یادی هم از او نمی‌گردید. جالب اینکه بسیاری از مخالفانش  فقط براساس شنیده‌ها او را به باد انتقاد و تهمت می‌گرفتند در صورتی که به مطالعه کامل آثارش نمی‌پرداختند . 


آیه‌ا... سیدمحمدحسینی بهشتی به مذاکراتی که در این زمینه با استاد مطهری و آیه‌ا... خامنه‌‌ای  و  آیه‌ا... مصباح داشته اشاره می‌کند و معتقد است شریعتی تفکر و روشی پویا داشته و مانند کسانی نبوده که معلومات خوبی دارند اما فاقد تفکر نقّاد و فعال و پویا هستند. دیدگاه و نظرات سال سی‌ام با سال هفتادم زندگی‌اشان یکسان است واشاره می‌کند به جمله ای از مرحوم آیه‌ا... منتظری که گفته است:« امروز، امروز است، دیروز، دیروز».


 شهید بهشتی در توضیح این جمله می‌گوید: «ایشان اگر دیروز مطلبی را گفته باشد  و امروز رأیش عوض شده باشد، می‌گوییم آقا، دیروز شما آن جور گفتید! ایشان می‌گوید: «دیروز، دیروز بود و امروز امروز است.» یعنی من یک آدم متحجر نیستم. دیروز تا حالا فکر کرده‌ام، مطالعه کرده‌ام ‌و به یک جمع‌بندی تازه رسیده‌ام.»(٤)


استاد بهشتی دکتر شریعتی را در زمره این دانشمندان می‌دانست که درجا نمی‌زد و ذهنی پویا و خلاق داشت. شاید به همین دلیل یکی از انتقاداتی که به روحانیت شیعه داشت، این  بود که می‌گفت «روح اجتهاد» درجهان اسلام مرده به طوری‌که به علوم اسلامی، علوم قدیمه می‌گویند: «آنچه علوم اسلامی را در عصر حاضر علوم قدیمه کرده،‌ عاملی است که در جریان تاریخ، بینش اسلامی را از حرکت زمان بازداشت.... در نتیجه علوم اسلامی، علوم قدیمه و  محصور در چهاردیواری‌های کهنه مدارس قدیمی و  محبوس در میان کتب قدیمه‌اش[باقی ماند] و تحصیل کرده‌های ما که مغز فعال و مسئول زندگی اجتماعی و علمی زمان ما را می‌سازند، بااسلام بیگانه شدند... اعتقاد ما بر این است که عاملی که حرکت روح اسلامی را در مسیر زمان سد کرد و فرهنگ و بینش اسلامی را کهنه و متحجر ساخت، مرگ روح اجتهاد است.»(٥)


و نهایتاً دکتر بهشتی دیدگاه خود را در مورد دکتر شریعتی چنین بیان می‌دارد: «من در مرحوم دکتر در حد آشنایی‌با نوشته‌ها و گفتار و مذاکره‌هایی که با او داشتم، یک چنین پویندگی می‌دیدم، دکتر از دید من، از اندیشه آمیخته به مکتبهای اروپایی و نو، یا عرفان ایران زمین و هند، یا آمیزه‌ای دیگر، همواره به سوی شناخت اسلام زنده سازنده پیش‌برنده، خالص‌تر حرکت می‌کرد و این حرکت مرهون ذهن  وقّاد [بسیار روشن] قریحه سرشار، روح تشنه، دل‌جستجوگر و تلاش کم‌نظیر شبانه‌روزی او در راه فهمیدن و فهماندن بودو این برداشتی است که من از مرحوم دکتر شریعتی دارم. به همین دلیل است که دکتر؛ در این مدت چند سالی که فرصتی به دستش آمده بود تا آنچه را به دست آورده بگوید و بنویسد، خیلی عجله داشت... او نگران بود. البته بیشتر نگران این بود که آزادی گفتن و نوشتن گرفته شود. شاید خبر نداشت که دست اجل می‌آید و او را از امت نیازمندمان برمی‌گیرد. امید دارم خدای متعال به او پاداشی بزرگ، پاداشی در خور انسانهای جستجوگر و با اخلاص عنایت کند.»(٦)


شاد و سالم و موفق باشید 


پی‌نوشت: 
١-حسینی بهشتی، سیدمحمد (١٣٩٠) دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن، تهران: بنیاد نشر آثار واندیشه‌های شهید آیه‌ا... دکتر بهشتی، ص ٢١.
٢- همان، ص ٢٢
٣- همان، ص ٢٣
٤- همان، ص ٢٧
٥- شریعتی، علی (١٣٧٣) فلسفه و جامعه‌شناسی سیاسی، جلد دوم، تهران:الهام، صص ٢٥١و٢٥٢ 
٦- منبع شماره یک، صص ٣١ و٣٢


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها