تعداد بازدید: ۱۲۵۰
کد خبر: ۶۹۵۴
تاریخ انتشار: ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۶ - 2019 15 September
رضاشاه به فروغی :
غلامرضا شعبان‌پور مدیر مسئول

٢٠ شهریور یادآور  تبعید رضاشاه از ایران به وسیله دولت‌های  روس و انگلیس در سال ١٣٢٠ خورشیدی ‌است. بازخوانی‌تاریخ، به ویژه تاریخ معاصر ایران، درسهای زیادی برای همگان دارد. 


مرور دوره ٢٠ ساله حاکمیت رضاشاه (چهارسال سردار سپه و رئیس‌الوزرا و ١٦ سال پادشاهی) از اهمیت ویژه‌ای در تاریخ معاصر برخوردار است. به همین خاطر در این نوشتار اشاره‌ای خواهیم داشت به دو بار حضور رضاشاه در منزل محمدعلی فروغی.(١)


رضاشاه با کودتای سیدضیاء ‌طباطبایی که با حمایت دولت انگلیس در سال ١٢٩٩ خورشیدی انجام شد به قدرت رسید. ابتدا وزیر جنگ با لقب سردار سپه و سپس به عنوان نخست‌وزیر با لقب رئیس‌الوزرا.


این دوره ٤ سال طول کشید و رضاخان میرپنج با اقدامات پیچیده‌ای که در این دوره ٤ ساله انجام داد توانست با تشکیل مجلس مؤسسان و تغییر برخی از اصول  قانون اساسی مشروطه، به سلطنت برسد و دوره پادشاهی  ١٦ ساله را طی کند.


جالب اینجاست که رضا شاه با حمایت انگلیس‌ها روی کار آمد، در عمل به حمایت آلمانی‌ها پرداخت و در نهایت نیز توسط انگلیسها از قدرت به زیرکشیده شد و پس از اشغال ایران به وسیله ارتش روس و انگلیس در جنگ جهانی دوم، به جزیره موریس و سپس آفریقای جنوبی تبعید شد.


رضاشاه دو بار به منزل فروغی می‌رود! بار اول سال ١٣٠٢ خورشیدی و در دوره نخست‌وزیری و بار دوم در آخرین روزهای پادشاهی در روز سه‌شنبه ١١ شهریور ١٣٢٠. 


در سال ١٣٠٢ سردار سپه در حال رایزنی و فراهم‌کردن زمینه برای خلع قاجارها و برتخت‌نشستن بود و لذا سراغ فروغی می‌رود. فروغی از جمله کسانی است که در آن زمان  همراه با دیگر شخصیت‌های سیاسی و بعضاً مذهبی موافق سلطنت سردار سپه بود. 


اما حضور دومش در منزل فروغی به منظور مشورت با او به عنوان سیاستمداری ‌کهنه‌کار و باسواد برای استعفا و کناره‌گیری از سلطنت، صورت گرفت. 

رزند فروغی به نام مهندس محسن فروغی دو چهره ظاهری رضاشاه در این دو ملاقات را اینگونه ترسیم می‌کند: «این دومین بار بود که شاه به خانه  ما می‌آمد. بار اول سال ١٣٠٢ بود که سردار سپه، نخست وزیر و وزیر جنگ بود و پدرم در کابینه او سمت وزیر دارایی داشت. 


اتفاقاً آن روز هم من در خانه را گشودم و او را به اتاق پدرم راهنمایی کردم. در آن ایام من برای اولین بار دیکتاتور آینده ایران را دیدم،‌که مردی میانسال، بلندبالا، رشید، مصمم و قاطع به نظرم آمد. بار دوم که فقط ١٨ سال بعد از آن بود او را پیرمردی خمیده، مردد، مغموم و عصبانی یافتم. »(٢)


 در دیدار دوم، رضاشاه هنگام خروج از منزل فروغی وقتی در حیاط با نوه‌های دختری فروغی روبرو شد به یاد آورد که پدرشان سال‌هاست در زندان سیاسی به سر می‌برد؛ لذا چند لحظه‌ای سکوت می‌کند، به فکر  فرو می‌رود و خیلی جدی خطاب به محمدعلی فروغی که به تازگی و برای بار دوم نخست‌وزیر شده بود می‌گوید: «خودتان ترتیب آزادی زندانیان سیاسی را بدهید».


این دو چهره از یک صاحب قدرت که دو دوره دستیابی به قدرت و سقوط از قدرت را می‌نمایاند، درس‌های زیادی دارد وحداقل دوسوی یک دیکتاتوری را نشان می دهد. بازخوانی آخرین روزهای سلطنت‌رضاشاه خصوصاً در امرداد و شهریور ١٣٢٠ می‌تواند روانشناسی دیکتاتوری تمام عیار و شکنندگی بسیار سریع آن را یادآور شود.کما اینکه دیکتاتورهایی همچون موگابه در زیمبابوه، محمدرضا پهلوی در ایران، پینوشه در شیلی، فرانکو در اسپانیا، نیکولای چائوشسکو در رومانی و ... چنین سرنوشتی داشتند. 
شاد و سالم وموفق باشید

پی‌نوشت:
١- محمدعلی فروغی ملقب به ذکاءالملک از سیاستمداران اواخر قاجار و اوایل پهلوی بود. نقش او در تاریخ معاصر ایران تعیین‌کننده بود. یکی از تألیفات فلسفی و مشهور فروغی دوره ٣ جلدی «سیرحکمت در اروپا» است که از کتب مرجع محسوب می‌شود. این کتاب نخستین اثر دقیق و منظم از فلسفه غرب در ایران است.


٢- نیازمند،‌ رضا (١٣٨٦)، رضاشاه از سقوط تا مرگ،‌تهران: حکایت قلم‌نوین، صفحات ٢٧٢-٢٧١ .


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها